کد مطلب: ۶۹۲۳۰۹
۲۹ شهريور ۱۴۰۳ - ۰۶:۴۱

فرهنگی که در سفر سبز گم شد!

امسال هم تعطیلات تابستان و گردشگری غیرمسئولانه با تولید انبوهی از زباله به پایان رسید. در روز‌های میانی شهریور بیشترین سفر‌ها با ورود حدود چهار میلیون و ۸۰۰ هزار نفر مسافر به استان مازندران انجام‌شده است و تصاویر شبکه‌های اجتماعی از زباله‌های رهاشده در این استان و دیگر مناطق گردشگری نگرانی فعالان محیط‌زیست را برانگیخت

به گزارش مجله خبری نگار، امسال هم تعطیلات تابستان و گردشگری غیرمسئولانه با تولید انبوهی از زباله به پایان رسید. در روز‌های میانی شهریور بیشترین سفر‌ها با ورود حدود چهار میلیون و ۸۰۰ هزار نفر مسافر به استان مازندران انجام‌شده است و تصاویر شبکه‌های اجتماعی از زباله‌های رهاشده در این استان و دیگر مناطق گردشگری نگرانی فعالان محیط‌زیست را برانگیخت، آنان با اعلام این‌که حجم تولید زباله در شمال ایران وحشتناک است، این خطه سبز را باتلاق زباله توصیف و از آلودگی سیمای طبیعت انتقاد کردند.

بعید است به هر نقطه از طبیعت این سرزمین پا بگذارید و در گوشه و کنارش با انبوهی از زباله روبه‌رو نشوید. تلاش‌های مقطعی تشکل‌های غیردولتی هم در مقابل موج زباله ریزی عمومی ناچیز بوده است. زباله‌های رهاشده در حاشیه رودخانه‌ها، جنگل‌ها، دامنه کوه‌ها و... نشان می‌دهد محیط‌زیست کشور علاوه بر چالش‌هایی مانند بحران کم‌آبی و تهدید حیات‌وحش همچنان با مسئله به‌ظاهر ساده‌ای همچون رهاسازی زباله از سوی گردشگران هم‌دست به گریبان است. 

«علی‌رغم تمام مزایایی که سفر‌های تفریحی برای استان‌های شمالی کشور به ارمغان آورده، اما رفتار غیرمسئولانه گردشگران، به ضرر محیط‌زیست تمام‌شده است.» گوینده این عبارت 
حسین، آخانی عضو هیئت‌علمی دانشگاه تهران است که باور دارد، ما چگونگی گردش در طبیعت را به مردم نیاموخته‌ایم: «گردشگران پیوسته در حال تخریب محیط‌زیست هستند، به این دلیل که هیچ‌گونه زیرساختی برای طبیعت‌محوری فراهم نکرده‌ایم و عدم فرهنگسازی نسبت به کاهش و جمع‌آوری زباله باعث شده گردشگران در هر نقطه‌ای که اتراق می‌کنند، پس از ترک محل حجمی از پسماند‌ها را در طبیعت باقی بگذارند.»

ابتدا مدیران و بعد مردم آموزش ببینند

این استاد دانشگاه، تنها مردم را مقصر ندانسته و عنوان می‌کند: «این وظیفه ارگان‌های مسئول است که موضوع پسماند را به دغدغه‌ای عمومی بدل کنند. نباید فراموش کرد مردم از دولت‌ها الگو می‌گیرند، وقتی توسعه بر پایه بهره‌کشی از طبیعت بناشده باشد، یعنی دولت‌ها با مصرف منابع سرزمین روزگار می‌گذرانند؛ بنابراین مردم هم می‌بینند و یاد می‌گیرند. آنها متوجه می‌شوند که طبیعت با این عظمت متولی ندارد، آنها چرا از آن بهره‌کشی نکنند؟ شوربختانه عمده تخریب‌های محیط زیستی منشأ دولتی دارند. به همین علت اگر به کسی بگویید در جنگل زباله‌ات را رها نکن می‌گوید برو ببین چطوری زباله یک شهر را در جنگل رها می‌کنند بعد شما زورت به من رسیده و... ما ابتدا باید رفتار دولت را نقد کنیم و بعد به مردم برسیم. من معتقدم ابتدا باید مدیران و بعد مردم آموزش ببینند.

