به گزارش مجله خبری نگار، مناظرههای علمی، دینی، فرهنگی و اجتماعی مدتهاست به مدد حضور فعال پلتفرمهایی در شبکههای اجتماعی به ویژه یوتیوب رونق گرفته است که هر یک از زاویهای میتواند زمینه بحث بیشتر و ارتقای سطح جامعه را فراهم کند. آخرین مورد از این مناظرهها به همت استودیو «آزاد» و بین حامد کاشانی و عبدالرحیم اردستانی درباره صحبتهای اخیر اردستانی برگزار شد و در زمان کوتاه از زوایای مختلف مورد توجه قرار گرفت. ماجرای این مناظره از این قرار بود که طی چند وقت اخیر صحبتهای عبدالرحیم اردستانی در فضای مجازی موردتوجه و نقد بود؛ اما حضورش در یکی از برنامههای ماهوارهای که مجری و محتوایش اهل کار علمی و پژوهشی نیستند و به نظر میآمد با اهداف از پیش تعیینشده، او را در راستای تایید مواضع خودشان دعوت کردهاند، باعث واکنشهای جدی شد؛ منتقدان او معتقدند اردستانی از اساس بحثش را جایی طرح کرده که در مبانی فکری، روششناسی و... با او هیچ قرابتی ندارند و نیتشان از تریبون دادن به او صرفاً رسیدن به آنچه از قبل مدنظر داشتند بوده نه بحث علمی. در این بین حامد کاشانی بهعنوان کسیکه مطالعات تاریخی گستردهای دارد و پیش از این هم در موضوع کیفیت و جزئیات شهادت حضرت زهرا (س) مناظرهای با حسین دهباشی داشت، برای مناظره با اردستانی و بررسی ادعاهای او اعلام آمادگی کرد. هرچند که از اساس شاید مناظره بین فردی که مبنایش منابع تاریخی متعدد و بررسی و تحلیل شواهد است با کسیکه کار تاریخی انجام نداده، ادعایی هم در این زمینه ندارد و شکل خاصی از پدیدارشناسی را هم مبنای صحبتش قرار میدهد به دلیل تفاوت جدی دوطرف در سطح و مبانی محل بحث باشد؛ اما احساس وظیفه کاشانی، تسلط و صبرش در این مناظره بازخوردهای مثبتی داشت و باعث شد به این بهانه از اهمیت مناظره، اصول و فنونش بگوییم؛ بهخصوص اینکه چنین جنس گفتوگوهایی در فضاهای دانشگاهی کمرنگ شده است و اگر هم باشد دوطرف آنچنان که باید به قواعد آن اشراف ندارند.
موج اخیر مناظرهها در یوتیوب و کلابهاوس فقط یک اتفاق رسانهای ساده نیست؛ بلکه بازتابی از نیاز جامعه است که مثل قبل در فضای تلویزیون، دانشگاهها و... به آن پاسخ داده نشده و به شبکههای اجتماعی سرریز کرده است. اینکه یک مناظره یوتیوبی در زمان کوتاهی پربازدید میشود و موجی از حمایتها از فرم و محتوای سخنان حامد کاشانی ایجاد میشود یعنی در جامعه ما عطش جدی به چنین محتوایی وجود دارد. اما قرار نیست همه مناظرهها در یوتیوب و کلابهاوس باشد؛ ما باید در رسانههای آنلاین و مجازی، دانشگاهها و هرجایی که امکان گفتوگوی درست و روشمند فراهم است، مناظرهها را گسترش دهیم تا جامعه رشد کند. برای همین بد نیست چرایی، چگونگی برگزاری و شکل حضور در مناظرهها را با هم مرور کنیم.
