کد مطلب: ۳۶۰۱۷۸
۱۵ آبان ۱۴۰۱ - ۰۳:۲۵

تروریسم یا اعتراض، اسلحه یا شعار؟

بررسی اظهارات اخیر مولوی عبدالحمید امام جمعه اهل سنت زاهدان

به گزارش مجله خبری نگار/ایران: روز ۱۳ آبان اتفاقی تلخ در شهر خاش رقم خورد که شبیه به حادثه تروریستی شاهچراغ بود. اما مولوی عبدالحمید امام جماعت مسجد زاهدان با انتشار پیامی واقعیت رخ داده را تحریف کرد. رسانه‌های دشمنان ایران به خصوص رسانه‌های انگلیسی و وابسته به عربستان سعودی از جمله صدای امریکا و العربیه پس از حوادث خاش و پیام مولوی عبدالحمید با انتشار سریع و پررنگ مواضع امام جماعت زاهدان تلاش داشتند تا حوادث اخیر را به عنوان سرکوب خشن معترضین معرفی نمایند. این رسانه‌ها و دولت‌های پشتیبان آن‌ها در هفته‌های اخیر با امید بستن به حوادث رخ داده تلاش دارند تا کشور را به وادی ناامنی، خشونت و جنگ داخلی بکشانند و انتقام شکست‌های منطقه‌ای خود را از مردم ایران بگیرند. هرچند جمهوری اسلامی ایران ثابت کرده در برابر توطئه‌های گوناگون داخلی و خارجی از خود واکنش هوشمندانه و مقتدرانه نشان داده و مانع به نتیجه رسیدن نقشه‌های شوم می‌شود.

در پیام عبدالحمید چه مواردی ذکر شده بود؟

وی در پیامی با معرفی کردن آشوبگران با عنوان «معترض» مدعی شد «تعدادی از نوجوانان و جوانان در مقابل فرمانداری شهرستان خاش تجمع کرده و شعار‌هایی داده و اقدام به پرتاب سنگ نموده‌اند که مورد هدف مستقیم گلوله جنگی قرار گرفته‌اند.» عبدالحمید ادامه داده است: «جای سؤال است که آیا جواب شعار و سنگ‌پراکنی، گلوله جنگی است؟! معلوم نیست چرا برخورد با معترضین در سیستان و بلوچستان با دیگر مناطق کشور متفاوت است و به چه دلیل مردم معترض این استان این گونه بی‌رحمانه به خاک و خون کشیده شده و قتل‌عام می‌شوند؟!» وی در پایان مدعی شد: «فاجعه خونین امروز در خاش و نیز کشتار جمعه خونین در زاهدان، بیانگر عمق ظلم‌ها و تبعیض‌هایی است که در گذشته بار‌ها نسبت به آن‌ها هشدار داده شده است.»

روایت عبدالحمید یا روایت از فیلم‌ها؟

این ادعا‌ها در حالی است که تصاویر و فیلم‌ها نشان می‌دهد افرادی که عبدالحمید آن‌ها را معترضانی می‌خواند که تنها اقدام به سنگ‌پراکنی کردند، با حمله به فرمانداری این شهرستان، ضمن آتش زدن درب ورودی و اموال داخل حیاط فرمانداری، با خود سلاح نیز به همراه داشته و قصد تصرف فرمانداری این شهر را داشته‌اند که پس از هشدار نیرو‌های امنیتی و تقاضا برای پراکنده شدن، متقابلاً با واکنش قاطع و قانونی روبه‌رو می‌شوند. گرچه در بین افراد سلاح به دست که تنها می‌توان از آن‌ها با عنوان تروریست یاد کرد، برخی نیز با سنگ‌پراکنی و پرتاب کوکتل مولوتوف به داخل فرمانداری، تروریست‌ها را برای تصرف و اعمال جنایت علیه نیروی انتظامی یاری می‌دادند، اما سؤالی که مطرح می‌شود این است که در اندیشه مورد اعتقاد مولوی عبدالحمید با کسانی که به صورت مسلحانه ضمن آتش زدن اموال عمومی قصد تسخیر اماکن حاکمیتی و دولتی داشته و تلاش دارند تا با ورود غیرقانونی کارمندان ارگان مربوطه را سلاخی کرده و اعلام سقوط یک شهر را انجام دهند چگونه باید برخورد کرد؟

