به گزارش مجله خبری نگار/ایران: در جریان اعتراضهای دو هفته گذشته در فرانسه، آنچه از دوربین عکاسان و خبرهای خبرنگاران به جهان مخابره میشد، خبرهای مربوط به اعتراضها در شهرهای بزرگ این کشور همچون پاریس، لیون، مارسی و... بود. خبرهایی منتشر شده که نشان میدهد، با فاصله گرفتن اعتراضات در حالت اوج، دامنه این اعتراضها به شهرها و روستاهای کوچک نیز تسری یافته بود.
به گزارش آسوشیتدپرس، شهر کوچک کویسا در چند صد کیلومتری پاریس، بهترین نمونه از اعتراضها در شهرهای کوچک است. کویسا شهری با ۳ هزار نفر جمعیت است، اما در همین شهر کوچک گروهی از جوانان با تجمع مقابل اداره پلیس اقدام به پرتاب کوکتل مولوتف کرده و آتش بازی بزرگی به راه انداختند. این اولین بار در تاریخ این شهر کوچک بود که چنین اعتراضهایی رخ میداد.
بنا بر این گزارش، بر اساس آمار پلیس فرانسه دامنه اعتراضهایی که از پاریس شروع شد، به بیش از ۵۰۰ شهر، شهرک و حتی روستا سرایت کرد و طی آن ۶ هزار خودرو، ۱۲ هزار و ۴۰۰ سطل زباله به آتش کشیده و به هزار و ۱۰۰ ساختمان خساراتی وارد شد. در این بین تحقیقات آسوشیتدپرس نشان میدهد تعداد شهرها و روستاهای کوچکی که برای اولین بار ناآرامیها را تجربه کردند نیز به ۲۹۷ شهر و روستا رسید. همین باعث شد تا این اعتراضها از اعتراضهایی که تا کنون در این کشور رخ داده، متمایز بشود. زیرا در هیچ کدام از اعتراضهایی که در فرانسه وجود داشته، حتی اعتراضهای دهه ۱۹۸۰ که بسیار گسترده بودند، شهرها و روستاهای کوچک سهمی در اعتراضها نداشتند.
این همان چیزی است که باعث شده این روزها شهرداران شهرهای کوچک فرانسه به دنبال پاسخی به این پرسش باشند که چرا شهرهای آنان باید دستخوش اعتراض شوند و خودروهای خصوصی و اموال عمومی به آتش کشیده شود.
در بررسی اعتراضهای اخیر فرانسه، تحلیلگران تأکید کرده بودند، ریشه اصلی این اعتراضها به ناکامی سیاستهای فرانسه در ادغام و به عبارتی هضم کردن مهاجران در فرهنگ خود بر میگردد. ضمن اینکه این طبقه مهاجر که بهخاطر سیاستهای نژادی و تبعیضهای سیستماتیک نژادی، اغلب دچار فقر هستند، نارضایتی گستردهای از شرایط موجود دارند و همین باعث شده تا منتظر جرقهای برای نشان دادن اعتراض خود باشند.
اما این مشکلی است که اغلب در شهرهای بزرگ و حومههای آنها وجود دارد و در شهرهای کوچک و روستاها بهخاطر بومی بودن ساکنان، چنین تبعیضهایی دیده نمیشود. هرچند برخی مسئولان شهرها و روستاهای کوچک مدعی هستند، اعتراضها در مناطق تحت هدایت آنها، بیشتر ریشه در خودنمایی جوانان دارد، اما برخی ناظران و تحلیلگران مسائل اجتماعی معتقدند، در بررسی ریشههای اعتراضها در مناطق کوچک باید در جست و جوی مسائلی عمیقتر بود.
به اعتقاد آنان شبکههای اجتماعی، با وجود مزایای بسیاری که دارند، متهم ردیف اول چنین آشوبهایی هستند. آنان معتقدند، شبکههای اجتماعی باعث شده اطلاعرسانی مردمی سریعتر انجام شده و جوانان به طور تنگاتنگ با عقاید و دغدغههای هم نسلهای خود آشنا شوند و به مرور زمان، دغدغههای ساکنان شهرهای بزرگ تبدیل به دغدغههای ساکنان شهرهای کوچک شود. حتی اگر مشکلات آنها خیلی شبیه به هم نباشد.
با این حال همه این معترضان چه در شهرهای بزرگ و چه در روستاها و شهرهای کوچک، یک نارضایتی مشترک دارند که نماد آن در تغییر در قوانین بازنشستگی قابل مشاهده است. آنان همچنین خواستهای مشترک دارند و آن ایجاد تغییرات اساسی در کشور است.