وقتی مردم تخلفات دولت‌ها را مشاهده می‌کنند، هرگز حاضر نیستند از نیات خود کوتاه بیایند؛ و هر کس به هراندازه‌ای که فکرش را بکنید از طبیعت بهره خود را می‌برد و برخی زباله‌هایشان را پرت کرده و در دامان طبیعت رها می‌کنند. بعد هم مردم وقتی به دولت نگاه می‌کنند که دارد به هزار و یک بهانه به سرزمین آسیب می‌زند طبیعی است که نمی‌توانند به طبیعت آسیب نرسانند. دولت خود متولی سرزمین است، اما خود بزرگ‌ترین تخریبگر همین سرزمین است. به هر شکلی که در نظر بگیرید اکنون مردم در یک رقابت تنگاتنگ با دولتی هستند که دارد سرزمین خود را تخریب می‌کند. البته واقعانقش مردم ناچیز است. واقعیت این است که اکنون این الگو و فرهنگ دارد بین مردم جا می‌افتد که برنده آن است که بیشتر به این سرزمین آسیب برساند! ما باید بالاخره بر این مسئله نقطه پایانی بگذاریم. برای بهبود این وضعیت باید دولت مسئولیت‌پذیر باشد و درست رفتار کند و حداقل قوانینی را که خودش گذاشته است اجرا و رعایت کند و طبیعی است که بعد از همه اینها باید از مردم خواست که مراعات حال سرزمین را بکنند و از طرفی در دنیای مدرن دولت‌ها هستند که ابزار کنترل و سیاست‌گذاری و قانون‌گذاری را در اختیاردارند و باید با از طریق قوانین اعمال قانون کنند.» (۱) 

آخانی در ادامه کشور نروژ را مثال می‌زند که بالاترین استاندارد‌های زیست‌محیطی جهان را داراست و برای عدم رهاسازی زباله در طبیعت زیرساخت‌های لازم را فراهم کرده است: «محیط‌زیست در نروژ اولویت اول است، حتی شعار این کشور راجع به «قدرت طبیعت» است. در همین کشور اگر جایی باید سطل زباله باشد ولی سطل زباله را نگذاشته باشند، شما می‌بینید مردم زباله ریخته‌اند. اگر سطل زباله خالی نشده باشد، دورش آشغال ریخته شده است. پس در همین نروژ که بالاترین استاندارد‌ها را دارد، اگر سطل زباله نباشد یا دیر تمیز و خالی شود مردم زباله می‌ریزند. درنهایت باید سطل زباله باشد تا مردم آشغال را بیرون نریزند، این‌یک نکته است. در شهر‌های شمالی ایران، شهرداری‌ها به‌جای آن‌که زباله را مدیریت کنند، در جنگل یا در سواحل می‌ریزند. خب در این شرایط شهروند این تصور را به‌درستی دارد که حالا که این حجم از زباله در جنگل ریخته می‌شود، یک قوطی نوشابه من که چیزی نیست! اینها زیرساخت می‌خواهد. تا این زیرساخت شکل نگیرد ما مشارکت عمومی در مدیریت محیطی نخواهیم داشت. این مشارکت عمومی تنها با ایجاد زیرساخت و البته اعمال قوانین شکل می‌گیرد. در این‌که جریمه می‌تواند در بسیاری از مواقع کارساز باشد شکی نیست و گاهی جبر اجتماعی می‌تواند این معضلات را بهبود ببخشد؛ مانند نبستن کمربند ایمنی یا سوار کردن دو سرنشین در صندلی کناری راننده که با کمک قوانین راهنمایی رانندگی برطرف شد.» 

