به گزارش مجله خبری نگار، همه ما انواع مختلفی از نیازها را داریم. البته، گاهی اوقات آنچه ما فکر میکنیم نیاز است در واقع «خواسته ها» است. با این حال، بسته به دیدگاه فلسفی، مقوله نیازها ممکن است بیش از آنچه تصور میکنید پوشش دهد. بیایید به تمام نیازها و خواستههای اساسی انسانها فکر کنیم و فعلاً همه آنها را در دسته «خواستهها» قرار دهیم. واقعیت درمانی مبتنی بر این ایده است که انسان چندین نیاز متمایز دارد و مشکلات عاطفی، ذهنی و رفتاری زمانی ایجاد میشود که یکی از نیازهای اساسی برآورده نشود.
واقعیت درمانی، نوعی درمان است که هدف آن کمک به افراد با نیازهای برآورده نشده، تعیین اهداف، حل مشکل و ایجاد ارتباطات معنادارتر با دیگران است.
واقعیت درمانی، پنج نیاز اساسی انسان را تشخیص میدهد که باید برای عملکرد سالم و رضایت از زندگی برآورده شوند:
۱. بقا (غذا، آب، سرپناه، رضایت جنسی)
۲. عشق و تعلق (از طریق خانواده، دوستی، اجتماع و غیره)
۳. قدرت (حس موفقیت، اعتماد به نفس، عزت نفس)
۴. آزادی (استقلال، فضای شخصی کافی، استقلال)
۵. سرگرمی (رضایت، لذت و لذت)
واقعیت درمانی برای کمک به مراجعان برای شناسایی نیازهای برآورده نشده و هدایت آنها از طریق برنامه ریزی و تعیین اهداف برای برآورده کردن این نیازهای برآورده نشده در نظر گرفته شده است. هدف آن لنگر انداختن مشتریان در واقعیت دنیایشان است و به آنها کمک میکند تا از طریق تصمیم گیریهای مسئولانهای که آنها را به اهدافشان نزدیکتر میکند، در آن جهان حرکت کنند.
واقعیت درمانی ممکن است برای شما ناآشنا باشد و دلیل خوبی برای آن وجود دارد. امروزه این روش درمانی رایج نیست، اما زمانی که برای اولین بار وارد صحنه روانشناسی شد، نوع نسبتاً جدیدی از درمان بود. واقعیت درمانی در سال ۱۹۶۵ توسط روانپزشک ویلیام گلاسر توسعه یافت. دکتر گلاسر دریافت که بسیاری از مشتریان و اطرافیانش با وجود برآورده شدن نیازهای اولیه، عمیقاً ناراضی به نظر میرسند. او این نظریه را مطرح کرد که نیازهای انسانی بیش از آنچه در حال حاضر توسط جامعه روانشناختی تشخیص داده شده است وجود دارد. به طور خاص، دکتر گلاسر متوجه شد که بسیاری از افراد ناراضی با ایجاد و حفظ روابط نزدیک با دیگران دست و پنجه نرم میکنند. او نتیجه گرفت که این یک نیاز مهم انسانی است که در حوزه درمان نادیده گرفته شده است.
نظریه انتخاب، زیربنای واقعیت درمانی است. نظریه انتخاب توسط دکتر گلسر توسعه یافته است، او معتقد است که تمام رفتارهای انسان به دنبال برآوردن پنج نیاز اساسی است. بر اساس این نظریه، همه رفتارهای انسان نتیجه انتخاب است و این انتخابها تنها بر عهده انتخاب کننده است. در این نظریه تاکید بر فرد است. یک فرض اساسی این نظریه این است که ما نمیتوانیم افراد دیگر را تغییر دهیم و تنها چیزی که میتوانیم کنترل کنیم خودمان هستیم. باز هم، ممکن است فکر کنید که این واضح به نظر میرسد – البته، ما نمیتوانیم افراد دیگر را تغییر دهیم! بحث و جدل پیرامون نظریه انتخاب و واقعیت درمانی از این ایده ناشی نمیشود که ما نمیتوانیم دیگران را کنترل کنیم. بلکه از این ایده ناشی میشود که ما کنترل کامل خود را در دست داریم.
