به گزارش مجله خبری نگار/ایران ورزشی: بهترین سال فوتبال برای یک فوتبالیست واقعی، بین ۲۴ تا ۳۰ سالگی است.
در این سن، اوج دوران حرفهای شکل میگیرد. بازیکنان در این سن، سرشار از تجربه، انگیزه، بلندپروازی، شهامت و انرژی هستند. قبل از ۲۴ سالگی، زمانی برای کسب تجربه است و بعد از ۳۰ سالگی، به سختی میتوان باور کرد هنوز همان توان جسمی و انگیزهها باقی مانده باشد. در فوتبال ایران، این روند به شکل برعکسی طی میشود. باشگاههای ما بهدنبال بازیکنان سی و چند ساله میروند و کسی از جوانها اثری نمیگیرد.
البته این ضعف مربوط به ساختار فوتبال است. اگر بودجه بزرگی در اختیار مربیان پایه و آکادمیها قرار میگرفت، سالی دو، سه بازیکن از هر آکادمی و باشگاه میتوانستند به سطح بالاتر راه پیدا کنند و در عرض یک دهه، ما شاهد نسلی از فوتبالیستها بودیم که فوتبال را از خردسالی آموزش دیدهاند و هر روز پیشرفت میکنند. حالا عرصه در اختیار بازیکنان پا به سن گذاشته است.
هنوز هواداران پرسپولیس نگران آن هستند که بعد از سیدجلال حسینی چه کسی باید جای خالی او را در قلب دفاع پر کند یا استقلالیها میگویند چطور میتوانند بدون وریا غفوری به فصل آینده وارد شوند؟ این سؤالات با جوابهایی همراه است که طرفداران «فوتبال آینده» را عصبانی میکند. وقتی جلوی رشد فوتبال گرفته شود، وقتی ریشه شناسایی و کشف استعدادها خشکانده شود، چیزی که باقی میماند، یکسری بازیکن است که از این باشگاه به آن باشگاه میروند و جیب دلالها را پر میکنند. نقل و انتقالاتی که هیچ منفعتی غیر از سر و صدای رسانهای برای مدیران فوتبال در پی ندارد. اخبار مربوط به بازار نقل و انتقالات لیگ بیست و دوم را در حالی سپری میکنیم که هنوز بابت جابهجایی یک «جوان آیندهدار» ذوق نکردهایم و قرار است با لیگ پیرمردهای فوتبالیست مواجه شویم.