سهیلا بخشی هم از فعالان محیط‌زیست است که بیش از تأکید بر فراهم‌سازی زیرساخت‌ها به مسئله قانون‌گذاری اشاره دارد و در این زمینه معتقد است: «ضمن توسعه زیرساخت‌ها و ترویج فرهنگسازی و آموزش، تعیین قوانین الزام‌آور و اعمال محدودیت‌ها می‌تواند تولید پسماند و رها‌سازی آن در طبیعت را به طرز مشهودی کاهش دهد. ازجمله این محدودیت‌ها می‌تواند ممنوعیت استفاده از ظروف یک‌بارمصرف و یا عرضه کیسه‌های پلاستیکی در رستوران‌های شمال کشور باشد. اگر مسافری به‌قصد تفریح وارد استان‌های شمالی می‌شود باید به گردشگری مسئولانه عمل کند، چراکه هم‌اکنون فقط در مازندران با جمعیت رسمی سه و نیم میلیونی، هر نفر روزانه ۹۰۰ گرم زباله تولید می‌کند. شما حساب کنید چه حجم بالایی است. در تعطیلات این حجم زباله چندین برابر شده و این یعنی حجم تولید زباله در شمال ایران به‌اندازه یک کشور پرمصرف است و سرانجام این زباله‌ها به‌عنوان شیرابه راهی آب‌های زیرزمینی شده و رودخانه‌ها را آلوده‌تر نموده و این خطه سبز را به باتلاقی از زباله بدل می‌کنند.» 

وقتی وارد طبیعت می‌شوید هیچ‌چیز جز رد پا از خود برجای نگذارید

این فعال محیط‌زیست می‌گوید: «تولید زباله به هرشکلی برای شهر‌های شمالی زیان‌آور است، حتی اگر گردشگران زباله را در طبیعت رها نکرده و در سطل بریزند، در‌نهایت همه این زباله‌ها به محل دپو که در جنگل و طبیعت است، منتقل می‌شود: «اگرچه بسیاری از گروه‌های داوطلب دل به کوه و دشت می‌زنند تا زباله بازمانده از گردشگران را جمع‌آوری کنند، اما این اقدام فقط زباله را از جلوی چشم من و شما دور می‌کند و در نبود سازوکار شفاف و دقیقی برای دفن بهداشتی زباله، تنها باید به گردشگران گفت: وقتی وارد طبیعت می‌شوید هیچ‌چیز جز رد پا از خود برجای نگذارید و باید تا می‌توانیم زباله درست نکنیم، چون جمع‌شدن زباله در محل دپو هم برای خود مردمی که تولید زباله می‌کنند و هم برای طبیعت مشکل ایجاد می‌کند. اگرچه تصور می‌شود در این دنیایی که مصرف‌کردن، بخشی از رفتار روزمره همه ماست نمی‌توان زباله تولید نکرد، اما قطعا می‌توان دقت و توجه بیشتری داشت و مناطق گردشگری را با رفتار غیرمسئولانه تخریب نکرد. به این معنا که کیسه قابل بازیافت همراه داشته باشیم و زباله‌ها را از طبیعت خارج کنیم. گاهی باید کیلومتر‌ها زباله را با خودمان حمل کنیم تا فضای مناسبی برای رهاسازی بیابیم. در‌واقع باید مسئول زباله‌ای باشیم که تولید می‌کنیم و باتحمل بوی ناخوشایند و حمل آن در خودروی شخصی خودمان از طبیعت مراقبت کنیم.» 