نظریه انتخاب مبتنی بر این ایده است که زندگی ما محصول انتخابهایی است که میکنیم و نه چیزی بیشتر. در حالی که هیچکس (در جریان اصلی) منکر این نیست که انتخابهای ما بر زندگی ما تأثیر میگذارند، اکثر تئوریهای رایج به عوامل دیگری مانند تربیت، محیط اجتماعی، فرهنگ و زیستشناسی نیز اهمیت زیادی میدهند. در جایی که اکثر روانشناسان جریان اصلی از اعتیاد به عنوان یک بیماری یاد میکنند و معتقدند که ژنتیک نقش مهمی در بیماری روانی ایفا میکند، نظریه انتخاب این ایده را رد میکند که مشکلات ما بر اساس هر چیزی غیر از انتخابهای ما است.
۱. W wants: آنچه فرد میخواهد
۲. انجام دادن: کاری که فرد برای پیشرفت انجام میدهد
۳. ارزیابی E: ارزیابی اثربخشی رفتار فرد
۴. برنامه ریزی P: برای تغییر رفتار، یک دوره اقدام برنامه ریزی کنید
هنگامی که یک یا چند مورد از این نیازها برآورده نشود، مشکلات ناشی از آن در زمان حال و در روابط فعلی رخ میدهد. از این رو، عمل کردن و اندیشیدن در زمان حال منطقی است. واقعیت درمانی نیز مبتنی بر نظریه انتخاب است – شما نمیتوانید دیگران را تغییر دهید یا کنترل کنید، و تنها رویکرد معقول برای حل مشکلات، کنترل خود و رفتار خود است. این به شما کمک میکند تا انتخابهایی داشته باشید که در جهت اهداف زندگی شما عمل میکنند؛ و این هفت عادت به شما کمک میکند تا در روابط خود با هم ارتباط برقرار کنید:
• حمایت کردن
• تشویق
• گوش بده
• تایید کنید
• اعتماد
• توجه
• مذاکره
برعکس، این هفت عادت ممکن است منجر به قطع رابطه در روابط شما شود:
• انتقاد
• سرزنش کردن
• شکایات
• آزار دهنده
• تهدیدات
• تنبیه
• رشوه دادن
دنیای درک شده همان چیزی است که شما فکر میکنید واقعیت است، و دنیای با کیفیت همان چیزی است که شما واقعاً میخواهید. اگر فاصله زیادی بین دنیای درک شده و دنیای با کیفیت وجود داشته باشد، رضایت از زندگی نسبتاً کم خواهد بود.
این ایده خوبی است که درمانگر بالقوه خود را به صورت حضوری یا از طریق ویدیو یا تلفن غربال کنید. در طول این مقدمه اولیه، از درمانگر بپرسید:
• چگونه آنها ممکن است به نگرانیهای خاص شما کمک کنند
• آیا قبلاً با این نوع مشکلات برخورد کرده اند
• روند آنها چگونه است
• جدول زمانی درمان چیست
به دنبال یک متخصص بهداشت روان دارای مجوز، یک درمانگر شناختی-رفتاری، یا یک مشاور با آموزش و تجربه در واقعیت درمانی و نظریه انتخاب باشید. ارائه دهندگان بهداشت میتوانند آموزش و گواهینامه برای این نوع درمان دریافت کنند. علاوه بر بررسی مدارک، مهم است که یک واقعیت درمانگر را پیدا کنید که با او کار کنید. توجه داشته باشید که همه انواع درمان تحت پوشش بیمه نیستند، بنابراین برای کسب اطلاعات با شرکت مخابراتی خود تماس بگیرید.
منبع: ذهنآرا