کد مطلب: ۵۹۰۱۷۲
۱۸ اسفند ۱۴۰۲ - ۲۲:۴۴
احسان عمادی، کارگردان فیلم «فرار از قصر» مطرح کرد

به گزارش مجله خبری نگار/جام‌جم: مستند «فرار ازقصر» به ماجرای فرار تاریخی رهبران حزب توده از زندان قصر می‌پردازد. این فرار مهم‌ترین فرار از زندان در تاریخ سیاسی ایران محسوب می‌شود که طی آن نورالدین کیانوری، خسرو روزبه و عبدالحسین نوشین ازجمله سرشناس‌ترین اعضای حزب با نقشه‌ای پیچیده در پاییز۱۳۲۹ از زندان قصر می‌گریزند.

این موضوع دستمایه‌ای برای احسان عمادی، مستندساز شده تا ضمن چگونگی روایت فرار رهبران حزب توده از زندان، به چگونگی ظهور و افول این حزب و سرنوشت هریک از این افراد گریخته از زندان بپردازد. عمادی پیش از این چند مستند تاریخی دیگر مانند «محاکمه» و «رزم‌آرا؛ یک دوسیه سکوت» را کار کرده است. اکران «فرار از قصر» بهانه‌ای شد تا با این کارگردان درباره این مستند گفتگو کنیم که در ادامه از نظر می‌گذرانید:

بین اتفاقات مختلفی که در تاریخ معاصر افتاده، چرا فرار اعضای حزب توده از زندان قصر توجه شما را برانگیخت؟

در ابتدا قصه فرار از این زندان، مستقل از مباحث تاریخی و سیاسی برای ما مطرح شد که می‌توانست به‌عنوان سوژه سینمایی جذاب باشد. هر ۱۰ نفر هنگام فرار جزو افراد مهمی در حزب توده بودند و من پنج نفر را برای روایت انتخاب کردم و نه فقط به فراری‌ها بلکه به تیم فراری‌دهندگان از‌جمله مبشری و قبادی هم پرداختیم. هریک از این افراد سرنوشت‌های جالب، تراژیک و متفاوتی داشتند و از میان تمام این‌ها فقط دکتر یزدی و نورالدین کیانوری در ایران به مرگ طبیعی فوت کردند. دو نگهبان در اصلی (قبادی) و بند زندان (محمدزاده) هم هریک بعد‌ها اعدام شدند. هرکدام از این افراد به‌دلیل تفاوت شخصیتی، وجهی از حزب توده را برای من بازتاب می‌دادند؛ به‌عنوان مثال، وجه ماجراجویی، تشکیلاتی و عملیاتی در خسرو روزبه و وجه هنری و روشنفکری در عبدالحسین نوشین بود؛ بنابراین داستان زندگی و سرنوشت هرکدام از این افراد انگار ماجرای ظهور و افول حزب توده را روایت می‌کند و در واقع ماجرای فرار ظاهر و پوسته فیلم ماست. این مستند به بهانه فرار، دریچه‌ای باز می‌کند تا ما بخشی از داستان سیاسی فراریان را که از اعضای مهم حزب توده وعضوکمیته مرکزی آن بودند وپس از فرار از زندان، داستانی طولانی را پشت‌سر می‌گذارند، ببینیم.

تجربه ساخت مستند‌های قبلی مثل «رزم آرا؛ یک دوسیه مسکوت» چقدر برای ساخت «فرار از قصر» به کمک شما آمد؟

تجربه ساخت مستند‌های قبلی برای ساخت این مستند بی‌تأثیر نبود و در ذهن خودم از جنبه‌هایی در ادامه مسیری است که در فیلم‌های قبل‌تر از رزم‌آرا، مثل «محاکمه» بود. این سه فیلم در ذهن من چه به لحاظ فرم ساخته شدن و چه مضمون و دیدگاهی که به تاریخ دارند، در ادامه یکدیگر هستند، هرچند در هرکدام سعی کردم چیز‌هایی را تجربه کنم که در قبلی‌ها نداشتم؛ به‌خصوص از این جنبه که سراغ ماجرایی تاریخی از نگاه داستانی‌تر در قالب مستند برویم، اتفاقی که چندان در مستند‌های دیگر اتفاق نمی‌افتند.