هیچ احترامی برای طبیعت قائل نیستیم

«یکی از بزرگ‌ترین آسیب‌هایی که به طبیعت وارد می‌شود، انباشت و رهاسازی زباله است.» این عبارت از سوی آدینه صفرزاده در قامت کارشناس محیط‌زیست نقل‌شده و در گفتگو با «ما» تأکید می‌کند: «این مشکل فقط در تعطیلات رخ نمی‌دهد، بلکه در تمامی روز‌های سال و غالبادر زمان‌هایی که مردم به دامان طبیعت می‌روند اتفاق می‌افتد. چرا این اتفاق می‌افتد؛ چون کسی که صاحب ماشین شخصی شده، هرجایی می‌تواند برود و با خودش زباله را به‌جا‌هایی می‌برد که پیش از آن وجود نداشت. او البته برای رفاه خودش از طبیعت استفاده می‌کند و درخت آتش می‌زند و ما در هیچ کجای قوانین برای ممانعت از چنین فاجعه‌ای مانعی نداریم. ما یاد نگرفته‌ایم خودرو وسیله‌ای است که خطرناک است و هرجایی شما نمی‌توانید با آن بروید. حتی در بزرگ‌ترین اقتصاد‌های دنیا این امکان وجود ندارد که انسانی با ماشین شخصی خود به هرجایی وارد شود. در کشور ما به دلیل این‌که بنزین خیلی کم‌ارزش است و قیمت نازلی دارد و هزینه داشتن ماشین در مقابل خدماتی که به شما می‌دهد بسیار کم است، انسان‌هایی با خودروی خود به هرجایی از طبیعت که بخواهند وارد می‌شوند.

ریختن زباله در کشور ما فاقد جریمه است. درحالی‌که در آمریکا شما جرئت ندارید یک بطری یا هر آشغالی را از خودرو به بیرون پرت کنید، چون جریمه سنگین دارد. درصورتی‌که در ایران ما هیچ جریمه‌ای برای این موارد در نظر نگرفته‌ایم درحالی‌که طبیعت ایران و همین حداقل جنگل‌های ما به دلیل سهل‌انگاری و بی‌مبالاتی در رهاسازی زباله آسیب‌دیده، بنابراین هیچ احترامی برای طبیعت قائل نیستیم. اگر قانون محکمی داشتیم و اعمال قانون هم داشتیم هرگز شاهد چنین اتفاقاتی نبودیم. در جنگل‌های ما انبوهی زباله قرار دارد و این ناشی از بی‌مبالاتی گردشگران است که خسارت سنگینی به سرمایه‌های کشور وارد می‌کنند و همیشه هم از این مهلکه گریخته‌اند و قانونی برای متوقف کردن و جریمه آنها وجود ندارد و هر بار این اتفاق دارد به شکل بدتری رخ می‌دهد.» 

صفرزاده در ادامه با اشاره به فرهنگ سفر عنوان می‌کند: «این فرهنگ در کشورمان آن‌طور که بایدوشاید مناسب نیست، زیرا بیشتر مردم بی‌برنامه سفر می‌کنند و به‌جای بازدید از اماکن دیدنی به محیط‌زیست کشور آسیب می‌زنند، به همین دلیل تا زمانی که زیرساخت‌های ذهنی در کشور اصلاح و آماده نشود نباید انتظار داشت گردشگران زباله تولیدی خود را کاهش داده و یا آن را در طبیعت رها نکنند، امروزه در دنیا تلاش بر ترویج کاهش تولید زباله است، به‌ویژه در طبیعت تأکید می‌شود که میزان تولید زباله به حداقل برسد و بهتر است برای نیل به این هدف اولویت‌بندی کنیم؛ مثلا ابتدا میزان زباله‌های پلاستیکی که نفس طبیعت را می‌گیرند، کاهش دهیم.

اگر طبیعت‌دوست و طبیعت‌گرد هستیم و حتی اگرنه به‌طور منظم، بلکه گاه‌گداری با دوستان به طبیعت می‌رویم به‌جای ظروف یک‌بارمصرف، حتی با منشأ گیاهی، از ظروف شخصی خودمان استفاده کنیم و آنها را همیشه در کوله خود نگه‌داریم. وقتی باروبنه سفر را جمع می‌کنیم، بیندیشیم چه چیز‌هایی در بازگشت تبدیل به زباله می‌شود و اگر می‌توانیم آنها را حذف کنیم؛ مثلا به‌جای آن‌که هر نوع میوه را در یک کیسه فریزر قرار دهیم، آنها را داخل یک کیسه بگذاریم یا به‌جای آن‌که از بطری پلاستیکی برای حمل آب استفاده کنیم، قمقمه آب‌برداریم که قابلیت استفاده چندین‌باره را دارد. اگر از قدرت خلاقیتمان بهره بگیریم، بی‌شک موارد بسیاری از‌این‌دست می‌یابیم که میزان زباله تولیدی را به هنگام سفر کاهش می‌دهد. 

بدنیست اگر به‌صورت گروهی سفر می‌کنیم

به دیگر همسفرانمان نیز این موارد را گوشزد کنیم و در مقابل از تجربیات و راهکار‌های آنها هم برای کاهش تولید زباله استفاده کنیم.» 

توجیه اشتباه گردشگران «شیوع این تفکر در میان گردشگران که رها کردن مواد غذایی و زباله‌های تجزیه‌پذیر در طبیعت مشکلی ندارد، باعث شده است تا در سفر و گشت‌وگذار در کنار رودخانه، جنگل، ساحل و یا اغلب عرصه‌های طبیعی شاهد تلی از پوست مرکبات، هندوانه، تخمه و به‌طور کل مواد غذایی باشیم که در گروه مواد تجزیه‌پذیر قرار می‌گیرند. اگرچه قرار گرفتن بسیاری از انواع خوراک در این گروه کاملا درست است، اما رهاسازی آنها به هر دلیلی در طبیعت اقدامی ناشایست و جبران‌ناپذیر به شمار می‌آید. این نوع زباله‌ها برای طی روند تجزیه در طبیعت به بازه زمانی ۶ ماه تا یک سال نیاز دارند. در این روز‌ها به‌تناوب زباله‌هایی از این نوع روی یکدیگر تلنبار شده و علاوه‌بر جذب حشرات، مصرف توسط حیات‌وحش و دام، راه افتادن شیرابه‌ها و ... که اثرات نامطلوب زیست‌محیطی را به دنبال دارند، تا مدت‌ها با ایجاد آلودگی بصری، چهره زیبای طبیعت را زخمی و نازیبا می‌کنند.» این گزیده‌ای از یادداشت شیرین نجوان، کارشناس ارشد گردشگری است که خبرگزاری ایسنا با انتشار آن به واکاوی رفتار گردشگرانی پرداخته که با یک توجیه اشتباه به انباشت بیشتر زباله دامن زده‌اند. 

او در ادامه این یادداشت نوشته است: «درادبیات حرفه‌ای محیط‌زیست و حوزه پسماندها، به این نوع زباله‌هایی که امکان تجزیه در طبیعت رادارند، «زباله‌های زیست‌تخریب‌پذیر» می‌گویند. درواقع آنها زباله‌هایی هستند که به‌طورمعمول از منابع گیاهی یا حیوانی نشئت می‌گیرند و امکان تخریب آنها وجود دارد. در مواجهه با این موضوع جدا از گردشگران ناآگاه که با توجیه تجزیه‌پذیری صرف این نوع زباله‌ها، آنها را در طبیعت رها می‌کنند، برخی دیگر که از دانش نسبی نسبت به این موضوع برخوردار هستند، زباله‌هایی شامل پوست میوه‌ها و مواد غذایی خود را در خاک محیط طبیعی موردنظر دفن می‌کنند. دراین‌باره نیز ملاحظات بسیاری مدنظر است. (هرچند اختلاف‌نظر‌هایی وجود دارد اما) [برخی]صاحب‌نظران زیست‌محیطی آن را رد می‌کنند. آنها معتقدند با این کار چرخه تغذیه جانوران و حشرات بر هم‌زده می‌شود. از سوی دیگر برخی متخصصان این حوزه باور دارند زباله‌های تجزیه شونده اگر در خاکی دفن شود که از اکسیژن کافی برخوردار نباشد، گاز متان گلخانه‌ای تولید می‌شود که پتانسیل گرمایشی آن ۸۶ برابر بیشتر از دی‌اکسیدکربن است و درنتیجه آسیب به‌مراتب بیشتری به محیط‌زیست وارد خواهد شد. ازاین‌رو بهترین رویکرد در مدیریت چنین زباله‌هایی در سفر، جمع‌کردن آنها و سپس ریختن در سطل‌های زباله است.»

