به گزارش مجله خبری نگار/ایران ورزشی: تیم ملی کشتی فرنگی در رقابتهای قهرمانی جهان در بلگراد نتیجه خوبی نگرفت. تیمی که با ۴ طلا و ۲ برنز در جهانی نروژ این توقع را به وجود آورده بود که امسال هم این نتایج دوباره تکرار شود، اما فقط نیمی از مدالهای سال گذشته را کسب کرد و حالا همین بهانهای برای انتقاد کردن از کادرفنی شده است. حالا همه برای خود کارشناس شدهاند و هر یک به بهانهای به محمد بنا و همکارانش حمله میکنند. افرادیکه خودشان هم هر وقت سر کار بودند، نتیجهای جز شکست نداشتند، حالا تیم بنا را نقد میکنند، یکی میگوید تیم به لحاظ بدنی ضعیف بوده و یکی میگوید تیم به لحاظ فنی خوب نبوده و برخی دیگر هم مشکل روحی و روانی را به میان میکشند.
تیم ملی کشتی فرنگی ایران در رقابتهای جهانی نتوانست علاقهمندان به کشتی را راضی کند. تیمی که سال گذشته در رقابت با روسیه ۴ مدال طلا و ۲ برنز کسب کرد و با اختلاف چند امتیازی دوم دنیا شد، حالا حتی از رسیدن به سکوی اول تا سومی هم دور مانده که همین هم بهانهای شده برای تسویه حساب با محمد بنا.
البته که تیم مشکلاتی را داشته و حتماً باید بررسی شود. وقتی تیمی که مدعی قهرمانی بوده، اما حتی روی سکو هم نمیرود نشان میدهد که تیم مشکلات زیادی داشته و باید بررسی شود، اما نقدهایی که امروز مطرح میشود به نظر بیشتر تسویه حساب میآید تا انتقاد کارشناسی شده، اما در این بین سیاست فدراسیون کشتی سؤال برانگیز است.
برخیها ظاهراً فراموشکار هستند و خیلی زود گذشته را فراموش میکنند و با یک نتیجه ضعیف همه چیز را زیر سؤال میبرند. انگار که همین تیم با همین سرمربی یک سال پیش در المپیک و رقابتهای قهرمانی جهان برای ورزش ایران اعتبار و آبرو نخریده بود. برخی از کارشناسان میگویند که این تیم به لحاظ بدنی ضعیف بوده، اما به کشتیهای محمدرضا گرایی، هادی ساروی، امین میرزازاده، مهدی محسننژاد و حتی پویا دادمرز اصلاً توجه نمیکنند. کدام یک از این کشتیگیران به لحاظ بدنی کم آوردند. حتی به علیرضا نجاتی هم که برای اولین بار به یک وزن بالاتر آمده اهمیت نمیدهند، اما شاید یک کشتی محمدعلیگرایی که بهدلیل مصدومیت از ناحیه زانو مدتی از تمرینات دور بود را ملاک قضاوت قرار میدهند.
کسی هست بگوید این تیم چهار کشتیگیر را برای اولین بار به رقابتهای قهرمانی جهان اعزام کرده بود و طبیعی بود که این چهار نفر نتوانند در نتیجهگیری موفق باشند؟ میگویند تیم به لحاظ فنی ضعیف بوده؛ حالا محمدرضا گرایی و هادی ساروی به کنار، اما هیچ کس به کشتی محسننژاد اشاره نمیکند. کسی از کشتی حسابشده امین میرزازاده در این رقابتها حرف نمیزند و حتی از پویا دادمرز جوان هم کسی حرف نمیزند. عجیب است که هنوز حرف اول منتقدان علی ارسلان است و میگویند محمد بنا او را به اردوی تیم ملی راه نمیداد.
عجیب است که این حرف از زبان کسی خارج میشود که سال ۲۰۱۸ خودش مربی تیم ملی کشتی فرنگی بود و علی ارسلان که نفر اول انتخابی تیم ملی در آن زمان بود را خط زدند و با وجود قهرمانی در انتخابی مرحله نهایی تیم ملی به همراه تیم امیدها به مسابقات جهانی رفت؛ ولی میگویند محمد بنا او را به اردو راه نمیداد!
طبیعی است که این جماعت از این حرفها بزنند، چون توانایی دیگری جز حرف زدن ندارند. میگویند محمد بنا نباشد ما باشیم، اما نمیگویند که خودشان وقتی که بودند چه کردند و یا وقتی نبودند و در کشورهای دیگر مربیگری کردند، چه خروجی داشتند. البته بدیهی است که وقتی درخت روی زمین بیفتد تبر به دست هم زیاد شود، اما در این میان عجیب است که چرا فدراسیون کشتی سیاست سکوت را در پیش گرفته است. حمایت از مربی که بهترین نتیجه تاریخ را کسب میکند، هنر نیست. وقتی یک تیم نتیجه میگیرد هزار تا صاحب پیدا میکند. مهم موقع شکست است که فدراسیون پشت کادرفنی در بیاید و بگوید ما بهترین مربی دنیا را داریم و به او اعتماد داریم.
اینکه فدراسیون سکوت کند و اجازه بدهد هر کسی هر حرفی دلش خواست را بهعنوان نقد کارشناسانه مطرح کند، حمایت نیست. اگر چه فدراسیون کشتی در زمان برگزاری اردوها سعی کرد بهترین امکانات را در اختیار کادرفنی قرار بدهد، دلیل نمیشود که بخش دیگری از وظیفه خود را فراموش کند.