کد مطلب: ۶۵۱۱۹۸
۱۳ تير ۱۴۰۳ - ۰۶:۱۶

ربع قرن طول کشید تا گلادیاتور بازگردد

چالش ریدلی اسکات برای بازسازی یک اثر نوستالژیک؛ حدود ربع قرن بعد از نمایش فیلم «گلادیاتور» که غوغایی در علاقه‌مندان جدی سینما برانگیخت، حالا ریدلی اسکات که کارگردان سری اول این فیلم بود و البته کار‌های شاخص دیگری هم در کارنامه داشت، دست به کار ساخت سری دوم آن می‌شود.

به گزارش مجله خبری نگار/فرهیختگان: حدود ربع قرن بعد از نمایش فیلم «گلادیاتور» که غوغایی در علاقه‌مندان جدی سینما برانگیخت، حالا ریدلی اسکات که کارگردان سری اول این فیلم بود و البته کار‌های شاخص دیگری هم در کارنامه داشت، دست به کار ساخت سری دوم آن می‌شود. نکته اینجاست که گلادیاتور ۲ را نمی‌توان یک سری‌سازی سینمایی به سبک سایر محصولات تجاری آمریکا دانست که اگر این‌طور بود این اتفاق باید نهایتا یکی دو سال بعد از انتشار سری اول می‌افتاد، نه ۲۵ سال بعد. 

در می‌۲۰۰۶، اسکات گفت در حالی که توسعه پروژه ادامه دارد، داستان فیلم هنوز دقیقا مشخص نشده است. او گفت تمام ذهن‌های خلاقی که با گلادیاتور درگیر بودند، روی این موضوع کار می‌کردند که چگونه از جایی که داستان متوقف شد، ادامه پیدا کند. راسل کرو یک عنصر فانتزی را برای بازگرداندن ماکسیموس به زندگی ترجیح داده است، در حالی که اسکات معتقد بود یک رویکرد تاریخی بهترین گزینه است. در این مدت، نیک کیو مأمور شد تا پیش‌نویس جدیدی از فیلمنامه را بنویسد. بعد‌ها مشخص شد که این اثر تحت عنوان «قاتل مسیح» نوشته شده است. فیلمنامه کیو که در آن ماکسیموس نفرین شده بود تا همیشه زنده بماند، شامل جنگیدن او در میدان جنگ‌های صلیبی، جنگ جهانی دوم و جنگ ویتنام بود و در پایان کار نشان داده می‌شد که او در دوره مدرن امروزی، در پنتاگون کار می‌کند. این فیلمنامه درنهایت رد و کنار گذاشته شد. 

طبیعتا انتخاب یک رویکرد تاریخی باعث می‌شد راسل کرو در قسمت دوم گلادیاتور حضور نداشته باشد که همین هم شد. در حالی که ریدلی اسکات معتقد بود سری دوم این فیلم ساخته نخواهد شد، وجود این طرح را تایید کرد که لوسیوس، پسر ماکسیموس و لوسیلا است. او همچنین همان ایام در مورد لزوم فیلمنامه‌ای پیچیده‌تر حرف زد که با فساد روم و در نتیجه عاقبت احتمالی آن بحث کرد. 

ریدلی اسکات کسی است که غیر از گلادیاتور فیلم‌های تاریخی مهم دیگری هم ساخته و «قلمرو بهشت» یکی از آنهاست. آخرین فیلم او تاکنون «ناپلئون» بود که واکنش‌های متفاوتی را برانگیخت و خصوصا از جانب فرانسوی‌ها مورد انتقادات شدیدی قرار گرفت. واضح است که اصالت انگلیسی اسکات باعث شده بود او تاریخ را به نحوی که دلش می‌خواهد دستکاری کند و همین موجب خشم فرانسوی‌ها شد و خود اسکات هم واکنش‌های غافلگیرکننده تندی که گاه کاملا بی‌ادبانه بودند نشان داد. گلادیاتور، اما سراغ بخشی از تاریخ می‌رود که در میان تمام کشور‌های متعلق به جهان غرب یک عنصر مشترک به‌حساب می‌آید؛ امپراتوری رم باستان. حالا که ۲۴ سال از پخش سری اول گلادیاتور می‌گذرد، به چهره آن فیلم هاله‌ای از نوستالژی هم نشسته و همین باعث مقایسه‌ای جانبدارانه بین سری اول و دوم خواهد شد. 