مناظره در ذات خود، سازوکاری برای پالایش ادعاهاست؛ مکانیسمی که در آن گزارهها، مثل فلز گداخته در بوته آزمایش، تحت فشار پرسشهای دقیق قرار میگیرند تا بخشهای سُست، مبهم یا بیپشتوانهشان فروبریزد. جامعهای که فضای مناظره ندارد، از این فرایند پالایشی محروم میشود و دانش عمومیاش بهجای نقدونظر و مباحثه بر پایه استدلال و شواهد، روی عادتها، شنیدهها و روایتهای جهتدار تکیه میکند. با این اوصاف میتوان گفت مناظره نوعی ابزار «کنترل کیفیت معرفت» است. همانطور که در علوم تجربی، نتایج باید بازتولید و نقد شوند، در عرصه اندیشه هم ادعاها باید از غربال گفتوگوی روشمند عبور کنند تا هم برای دوطرف بحث مفید باشد و هم مخاطبان بتوانند از زوایای مختلف به یک موضوع نگاه کنند. اگر چنین غربالی نباشد، ادعاهای ضعیف و بیپشتوانه به صرف برخی جذابیتها راحت تکثیر میشوند و به باور بخش زیادی از جامعه تبدیل میشوند. از منظر اجتماعی، مناظره سپری در برابر رکود ذهنی و خطاهای شناختی جمعی است. جامعه وقتی به گفتوگوی مستدل عادت نکند، بهراحتی اسیر روایتهای تکصدایی، هیجانهای گروهی و دوگانهسازیهای خام میشود. مناظره ذهن را مجبور میکند آهسته شود، بپرسد، مغالطهها را بیاموزد، صورتبندی دقیق از موضوعات داشته باشد و به باورهای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و... ما پشتوانه استدلالی بدهد. کارکرد روانشناختی مناظره هم کماهمیت نیست. مواجهه صبورانه با ایده مخالف، ذهن را تربیت میکند؛ تحمل، شنیدن و اصلاحپذیری را تقویت میکند؛ همین مناظره اخیر از منظر صبر حامد کاشانی و اینکه او حتی در باوری که برایش بسیار مهم بود از دایره منطق، ادب و موضوع خارج نشد، درسآموز بود. البته بدیهی است که مناظرهای چنین کارکردهایی دارد که روشمند پیش برود؛ برخلاف بسیاری از مناظرههای سیاسی که دوطرف چنان حیثیتی با موضوعات برخورد میکنند که هیچ مبنا و نقطه مشترکی ندارند و صرفاً به طرف مقابل حمله میکنند.

مناظره فقط میدان برخورد دو دیدگاه نیست؛ کلاس زندهای است که هر مخاطب میتواند در آن شاگردی کند. برای استفاده حداکثری از این فرصت، نخست باید نقش خود را از «شاهدی منفعل» به «مخاطب فعال» تغییر دهیم؛ یعنی بهجای تماشای صرف، ساختار بحث را لایهبهلایه رصد کنیم، سؤالات خود را بسازیم و با روش طرفین در مواجهه با موضوع آشنا شویم. یکی از مهمترین ابزارهای رشد در این فرایند، تفکر انتقادی است. باید بکوشیم ادعای مرکزی هرطرف را پیدا کنیم، شواهدی را که ارائه میکنند بررسی کنیم، نقاط ضعف یا تناقض را با دقت تشخیص دهیم و تاکتیکهای انحرافی یا مغالطهها را بشناسیم. آموختن از اختلاف سطح معرفتی طرفین مناظره هم ارزشمند است. گاهی یک طرف مستند و پرارجاع است و دیگری بیشتر به حدس یا تجربه تکیه دارد؛ مشاهده این تفاوتها به ما میآموزد که اعتبار ادعا وابسته به کیفیت پشتوانه آن است، نه صرفاً به قدرت بیان، محبوبیت شخص یا حرف و ژست خاصش. شناخت مغالطهها هم بخش مهمی از یادگیری است. با این شناخت، مخاطب دربرابر تلاشها برای منحرفکردن بحث، واکنش سنجیدهتری نشان میدهد. خلاصه اینکه هر مناظره خوب، نه فقط دانستههای طرفین را به چالش میکشد، بلکه ذهن مخاطب را هم به تمرین منطق و گفتوگومندی وامیدارد.
مناظره خوب پیش از هرچیز بر سه اصل استوار است: وضوح، روشمندی و امانتداری محتوایی. بدون این سه، گفتوگو بهجای روشنکردن موضوع، به میدان رقابتهای حیثیتی و بازیهای لفظی تبدیل میشود. اصلِ وضوح یعنی هرطرف باید مسئله را دقیق تعریف کند، ادعای مرکزی خود را روشن بگوید و مرز بحث را مشخص نگه دارد؛ چیزی که در بسیاری از مناظرههای پرهیاهوی سیاسی گم میشود و نتیجهاش حرکت در دایرهای از سوءتفاهمهاست. اصل دوم، روشمندی است. طرفین باید بر یک چارچوب مشترک توافق کنند: چه نوع شواهدی معتبر است؟ پرسشها چه ساختار و زمانی دارند؟ نقلقولها چگونه ارائه شود؟ و ادعاها بر چه مبانی سنجیده میشوند؟ اصل سوم، امانتداری فکری است؛ یعنی نقل دقیق، پاسخدادن به اصل ادعا نه حاشیهها، پرهیز از تحریف و نچسباندن سخنی به طرف مقابل. مخاطب دقیق در همان لحظه میفهمد کدام طرف با صداقت فکری سخن میگوید. در کنار این اصول، یک مناظره خوب نیازمند مدیریت زمان، احترام متقابل و تمرکز بر سنجش ادعا نه سنجش شخصیت است. وقتی این عناصر کنار هم قرار میگیرند، مناظره نه فقط به روشنگری کمک میکند، بلکه به فضیلتِ عمومیِ گفتوگوی سنجیده شکل میدهد.

