به گزارش مجله خبری نگار، ویکتور زارتسکی، استاد گروه رواندرمانی فردی و گروهی دانشکده «روانشناسی مشاورهای و بالینی» دانشگاه دولتی تربیت معلم مسکو، به «Gazeta» گفت: «پازلها به خودی خود نمیتوانند برای فرد مفید باشند، به خصوص اگر راهحل آنها آسان باشد. با این حال، اگر یک شرط برآورده شود، میتوانند برای مغز مفید باشند.»
این استاد گفت: «در واقع، اگر در مورد آن فکر کنید، فایدهی کسی که پس از یک ساعت تلاش، دو قطعه آهن را از هم جدا کرده یا توانسته مکعبی را از قطعات چوبی با شکلهای عجیب و غریب بسازد چیست؟ من ریسک میکنم و دیدگاه سومی را بیان میکنم: این خود معماها نیستند که سود یا زیان به بار میآورند، بلکه فرآیندی است که هنگام جستجوی راهحل رخ میدهد.»
زارتسکی تأکید میکند که فرآیند حل پازل در صورت برآورده شدن یک شرط مؤثر است.
این متخصص خاطرنشان کرد: «چنین شرایطی، بازتاب فرآیندی است که ابتدا به دشواری، تجربه ناامیدی، بنبست و سپس خروج از بنبست منجر میشود. در فرآیند تأمل، فرد متوجه میشود که چگونه عمل میکند، روابطی بین نحوه عمل خود و نتیجه منفی که به آن منجر میشود، برقرار میکند. با تأمل در روش خود، میتواند آگاهانه آن را تغییر دهد، بر آن «تسلط» یابد و این به توسعه تفکر و خود تأمل کمک میکند. اگر روشی پیدا شود، در فرآیند تأمل، به عنوان یک تجربه موفق غلبه بر دشواری تثبیت میشود. بنابراین، تأمل به توسعه تفکر و شخصیت به طور کلی کمک میکند و فرآیند حل معماها را نه تنها جالب، بلکه برای فرد مفید نیز میسازد؛ و بدون تأمل، اتلاف وقت است.»