درواقع مستند‌های دیگربیشتر به شرح اتفاق می‌پردازندوشمابیشترروی چگونگی طرح مسأله و ساختار داستآن گونه فکر می‌کنید.

دقیقا، وقتی اتفاقی را ازدل تاریخ بیرون می‌کشیم، شخصیت‌ها جدا از ماجرایی که برایشان اتفاق می‌افتد، اهمیت خاصی پیدا می‌کنند. به لحاظ تصویری من در دو فیلم قبلی‌ام از گرافیک و نقاشی استفاده کردم، اما اینجا علاوه بر استفاده از گرافیک، صحنه‌هایی را برای بازسازی گرفته بودیم که به آن تکنیک قبلی اضافه شده بودند.

درعین این‌که روایت شما برای مخاطب کششی ایجاد می‌کند، باید به آنچه می‌خواهید به مخاطبان در قالب عکس، فیلم و نقاشی و ساختاری خاص وفادار باشید. این سبک روایی از کجا سرچشمه می‌گیرد؟

من این سبک روایی ترکیب عکس، فیلم و نقاشی را در فیلم‌های قبلی مثل محاکمه انجام داده بودم. قبل از آن استفاده از نقاشی در مستند‌های تاریخی ایرانی چندان باب نبود وبه همین دلیل درآن زمان خیلی خوب دیده شد. یکی ازدلایل استفاده از نقاشی در آن فیلم، زمان واقعه است که مربوط به ۷۰ یا ۸۰ سال پیش است. ازبعضی آرشیو‌های تهران قدیم در مستند‌های مختلف به قدری استفاده شده که دیگر تأثیرگذار نیست؛ بنابراین ناگزیر برای تصویری کردن موضوعی جذاب در فیلم که تصویری برای آن نداریم باید راهی پیدا کنیم تا خط روایت خود را کامل کنیم. نکته مهم این است که این تصویر باید چیزی را به فیلم از لحاظ حسی اضافه کند و حال و هوای سینمایی داشته باشد. من ایده‌های مختلفی مثل عکاسی و فیلمبرداری از لوکیشن‌های واقعی را در فیلم‌های دیگر داشتم که به دلایل مختلف ازجمله کمبود بودجه اجرایی نشد. در نهایت در فیلم‌های «محاکمه» و «رزم آرا؛ یک دوسیه سکوت» از نقاشی با تکنیک‌های مختلف استفاده کردیم. در فیلم «فرار از قصر» نیز از دو سه تکنیک مختلف استفاده کردیم هم ترکیب‌بندی‌های گرافیکی برای معرفی بعضی شخصیت‌ها و هم در چند صحنه بازسازی و نیز جلوه‌های ویژه تصویری.

ممکن است بسیاری از علاقه‌مندان به تاریخ و کارشناسان، از وقایع تاریخی مثل فرار مطلع باشند و آیا این اطلاع و دانستن برای شما ترس ایجاد نمی‌کرد که نتوانید آنچه را باید به شکلی درست به مخاطب خود منتقل کنید؟

مخاطبان اصلی فیلم من هیچ وقت کارشناسان تاریخ نبودند، چون این افراد به‌طور طبیعی به‌دلیل اطلاع از تاریخ، برداشت یا جهان‌بینی یا قضاوت تاریخی شخصی خود را دارند که قطعا قرار نیست با دیدن یک فیلم به چالش کشیده شود. در ذهن من مخاطبان اصلی فیلم‌هایم همیشه کسانی هستند که بدشان نمی‌آید در کنار دیگر فیلم‌های دیگری که دیده‌اند یک مستند تاریخی با جنبه داستانی پررنگ‌تر هم ببینند. البته قطعا در میان این مخاطبان هم افرادی هستند که قصه و جزئیاتی از رویداد تاریخی فیلم را بدانند. از نظر من در یک مستند تاریخی درباره هر واقعه‌ای مثل ۱۵خرداد، جنگ ایران و عراق و... همیشه با روایت شخصی مستندساز روبه‌رو می‌شویم تا جزئیاتی از آن را بدانیم. این موضوع برایم در فیلم «رزم‌آرا، دوسیه یک سکوت» تمام و کمال اتفاق افتاد. البته قاعدتا مستندساز برای آنچه می‌خواهد از زاویه نگاهش روایت کند، پژوهش کرده و قرار نیست به شما دروغ بگوید یا برای اثبات گزاره‌ای که به او سفارش داده شده، این مستند را بسازد. در واقع اگر پیشداوری ذهنی مستندساز در فرآیند تحقیق و ساخت مستند غیرقابل تغییر باشد، روایت شخصی او شکل نمی‌گیرد. در «فرار از قصر» هم ممکن است موضع فیلم به مواضع سیاسی گروه‌هایی دور یا نزدیک باشد، اما به هرحال نگاه شخصی مستندساز است. حتی خود من تجربه دارم که تصویر مصدق در دو تا از فیلم‌هایی که ساخته‌ام، با هم متفاوت است. در یک فیلم مثبت‌تر و در دیگری منفی‌تر.

چقدر فرآیند تحقیق و پژوهش این مستند طول کشید؟

پژوهش به شکل پراکنده قبل از شروع رسمی تولید فیلم آغاز شده بود. ایده اولیه فیلم سال ۹۴ مطرح شد و از فهرست ۱۰نفر فراری شروع شد و بعد به شکل منسجم‌تر دنبال شد. تا جای ممکن و به جز دو مورد در تحقیق این فیلم سراغ منابع بیرون حزب نرفتم؛ کتاب‌های فریدون کشاورز، ایرج اسکندری، انور خامه‌ای، غلامحسین فروتن و... دیگر خاطرات اعضای اصلی حزب توده. البته طبیعتا همه این کتاب‌ها را نخواندیم، اما می‌دانستیم باید روی چه دوره‌هایی تمرکز کنیم. در واقع محور فیلم ما بیشتر مربوط به زمان تشکیل حزب تا لو رفتن سازمان افسران در سال ۱۳۳۴ و نیز برهه انقلاب تا زمان دستگیری‌شان بود.

فرآیند دسترسی شما به عکس‌ها، فیلم‌ها و اسناد تاریخی به چه نحوی بود؟

بزرگ‌ترین شانس ما برای تهیه آرشیو این بود که به کمک دوستی مقیم خارج از کشور به آرشیو «دفتر ملی بایگانی و مدارک آمریکا» که به شکل گزارش‌های خبری تصویری بود، دست پیدا کردیم. قبل از آن ما با بحران جدی برای دسترسی به صدا یا تصویر افراد روبه‌رو بودیم، هرچند مسیر روتینی که برای پژوهش در فیلم‌های قبلی طی کردیم در این فیلم هم انجام شد. مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، آرشیوروزنامه‌ها و... بررسی شدند، اما باز هم چیز زیادی به دست نیاوردیم. خوشبختانه موفق شدیم در این فیلم از آرشیو تاریخ شفاهی حزب توده به همراه تصاویر، صدا‌ها و فوتیج‌ها ـــ تا جایی که موضوع فیلم و محدودیت زمانی اجازه می‌داد ـــ استفاده کنیم. شاید چیزی نزدیک به یک ربع از فیلم ما از همین مجموعه اخبار ایران در آرشیو ملی آمریکا بود.

برچسب ها: مستند
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
قوانین ارسال نظر