به گزارش مجله خبری نگار، بعضی از کودکان و نوجوانان و بزرگسالان مشکلات رفتاری و هنجارهای روانی دارند که امکان دارد احتیاج به درمان داشته باشند و دقت نکردن به این مسئله میتواند به زندگی فردی، اجتماعی و شغلی و تحصیلی آنها را تحت اثر بگذارد. تا اندازه زیادی نوع تربیت والدین نقش خیلی مهمی در سلامت روان کودکان دارند، ولی ذات و منش هم در شخصیت کودک نقش خیلی مهمی دارد که در ادامه این مطلب به توضیح این مسئله میپردازیم.
برپایه بررسیهای مرکز روانشناسی خانواده بعضی کودکان هنگامی که متولد میشوند بی قرار، پریشان و دارای خوابی آشفته هستند و این کودکان اغلب دچار رفتار غیر منطقی، از جا پریدن، حساسیت نسبت به سر و صدا و رفتارهای همراه با داد و فریاد و جیغ کشیدن هستند.
در مقابل بعضی کودکان دیگر، آرام و با چهرهای ملایم و دارای خواب منظم و خوب هستند و در طول شب اغلب راحت میخوابند و کمتر بیدار میشوند و همین طور نسبت به افراد غریبه و نا آشنا، واکنش از جا پریدن را از خود نشان نمیدهند و دیده میشود که کودکان نا آرام از همان ابتدای تولد دارای ذات و یا خلق و خوی نا آرام میباشند و این رفتار نشان از تاثیر عوامل ذاتی در رفتار کودک دارد.
روشهای تربیتی والدین، جو عاطفی خانواده، شخصیت والدین و عوامل فرهنگی و اجتماعی در تقویت رفتار بنا شده بر سرشت نخست کودک اثر دارد و باعث خاموشی آن و یا تقویت رفتار و پیدایش اختلال بیش فعالی، اختلال رفتار و در آخر رفتار ضد اجتماعی خواهد شد. به طور آشکار و روشن، بعضی از نوزادان در قیاس با نوزادان دیگر، انعطاف پذیری بیشتری دارند و به نظر میآید رفتار بهنجار یا نا بهنجار به علت آمادگیهای ذاتی نوزادان، یا سرشت آنها میباشد.
مزاج به شیوه تنظیم رفتاری نوزاد اشاره دارد که از همان اول در فرایند تحول کودک پیدا میشود. مزاج قسمتی از مفهوم کلی شخصیت است و اغلب به عنوان اولین سنگ ساخت شخصیت مشخص میشود. هرچند مزاج تعیین کنندهی اصلی اختلال روانی نمیباشد بلکه این امر بستگی به روابط متقابل میان آمادگیهای فطری و موقعیتهای محیطی دارد.
بررسیها شان میدهد که سه مزاج نخست در نوزادان و کودکان معلوم گردیده است که شامل، رفتار سازگار، رفتار مضطرب و رفتار تحریک پذیر است.
مطابق نظر روانشناس مشاور این گروه شامل نوزادانی است که نسبت به محیط اطراف خود سازگاری خوبی را نشان میدهند و در عملهای حیاتی مثل خوردن، خوابیدن و دفع کردن نرمال هستند.
این گروه شامل نوزادان و کودکانی است که اغلب تحریک پذیر بوده و سازگاری پایینی دارند و این کودکان زمان روبرو شدن با موقعیتهای جدید دچار تحریک پذیری میشوند.
این گروه از نوزادان و کودکان در برخورد با موقعیتهای جدید درمانده و احتیاط کار هستند؛ و اغلب در چنین موقعیتی رفتار اجتنابی را دارند. مطالعاتی در این خصوص انجام شده است که بین گروههای شخصیتی نوزادان و رفتار آنها در بزرگسالی ارتباط وجود دارد.
مثلا کودکانی که در نوزادی، تحریک پذیر و بی قرار بوده اند، بعدها در بزرگسالی دچار هیجان پذیری و پایین بودن آستانه تحمل و حساسیت و زود رنجی و واکنش شدید و نامتناسب با شرایط در رفتار شدند. واکنشهای هیجانی از همان موقع تولد شروع شده و الگوهای قابل تشخیص رفتار در دوره کودکی و شخصیت بزرگسالی را تشکیل میدهند.
در مطالعات رفتار نا بهنجار لازم است در مورد مراحل رشد و تغییر کودک آگاهی لازم را داشت. اختلالهای کودکان مثل اختلالهای بزرگسالان، طبق انحراف از رفتار بهنجار شناخته میشوند. ولی دقت داشته باشید که بعضی وقتها در شرایط خاص، همه افراد امکان دارد درجات خیلی کمی از نابهنجاری را در رفتار خود نشان دهند.
پس هنگامی میتوان تشخیص داد که رفتار کودک، نابهنجار است که آن رفتار از نظر شدت، فراوانی و تکرار در اندازهای باشد که با زمینههای فرهنگی و رشدی او ناسازگاری داشته و اختلال قابل ملاحظهای در عملکرد و رفتار او به وجود بیاید.
منبع:اینفو