به عبارتی حتی اگر اسکات گلادیاتور۲ را مطابق با همان استاندارد‌های هنری و فنی سری اول از کار در بیاورد، همان هاله نوستالژیک که گرد اولین قسمت را گرفته، باعث قضاوت‌های جانبدارانه‌ای به نفعش خواهد شد. اینها در حالی است که احتمال می‌رود کیفیت کار اسکات در سری دوم به واقع ضعیف‌تر هم باشد. او فیلمسازی است که اگرچه چندین اثر شاهکار در کارنامه دارد، اما لابه‌لای آنها تعداد قابل توجهی فیلم بد هم ساخته است. به علاوه سن ریدلی اسکات بالا رفته و هم غرور پیشکسوتی در رفتار او قابل مشاهده است و هم خلق و خو و حوصله‌اش تنگ شده. اینها همه می‌توانند موانعی در راه مشورت‌پذیری او ایجاد کنند که می‌تواند به کارش صدمه بزند. یک نکته مهم دیگر این است که بازیگران سری اول گلادیاتور در سری دوم آن حضور ندارند. 

البته با توجه به سرنوشتی که برای شخصیت‌های فیلم گلادیاتور پیش آمد منطقی نیست که آنها را در سری دوم هم ببینیم؛ مگر اینکه روایت عطف به اتفاقاتی شود که قبل از نسخه سال ۲۰۰۰ نمایش داده شدند. این هم البته امکان‌پذیر نیست، چون هم روایت فیلم گلادیاتور طولانی بود و بازه‌ای طولانی از زمان را پوشش می‌داد و هم اینکه بازیگران آن مجموعه ۲۴ سال پیرتر شدند و نمی‌توانند نقش جوان‌تر از ۲۴ سال پیش خودشان را بازی کنند. داستان سری دوم گلادیاتور از جایی شروع می‌شود که لوسیوس در جوانی در منطقه نومیدیا در شمال آفریقا زندگی می‌کند و مادرش او را از کودکی به آنجا فرستاده تا از امپراتوری روم دور باشد، اما دست تقدیر لوسیوس را به‌عنوان یک گلادیاتور به رم بازمی‌گردانند و او با دشمنان روبه‌رو و با مادرش همراه می‌شود. کسی که نقش لوسیوس، این وارث سابق امپراتوری را بازی می‌کند، پل مسکال است. گویا ریدلی اسکات پس از تماشای بازی موفقیت‌آمیز مسکال در «مردم عادی» از طرفداران این بازیگر شده بود و او را دعوت به کار کرد، اما کل جلسه گفتگو و مذاکره آنها به نیم‌ساعت هم نرسید. غیر از پل مسکال، دنزل واشنگتن هم نقش مهمی در این فیلم دارد و برای اولین بار بعد از «گانگستر آمریکایی» با اسکات همکاری می‌کند. پدرو پاسکال، کانی نیلسن، جوزف کوین، فرد هچینگر و درک ژاکوبی از دیگر بازیگران نسخه دوم گلادیاتور هستند، حال آنکه هیچ‌کدام در سری اول حضور نداشتند. 

دیوید فرانزونی که نویسنده سری اول گلادیاتور بود، فیلمنامه‌نویس کاملا گمنامی به حساب می‌آید که تنها کار شاخص در کارنامه‌اش همین اثر است و در این ۲۴ سال نتوانست از موفقیت گلادیاتور پلی برای موفقیت‌های بعدی بسازد، اما نویسنده سری دوم دیوید اسکارپا است که او هم چندان مشهور و پرکار نیست و مهم‌ترین کارهایش تا قبل از این «تمام پول‌های دنیا» و «ناپلئون»، هردو به کارگردانی ریدلی اسکات بوده‌اند.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر