به گزارش مجله خبری نگار، پایگاه اطلاع رسانی وای نت در گزارشی در این رابطه آورده است، ورود و نفوذ عمیق ترکیه در نوار غزه، ساختار شورای اداره کننده نوار غزه، نحوه بازسازی نوار غزه، طرفهایی که قرار است هزینه این بازسازی را پرداخت کنند و طرفهایی که از این بازسازی سود خواهند برد، مناطقی که قرار است مردم غزه در آن اسکان داده شوند، نحوه پیشبرد خلع سلاح حماس، مسئله مربوط به دریافت آخرین سلاح موجود در این منطقه، چگونگی عقب نشینی اسرائیل، نوع و شکل همکاری و هماهنگی با ارتشهای عربی که قرار است در نوار غزه مستقر شوند و بسیاری از مسائل دیگری نکاتی است که پاسخی برای آنها در توافق امضا شده بین اسرائیل و حماس وجود ندارد و میتوانند موجب بروز مشکلاتی شود.
به نوشته این رسانه عبری زبان: کاملاً طبیعی است که افکار عمومی اسرائیل در حال حاضر بر یک جنبه از توافق بین اسرائیل و حماس متمرکز شده است: بازگشت اسرایی که هنوز در اختیار حماس هستند، که از ابتدا هم انتظار میرفت اولین مرحله باشند.
با این حال، پس از مرحله اول، بسیاری از جزئیات توافق همچنان در انتظار توافق است و به نظر میرسد که تنها تضمین روشن آمریکا مبنی بر عدم از سرگیری جنگ، اجازه ادامه بدون آنها را داده است.
اول، مسئله یافتن اسرای کشته شده است: از آنجایی که حماس از محل اختفای ۹ نفر از آنها ابراز بیاطلاعی کرده است، توافق شده است که یک نیروی بینالمللی متشکل از اسرائیل، ایالات متحده، قطر، مصر و ترکیه تشکیل شود. این نیروی بینالمللی، با کمک صلیب سرخ، تلاش خواهد کرد تا تمام بقایای اجساد را پیدا کند. قرار است این نیرو اطلاعات موجود در زمین را تأیید کند، آوار ساختمانها را جستوجو کند، هیئتهایی را اعزام کند و نمونهها را بیاورد.
این امر میتواند سالها طول بکشد. به نظر میرسد که این مکانیسم هنوز نیاز به سازماندهی دارد، همانطور که پیامدهای اقدامات آن نیز همینطور است. اسرائیل همچنین نگران حضور افرادی است که محل دفن آنها هرگز مشخص نخواهد شد.
در مرحله بعد، مسئله امنیتی نیز مطرح است که درباره آن یک علامت سوال بزرگ وجود دارد: چگونه میتوانیم اطمینان حاصل کنیم که حماس واقعاً سلاحهای خود را تحویل میدهد؟ قرار است میانجیهای این توافق، به رهبری قطر، ترکیه و مصر، اطمینان حاصل کنند که این سازمان واقعاً سلاحهای خود را تحویل میدهد -، اما این امر باید با نظارت اسرائیل نیز باشد تا اطمینان حاصل شود که حماس تقلب نمیکند. فرض غالب این است که این سازمان، البته، تمام سلاحهای خود را تحویل خواهد داد. به عنوان مثال، میتواند سلاحهای سنگین و شاید برخی از سلاحهای سبک را تحویل دهد، اما مطمئناً تمام تفنگها، تپانچهها، نارنجکها، آرپیجیها و ... را تحویل نخواهد داد. این موضوع در سند توافق گنجانده نشده است - و ممکن است برای روز بعد نگه داشته شود.
این گزارش آورده است: اگر حماس کاملاً خلع سلاح نشود، در حالی که در بین بسیاری از فلسطینیها همچنان محبوب باقی میماند، همچنان نفوذ قابل توجهی بر دولت نوار غزه خواهد داشت و ممکن است روزی بتواند کودتای دیگری را در آنجا انجام دهد. این توافق باید خواستههای امنیتی اسرائیل را برآورده کند و خروج حماس از سازوکارهای قدرت را تضمین کند. در غیر این صورت، در این زمینه شکست خواهد خورد.
در بخش دیگری از این نوشتار آمده است، یکی دیگر از چالشهای عمدهای که هنوز حل نشده، بازسازی نوار غزه است، جایی که بیشتر ساختمانهای آن تقریباً به طور کامل تخریب شدهاند.
ترامپ از تزریق دهها میلیارد دلار به نوار غزه صحبت میکند (که قرار است سودهای هنگفتی نیز برای سرمایهداران ایجاد کند و آن را ارزشمند کند). اما چگونه میتوانیم این بار - برخلاف گذشته - مطمئن شویم که این پول به حماس نمیرسد و برای ساخت زیرساختهای (مبارزاتی) استفاده نمیشود؟
در واقع، نوار غزه از قبل مملو از مواد منفجره و تونلهای متعدد است. علاوه بر این، در طول دوره بازسازی و پس از لغو طرح "انتقال"، بسیاری از مردم غزه هیچ سرپناهی نخواهند داشت و برای مدت طولانی در چادرها زندگی خواهند کرد، زیرا بیشتر نوار کاملاً غیرقابل سکونت است. ادامه این وضعیت میتواند آن را به یک بشکه باروت تبدیل کند که هر لحظه میتواند منفجر شود و کل سیستم را نابود کند. بنابراین، بازسازی این مناطق یک کار بینالمللی بسیار پیچیده است که باید به سرعت انجام شود و نیاز به مشارکت چندین کشور دارد که برخی از آنها با اسرائیل نیز دشمن هستند.
منافع اقتصادی در بازسازی نوار غزه نیز یک معمای بزرگ است: از جمله موارد دیگر، این فرایند مسئله مشارکت خانواده ترامپ، از جمله دامادش، جراد کوشنر و همچنین خانواده اردوغان و حاکمان کشورهای خلیج فارس در این فرایند است. نام "ریویرا برای غزه" مدتهاست که در دولت ایالات متحده رواج دارد و وزیر دارایی، بتسلئیل اسموتریچ، ادعا کرد که مذاکراتی با آمریکاییها در حال انجام است تا اسرائیل نیز سهمی از آن دریافت کند، زیرا غزه میتواند به "معدن املاک و مستغلات" تبدیل شود. همه اینها سوالاتی را در مورد اهداف واقعی برخی از شرکتکنندگان در این طرح و اینکه آیا اسرائیل به هر نحوی از آن سود مالی خواهد برد، مطرح میکند.
سوال دیگری که در مورد این توافق مطرح شده است، روابط اسرائیل و ترکیه است که از ۷ اکتبر، پس از یک دوره بهبود، به پایینترین سطح خود رسیده است. اکنون، ترکیه قادر خواهد بود از طریق اسرائیل کمکهای بشردوستانه را به نوار غزه تحویل دهد و احتمال آشتی بین دو طرف وجود دارد، زیرا آنکارا باید یک پایگاه لجستیکی در اشدود ایجاد کند تا کالاها را در بندر دریافت کرده و آنها را به غزه منتقل کند. این امر به ترکیه قدرت نفوذ قابل توجهی میدهد، نفوذ آن را در اسرائیل افزایش میدهد و احتمالاً منجر به لغو تحریم تجاری و از سرگیری پروازهای خطوط هوایی ترکیه نیز خواهد شد.