طبیعت مملو از زباله نمی‌تواند از گردشگران میزبانی کند

امروزه صنعت گردشگری برای بقاء خود راهی به‌جز حفظ محیط‌زیست ندارد و بدون تردید طبیعتی که زیربار زباله مدفون‌شده، نمی‌تواند به‌خوبی از گردشگران میزبانی کند.
آیه شهیدی از کارشناسان محیط‌زیست دراین‌باره بیان می‌کند: «وضعیت مناطق بکر کشور که به‌عنوان مناطق گردشگری شناخته می‌شوند، تأسف‌بار و آزار‌دهنده است؛ گردشگری سبز که گاهی با عنوان اکوتوریسم یا گردشگری مسئولانه هم به‌کاربرده می‌شود، به معنای احترام به طبیعت و رفتار‌های سازگاربامحیط‌زیست است، اما متأسفانه این مفهوم در فرهنگ گردشگری کشور ما گم‌شده است. علی‌رغم برخی تلاش‌ها در جهت تثبیت این فرهنگ در جامعه، هنوز بسیاری از افراد و نهاد‌ها خود را نسبت به محیطی که در آن زندگی یا سفر می‌کنند، مسئول نمی‌دانند و همین موضوع روز‌به‌روز وضعیت برخی از مناطق طبیعی و بکر را بحرانی‌تر می‌کند. حال این‌که از‌جمله مزایای گردشگری سبز، حفظ و پیشرفت فرهنگ بومی و محلی، به حداقل رساندن تولید پسماند، تمیز نگه‌داشتن محیط‌های طبیعی و استفاده از ظروف تجدید‌پذیر است.»

به گفته این کارشناس محیط‌زیست، مهم‌ترین اقدام گردشگران در تور‌های طبیعت‌گردی باقی‌گذاشتن تنها ردپایی از خود است:

«در قالب سفر سبز باید به گردشگران آموزش داد تا زباله‌ها و باقی‌مانده موادغذایی مصرفی را به نزدیک‌ترین شهر برگردانند و در طبیعت رها نکنند. تور‌های طبیعت‌گردی هم می‌توانند به‌منظور ترویج سفر سبز از افراد ثبت‌نام کننده برای شرکت در تور بخواهند، لوازم شخصی موردنیاز را همراه داشته باشند و از وسایل پلاستیکی و یک‌بارمصرف استفاده نکنند، چون در غیر این صورت امکان شرکت در تور را نخواهند داشت. پلاستیک‌ها حداقل ۳۰۰‌سال در طبیعت باقی می‌مانند. پس از خردشدن به‌اشتباه مورداستفاده پرندگان، حیات‌وحش و دام قرار می‌گیرد و درنهایت وارد چرخه‌غذایی انسان‌ها می‌شوند و ما را درگیر سونامی سرطان و ناراحتی‌های گوارشی خواهندکرد. همچنین وجود پلاستیک‌ها بر سطح زمین، میزان نفوذ باران در خاک را نیز کاهش می‌دهند و منجر به افزایش ضریب هرزآب و خسارت‌های ناشی از سیل می‌شوند.» 

شهیدی با اشاره به پسماند‌های تولیدشده گردشگران توضیح می‌دهد: «زباله‌های‌تر را باید در عمق ۳۰ سانتیمتری زمین دفن و یا به نزدیک‌ترین شهر منتقل کرد. تفکر این‌که زباله‌های‌تر مانند پوست‌میوه را می‌توان در طبیعت رها کرد، اشتباه است چراکه محل تجمع حشرات می‌شوند و بوی عفونی ایجادشده باعث غیرقابل استفاده شدن منطقه برای دیگر افراد خواهد شد. ازاین‌رو فرهنگ گردشگری سبز را باید آموزش داد و فرهنگسازی کرد.» 

پی‌نوشت:
۱- طبیعت دولت/ هفته‌نامه تجارت فردا

منبع: رسالت-حسن طباطبایی

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر