به گزارش مجله خبری نگار،در ادامه چند گام وجود دارد که میتوانید برای بازنگری داستان جدایی خود بردارید:
با قالب بندی مجدد داستان، تصدیق میکنیم و میپذیریم که این رابطه تاریخ انقضا داشت و قرار نبود بیشتر یا کوتاهتر از آن دوام داشته باشد. این درک میتواند به ما کمک کند تا پایان رابطه را بپذیریم و هرگونه احساس وابستگی یا پشیمانی طولانی مدت را کنار بگذاریم. به ما اجازه میدهد تا درک کنیم که جدایی بخشی طبیعی از سفر زندگی بود، نه یک شکست یا طرد.
چارچوببندی مجدد شامل تأمل در مورد آنچه از رابطه آموختهایم نیز میشود. میتوانیم از خود بپرسیم که در مورد عشق، زندگی و خودمان حاضر به مذاکره در مورد چه چیزی نیستیم. این درون نگری به ما کمک میکند ارزش ها، مرزها و اولویتهای خود را در حرکت رو به جلو شناسایی کنیم. این به ما قدرت میدهد تا در روابط آینده انتخابهای سالم تری داشته باشیم و از تکرار الگوهای قدیمی خودداری کنیم.
قالب بندی مجدد ما را تشویق میکند تا کل داستان رابطه را (چه خوب و چه بد) در آغوش بگیریم و به جای رد یا سرکوب برخی جنبه ها، آنها را به عنوان بخشی از سفر خود بپذیریم. این پذیرش به ما اجازه میدهد تا احساسات و تجربیات خود را به طور کامل پردازش کنیم تا منجر به بهبودی و رشد فردی شود.
به جای اینکه سعی کنید به شریک زندگی سابق خود فکر کنید یا روی مواردی که باعث رنجش شما میشود تمرکز کنید، انرژی خود را به سمت تبدیل شدن به نسخه بهتری از خود هدایت کنید. از خود بپرسید که باید چه چیزی را در تفکر خود تغییر دهید، جهان و روابط را چگونه میبینید و چه نوع تجربهای را برای حرکت رو به جلو میخواهید.
یک قدم به عقب بردارید و در مورد روابط گذشته که نتیجه ندادهاند فکر کنید. به جای تمرکز روی حلقههای برجسته، دلایل کار نکردن آنها را به خود یادآوری کنید. این به شما کمک میکند تا دیدگاه خود را به دست آورید و از تکرار الگوهای قدیمی خودداری کنید.
قبل از ارزیابی آسیبی که رابطه به شما وارد کرده، کمی از جدایی فاصله بگیرید. به این فکر کنید که سهم شما در آسیبی که رابطه به شما وارد کرده چه بوده است و چه پیامهایی را در مورد خود جذب کردهاید. مالکیت سهم خود در آسیب را به عهده بگیرید و بدانید که این رابطه ترکیبی از شما و همسر سابق شما بوده است.
هنگام ارزیابی آسیب ناشی از رابطه، مهم است که با خود انعکاسی و شفقت به خود پیش بروید. قبل از اینکه وارد این روند شوید، کمی زمان بگذارید تا از جدایی فاصله بگیرید. در زیر چند سوال برای کمک به شما وجود دارد:
آیا رابطه شما را از بین برده است؟ در نظر بگیرید که آیا این رابطه تأثیر منفی بر احساس شما از خود دارد یا خیر. آیا به هر طریقی عزت نفس، اعتماد به نفس یا هویت شما را از بین برده است؟
از چه راههایی ذات خود را از دست دادید؟ به این فکر کنید که آیا این رابطه باعث شده ارزش ها، علایق یا آرزوهای خود را به خطر بیندازید. آیا احساس میکردید که برای حفظ رابطه باید جنبههای خاصی از خود را سرکوب کنید؟
از طریق این رابطه چه پیامهایی را در مورد خود جذب کردید؟ باورها یا روایتهایی را که در نتیجه این رابطه درباره خود ایجاد کردهاید، کاوش کنید. آیا این تصورات منفی از خود را تقویت کرد یا باعث ایجاد شک و تردید در خود شد؟ تشخیص دهید که این باورها ممکن است تحت تأثیر پویایی رابطه قرار گرفته باشند.
آیا این یک الگو در روابط شماست؟ در نظر بگیرید که آیا الگوها یا پویاییهای مشابهی را در روابط گذشته تجربه کردهاید. به این فکر کنید که آیا مضامین یا رفتارهای تکراری وجود دارد که بر احساس شما در روابط چندگانه تأثیر گذاشته است.
به یاد داشته باشید، این ارزیابی برای سرزنش خود یا شریک سابقتان نیست. این در مورد به دست آوردن بینشی در مورد تأثیر این رابطه بر شما و شناسایی الگوهایی است که ممکن است ارزش پرداختن به آنها را داشته باشد. با درک آسیب ایجاد شده، میتوانید شروع به التیام، رشد و انتخاب آگاهانه در روابط آینده کنید.
در نهایت، قالب بندی مجدد داستان جدایی به ما کمک میکند تا به ترسها و چالشهای خود متمایل شویم. این ما را قادر میسازد که جدایی را به عنوان فرصتی برای ایجاد تجربهای تازه برای خود ببینیم، تجربهای که با ارزشها و خواستههای ما همسو باشد. با چارچوب بندی مجدد، تمرکز خود را از تمرکز بر گذشته به پذیرش احتمالات حال و آینده تغییر میدهیم. این به ما قدرت میدهد تا با توسعه توانایی و تاب آوری عاطفی، جدایی را به پیشرفت تبدیل کنیم، رشد فردی، انعطافپذیری و احساس تازهای از خود را تقویت کنیم.
به یاد داشته باشید، این فرآیند به زمان و شفقت به خویشتن نیاز دارد، اما میتواند به پیشرفت و آیندهای روشنتر منجر شود.
منبع: عصر ایران