مناظره موفق بیش از آنکه محصول توانایی افراد باشد، حاصل طراحی درست برگزارکننده است؛ بهویژه در تشکلهای دانشجویی، رسانهها و پلتفرمهای اجتماعی که گاهی بدون مرزهای روشن وارد برگزاری مناظره میشوند. نخستین اصل، شفافسازی هدف است: آیا مناظره برای روشنگری است یا برای هیجانآفرینی؟ هدف باید قبل از دعوت از مهمانها مشخص و اعلام شود تا چارچوب از ابتدا بر مدار علمی بماند. گام بعد، انتخاب متوازن طرفین است. تقارن فکری نیازی نیست، چون بحث باید از خلال دیدگاههای متفاوت روشن شود؛ اما باید حداقلی از سن، جایگاه علمی، اشتراک در زبان نظری، روششناسی یا موضوع وجود داشته باشد تا مناظره از سطح «جدل» فراتر رود. همینجا نقش رسانه مهم میشود: دعوتکردن از چهرهای صرفاً بهخاطر جنجالسازی، کیفیت مناظره را از همان ابتدا تخریب میکند. اصل بعد، طراحی مجری و جریان مناظره است. مجری باید متخصص در مدیریت تعارض باشد؛ پرسشها را روشن و بیطرفانه مطرح کند؛ اگر بحثی مطرح شد منظور گوینده را شفاف کند، مانع طفرهرفتن شود؛ و اجازه ندهد مناظره به مسابقه قطعکردن صحبت همدیگر تبدیل شود. برای شبکههای اجتماعی، چارچوب گفتوگو حیاتی است: زمانهای مساوی، الزام به ارجاعدهی، ممنوعیت حمله شخصی، و امکان انتشار متعادل پاسخها.

اگر بهعنوان یک فعال اجتماعی، دانشجویی، یا در هر نقش و جایگاه دیگری قرار شد مناظره کنیم، بد نیست یادمان باشد که هدف از مناظره شفاف شدن حقیقت و آموختن است؛ پس در اولین و مهمترین گام نباید با هدف تخریب طرف مقابل و با اصرار بر مواضعمان یک مناظره را پیش ببریم و در ادامه هم باید بهخاطر داشته باشیم:
۱. ادعا و استدلال را نقد کنیم نه شخص را. از برچسبگذاری، کنایه یا یادآوری سوابق شخصی پرهیز شود. بهطور مثال بهجای «تو...»، از «ادعای شما...» یا «این گزاره...» استفاده کنیم.
۲. مدیریت لازم روی هیجان و ضرباهنگ کلام داشته باشیم. سرعت گفتار را کمی پایین نگهداریم؛ ریتم آرام نشانه تسلط است. اگر هیجان بالا رفت، مکث یکثانیهای ابزار مهارتی است نه ضعف.
۳. سعی کنیم لایه لایه ادعای طرف مقابل، دلایل، منابع و نتیجهگیریاش را مورد توجه قرار دهیم. اگر هم سوالی از طرف مقابل داریم مشخص کنیم ناظر به کدام بخش از بحث او است. بهطور مثال بگوییم از این نکاتی که گفتید برداشت میشود میخواهید فلان نتیجه را بگیرید، درست است؟
۴. شناخت مغالطهها و خطاهای شناختی رایج مهم است تا هم خودمان درگیرش نشویم، هم اگر در ارائه طرف مقابل بود، از آن آگاهی داشته باشیم.
۵. پایانبندی حرفهای، با تشکر از میزبان، طرف مقابل و مخاطبان داشته باشیم. قبل از آن جمعبندی دقیقی از بحث خودمان و نقاط توافق و اختلاف با طرف مقابل داشته باشیم.
منبع: خراسان-صابر