آیا مقابله به مثل در جریان بحران، انجام اقدامات اطلاعاتی پس از متواری شدن و دستگیری و محاکمه آن‌ها که امنیت یک شهر را بازیچه افراطی‌گری و اقدامات خشن خود کرده‌اند خلاف تدبیر و حقوق عامه است؟ آیا اگر در روز‌های آتی افراد مسلح با اعتراف خود به این عمل جنایتکارانه مسئولیت این حوادث را برعهده گرفتند بار دیگر جناب مولوی عبدالحمید به مثابه خطبه اخیر خود از آن با عنوان «اعتراف اجباری» یاد می‌کنند و از عدم صادر کردن حکم قانونی محاربه برای این افراد سخن می‌گویند؟

اگر امام جمعه زاهدان به مسلح بودن آن‌ها آگاهی داشته و چنین پیامی صادر کرده است که نهاد‌های مربوطه باید اقدامات لازم را درخصوص چرایی چنین موضع‌گیری انجام دهند و اگر جناب عبدالحمید آگاهی نداشته و بدون اطلاع از ابعاد ماجرا چنین ادعایی کرده است که باید ابراز تأسف کرد.

امام جماعت زاهدان در حالی می‌گوید جواب اعتراض و سنگ، گلوله نیست و با دامن زدن به اختلافات مذهبی و قومیتی مدعی شده که تنها با معترضان سیستان و بلوچستان این گونه برخورد می‌شود که در روز جمعه شهر‌های زاهدان، سراوان و راسک نیز محل برخی از تجمعات بوده و نیرو‌های انتظامی و امنیتی اساساً هیچ گونه سلاحی را به کار نبرده‌اند. چرا که تجمع‌کنندگان با حمله به اماکن مهم و استفاده از سلاح به دنبال خشونت و خونریزی نبوده‌اند. حال اگر ادعای عبدالحمید واقعیت داشت باید نیرو‌های انتظامی و امنیتی در همه این شهر‌ها از سلاح استفاده می‌کردند.

در خاش چقدر خسارت به اموال عمومی وارد شد؟

اکنون وضعیت شهر خاش به مدد جولان افراد مسلح و حمایت برخی افراد شناخته شده در داخل و مدیریت سعودی امریکایی برای جنگ ترکیبی رخ داده علیه ایران، پس از نماز جمعه گذشته به شکلی است که موجب حیرت می‌شود. آتش زدن بی‌وقفه و برنامه‌ریزی شده بانک‌ها به صورتی که هیچ بانکی از گزند داعش مسلکان در امان نمانده، حمله به ساختمان‌های دولتی همچون جهاد کشاورزی، آتش زدن کیوسک نیروی انتظامی، خودرو‌های پلیس و حتی خودرو‌های شخصی با پرتاب مواد آتش‌زا تنها گوشه‌ای از مانور ناامنی در این شهر بوده است.

اکنون با این حجم از جنایت و آشوبگری نمی‌توان با انتشار بیانیه‌ای که به دنبال ایجاد درگیری قومی بوده و واقعیات را وارونه نشان می‌دهد، وحدت قومی و مذهبی که ثمره سال‌ها خون دل خوردن علمای فهیم شیعه و سنی است را خدشه‌دار کرد. این اقدامات ضدامنیتی جز بازی کردن در زمین دشمنان ایران است که تلاش دارند با فعال کردن شکاف‌های اجتماعی، قومی، دینی و مذهبی و تسلیح افراد تندرو پروژه سوریه‌سازی و لیبی‌سازی ایران را به پیش ببرند؟!

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر