به گزارش مجله خبری نگار،در باب بخشیدن دیگران و آرامش ِ خیالی که رهاورد این کردار انسانی است، سخن بسیار گفته شده است. اما آیا تا به حال به این فکر کرده اید که لطفی هم در حق "خود"تان بکنید و این "خود" ِ خطاکار را ببخشید؟
خداى متعال در آیه ۵۳ سوره «زمر» با لحنى آکنده از نهایت لطف و محبت، آغوش رحمتش را به روى همگان باز کرده است:
«به آنها بگو اى بندگان من که بر خودتان اسراف و ستم کرده اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را مى بخشد که او بخشنده و مهربان است»
(قُلْ یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لاتَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیم)
از همین اکنون به این نیاز اساسی که همانا بخشیدن خود و برگذشتن از "گذشته خود" است، کمی فکر کنید. از اینکه مورد رحمت پروردگار و خودتان قرار بگیرید، روی برنتابید!
بخشیدن خود و غلبه بر گذشته نیازمند مهارتهای روانی-عاطفی ظریفی است. در واقع، دردی که دیروز سرگرفته است و امروز هنوز شما از بابت آن احساس گناه میکنید، همچون نخی شل شده در بافت وجودی شماست؛ اگر آن را بکشید، همه چیز شروع به باز شدن میکند؛ و این هیچ خوب نیست که با ناراحتی دائمی زندگی کنید، با آن سنگینی درونی که به شما اجازه نمیدهد روه به جلو حرکت کنید.
فردریک شوپن، آهنگساز میگفت: «بازگشت به آنچه زمانی بوده و دیگر نیست، بی فایده است». این سخن به حق که درست است. در واقع، همه ما میدانیم اینکه دائماً به زمانی که دیگر وجود ندارد نگاه کنیم، هیچ فایدهای ندارد. با این حال، ذهن ما شیطنت میکند و دوست دارد به زخم ما نمک بپاشد!
ابتدا، باید از گرفتار شدن در الگوی تضعیفکنندهای که با خود تنبیهی سازماندهی شده است، بپرهیزیم. شما میتوانید و باید که منابع کافی برای مدیریت این واقعیت روانی ایجاد کنید. بگذارید کمی دقیق ترشویم.
همراه با احساس گناه، احساس شرم هم اغلب میآید. در واقع، جدا کردن یکی از دیگری بسیار دشوار است؛ بنابراین، هنگام مواجهه با گذشته خود، باید بدانید که چگونه هر دو بُعد را مدیریت کنید.
بچه که بودیم اهمیت متنفر نبودن و توانایی بخشیدن دیگران را به ما آموختند. دیر یا زود عملاً متوجه شدیم که وقتی دیگران را تحقیر نمیکنیم و به دیگران کینه نمیورزیم، انگار شفا پیدا میکنیم، احساس آرامش در ما غلیان پیدا میکند و میتوانیم با تمام وجود و معنا پیش برویم. با این حال، چیزی که هیچ کس هرگز یادمان نداد، اهمیت بخشیدن خود و البته چگونه بخشیدن خودمان بود.
خداوند با ما مهربان است و از خطاهای مان درمی گذرد؛ پس چگونه است که خودمان با خود نامهربانیم و سر ِ بخشیدن خود را نداریم!
پاسخ ساده است: به خاطر سلامت روان مان. این واقعیت زندگی است که هرکسی در مقطعی از زندگی خود مرتکب اشتباهاتی میشود که از انجام آن سخت پشیمان است؛ بنابراین گاهی اوقات شکست میخورید و با تصمیمات خود دیگران را آزار میدهید. همین منجر به بروز موقعیتهایی میشود که بعداً پشیمان میشوید. در واقع اشتباه کردن مربوط به انسان است. انسان خطا میکند؛ اگر قرار باشد تمام عمر خود را به خاطر خطایی که کرده ایم سرزنش کنیم به جنون کشیده میشویم.
کالج کینگ لندن و دانشگاه منچستر تحقیقاتی انجام دادند که ادعا کردند در بسیاری از موارد احساس گناه پشت افسردگی شدید است. بنابراین، درک چگونگی بخشیدن خود و غلبه بر گذشته یکی از بهترین ابزارها برای پیشگیری از این اختلال خلقی است.
وقتی صحبت از غلبه بر یک دیروزِ آسیب زا میشود که خیلی وقت است از ان میگذرد، اما کماکان روی دوش مان سنگینی میکند، همیشه یک چیز را باید به خاطر بسپاریم: این واقعیت است که آن اتفاق تلخ و بد افتاده است؛ خیلی اتفاق بدی بود، اما ما نمیدانستیم که قرار است چنین شود، از سویی تجربهای که اکنون داریم را آن موقع نداشتیم.
بنابراین، درک این نکته مهم است که شما حق اشتباه دارید، و همچنین موظفتید که زخمهای خود را التیام دهید.
به همین دلیل، باید از شرمساری از آن اشتباه یا شکست دست بردارید. از تغذیه آن احساسات مبتنی بر تنفر از خود و سرزنش خود و دیگری دست برداریم. درعوض، بکوشید با ارجاع به مرجعیت صحیح خود آن روزتان را که مرتکب خطا شدید، وابکاوید. کمی تامل کنید؛ چه چیزی باعث شد تصمیمی که گرفتید را بگیرید؟ در آن لحظه چه اتفاقی افتاد که شما اینطور رفتار کردید؟
هر چیزی توضیحی دارد و درک آن به شما این امکان را میدهد که آن را از منظر دیگری، منطقیتر و نه چندان احساسی ببینید. به یاد داشته باشید، خودشناسی بخشیدن خود را تسهیل میکند.
خود گذشته شما خود فعلی شما نیست. شما نمیدانستید چه اتفاقی میافتد، دیدگاه و تجربه فعلی خود را نداشتید. آن خود ِ قدیمی تان را ببخشید این به شما این امکان را میدهد تا فردیت عاقلتر و بالغتر را شکل دهید.
وقتی نوبت به بخشیدن خود و غلبه بر گذشته میرسد، باید از مقاومت خود آگاه شوید. یعنی آن موانع ذهنی را بشناسید که شما را از حرکت رو به جلو باز میدارد و به عنوان لنگر روانی عمل میکند. به عنوان مثال، برخی از افراد هرگز روز به روز احساس گناه خود را تغذیه نمیکنند. اما برخی دیگر ممکن است دچار رفتارهای اعتیادآور شوند.
تهیه فهرستی از افکار، احساسات و رفتارهایی که مانع از حرکت شما میشوند، یک اولویت است.
شما حق دارید که شکست بخورید، اشتباهات کوچک و بزرگ انجام دهید. در واقع، به عنوان بخشی از انسان بودن، اجازه دارید خطاپذیر و آسیب پذیر باشید. حتی ممکن است بدترین روی خود را به دنیا نشان هید و بعدها روزگار نشان تان دهد که چقدر پشیمان و نادم هستید.
زندگی دائم در حال تغییر است. این یعنی رفتن از بدترین به بهترین، بهره برداری هوشمندانه از نقاط قوت و ضعف خود. بگذارید این اتفاقها بیافتد تا فرصت یادگیری و تجربه اندوختن فراهم شود. از آن بهره ببرید.
گذشته شما به شکل دادن به فردی که امروز هستید کمک کرده است. هر بریدگی، ترک و برآمدگی کوچک، زیبایی غیرعادی را نشان میدهد که باید قدردان آن باشید. شما کامل نیستید، پس با پذیرفتن تمام نکات ظریف تجربیات گذشته و حال خود شروع به بخشیدن خود کنید!
هر تمرین بخشش مستلزم تمرین جبران است. این بدان معناست که اگر فکر میکنید رفتار شما باعث درد و رنج کسی شده و در مورد آن احساس گناه میکنید، دست از رنج بکشید و از او طلب بخشش کنید.
همچنین، اگر رنجش و پشیمانی را با خود حمل میکنید، به اقداماتی فکر کنید که به شما امکان میدهد به نحوی آن را ترمیم کنید. به خود نشان دهید که از تجربه آموخته اید و میتوانید خود را بهبود ببخشید.
وقتی نوبت به بخشیدن خود و غلبه بر گذشته میرسد، ایده آل این است که رفتارها و اهداف جدید را شروع کنید. دست به کار که شوید متوجه خواهید شد که فرد بهتری نسبت به آنچه بوده اید، شده اید.
آداب درمانی بسیار جالبی در این زمینه وجود دارد که بخشش خود و آغاز مرحله جدیدی در زندگی را تسهیل میکند. یک نمونه کارا این است که با صدای بلند بگویید: «من خودم را میبخشم و به خودم فرصت جدیدی برای شاد بودن میدهم». معمولاً در این موارد انجام یک سفر کوتاه یا لختی استراحت و تأمل بسیار راهگشاست.
در این مراسم یا آیین خداحافظی کوچک، خود قدیمی خود (کسی که خود را به خاطر گذشته سرزنش میکند) را رها میکنیم تا از خود آینده استقبال کنیم (کسی که از دیروز آموخته و با امید به فردا نگاه میکند). بیایید تلاش کنیم.
منبع: سواد زندگی