به گزارش مجله خبری نگار،کم حرفی در بسیاری از مردان یک عادت معمول است. مثلا همسر شما ممکن است در ماشین، بعد از شام، در رختخواب یا حتی وقتیکه با او بحث میکنید، سکوت کند.
البته کم حرفی در زنان هم وجود دارد، اما به نظر میرسد که مردان در طی یک درگیری بیشتر مستعد کم حرفی هستند. در واقع عدم تمایل به برقراری ارتباط عمدتا یک رفتار مردانه است.
اغلب خانمها در پاسخ به این کم حرفی، سعی میکنند به هر نحوی یک مکالمه را شکل دهند. اما این میتواند صحبت کردن را برای مردان دشوارتر کند.
گفت و گوی صادقانه و شفاف شاه کلید موفقیت یک زوج خوشبخت است. گفتوگو راه را برای ارتباط موثر فراهم میکند.
وقتی زن و شوهر از هم فاصله میگیرند، کمتر با هم حرف میزنند. فاصله گرفتن یکی از نتایج صحبت نکردن است.
بدین ترتیب که زن و شوهر یکدیگر را دوست دارند، اما به نظر میرسد کاملاً از هم کناره گرفتهاند. به طور کلی دلایل کم حرفی مردان متعدد و متفاوت است.
بسیاری از مردان مهارت لازم برای بحث و گفتوگو با همسر ندارند. علت این کم حرفی مرد این است که به طور کلی، زنان در این زمینه بهتر آموزش میبینند.
در واقع در طول رشد، دختران بیشتر از پسران در مورد اتفاقات مختلف، تجربیات و روابط خود صحبت میکنند. پسرهایی که بیشتر صحبت میکنند و احساسات خود را به شکل کلامی بروز میدهند، با تمسخر روبهرو میشوند.
این تجربیات با آنها باقی میماند تا جایی که شکستن این قوانین ریشهای جنسیتی بسیار سخت میشود. میتوان گفت که سکوت تلاشی برای رفع ترس و لو رفتن به دلیل عدم مردانگی کافی است.
تعداد زیادی از مردان اعتراف کردهاند، که هنگام مشاجره با همسر یا دوست دخترهایشان احساس ناتوانی میکنند.
در واقع وقتی فرد میداند که در گفتوگو با همسرش راه به جایی نمیبرد، ترجیح میدهد سکوت کند.
این یکی از دلایل عمده کم حرفی مردان است. اغلب مردان به نکات زیر اشاره میکنند: من نمیتوانم به سرعت او صحبت کنم، همسرم با استدلال حرف میزند، اما من نه، به نظر میرسد همسرم همه چیزهایی را که من تا به حال گفتهام یا انجام دادهام را به یاد میآورد.
ذهن من اینطور کار نمیکند. همسرم بحثهای قدیمی را مطرح میکند که من فکر میکردم ما آنها را حل و فصل کردهایم. من نمیدانم چگونه در مقابل آنها دفاع کنم.
این مردان فکر میکنند، که هرچه بگویند آنها را به دردسر میاندازد. صحبت کردن آنها را در برابر انتقاد آسیب پذیر میکند؛ بنابراین تنها کار معقولی که به ذهنشان میرسد را انجام میدهند: کم حرفی و سکوت.
در حالی که سکوت نشانه نیاز انسان به پردازش است، اما راهی برای جلوگیری از احساس شکست است. همین ترس از شکست اغلب دلیلی بر کم حرفی شوهر است.
گاهی اوقات عصبانیت زنان، دلیلی برای کم صحبت کردن زن و شوهر است. زیرا معمولا عصبانیت به دلیل بی احترامی، ناراحتی، انتقاد و… اتفاق میفتد.
معمولاً زمان میبرد تا مردان دلیل عصبانیت و ناراحتی همسر خود را بفهمند؛ لذا تا زمانی که آماده بحث در مورد آن نباشید، سکوت ممکن است ایمنترین گزینه به نظر برسد.
فکر نمیکنم بسیاری از خانمها متوجه شوند که برای مردان چقدر مهم هستند (حداقل برای مردان خوب). زن ناراضی برای بسیاری از مردان تجربه دردناکی است. فرار از دعواها و بحثهای تکراری، یکی از دلایل مهم کم حرفی مردان است.
بسیاری از مردان آنقدر به خوشبختی شریک زندگی خود توجه میکنند که وقتی درگیری پیش میآید یا همسرشان ناراضی است، بر روحیه آنها تأثیر منفی میگذارد.
به نظر میرسد سکوت، مردان را از احساس عدم تأیید و ناامیدی از خود (و از طرف همسر) محافظت میکند. آنها تحمل منفعلانه را راه حل بهتری میدانند تا صحبت کردن و برخورد فعالانه.
از نظر برخی از افراد گفتن ناراحتی، استرس، اضطراب، نارضایتی یا سایر احساسات منفی باعث آسیب پذیری آنها میشود. بسیاری از مردان با عصبانیت مشکل دارند.
آنها از بی احترامی و صدمه زدن به شخصی که دوستش دارند ترس دارند. سکوت تلاشی برای محافظت از شریک زندگی در برابر آسیب بیشتر است.
بله، منطقی نیست، اما احساسی است و میتواند علت کم حرفی همسر همین باشد.
اگر چه علل مختلفی برای کم حرفی مرد وجود دارد، اما عوامل فردی از اهمیت بیشتری برخوردار هستند. در واقع مردان نیز به اندازه زنان نسبت به گذشته و ویژگیهای منحصربهفرد خود آسیب پذیر هستند. یعنی ممکن است کم حرفی یک ویژگی ذاتی در همسرتان باشد.
گاهی اوقات خانمها اعتراض میکنند که با شوهرم حرفی برای گفتن ندارم. متاسفانه این نشانه خوبی نیست.
زیرا صحبت نکردن یا کم حرفی یکی از نشانههای هشدار دهندهای است که شوهر شما در حال آماده شدن برای ترک شما است. بدیهی است وقتی دو نفر نیازهای عاطفی یکدیگر رانادیده بگیرند، فاصلهها بیشتر میشود.
در چنین شرایطی موضوع مشترکی بین زن و شوهر وجود ندارد که با هم صحبت کنند.
بعضی اوقات کم حرفی به یک نوع سلاح تبدیل میشود. در واقع وقتی همسرتان بداند با کم حرفی و سکوت میتواند شما را قانع کند تا خواسته او را عملی کنید، از این سلاح استفاده میکند. شوهر کم حرف شما را از از عشق، علاقه، توجه، یا صحبت کردن محروم میکند که بسیار آزار دهنده است.
هر چقدر از از دست دادن شوهر خود ترس داشته باشید، بیشتر احتمال دارد که تسلیم این نوع دستکاریهای روانشناختی شوید. وقتی برای شکستن سکوت شوهر، به خواستههای او بها دهید، به این معنا است که شوهر شما برای صحبت کردن با شما پاداش میگیرد و بنابراین حتی بیشتر احتمال دارد که این کار را دوباره تکرار کند.
درست مثل تسلیم شدن در برابر کودکی که عصبانیت دارد تا به خواسته خود برسد، تسلیم شدن در برابر دستکاریهای روانی فقط این مشکل را بدتر میکند.
قصد و نیت یک مرد کم حرف از سکوت و کم حرفی ممکن است تنبیه همسرش باشد. زیرا همسرش کاری انجام داده که او دوست ندارد. اگر مردی فکر کند که کم حرفی او برای همسرش آزار دهنده است ممکن است از این روش برای مجازات استفاده کند. مردانی که از این سبک استفاده میکنند، غالبا دیگران را مسئول ایجاد مشکلاتشان میدانند.
بدین ترتیب هرچه شوهرتان احساس کند هرگز اشتباه نمیکند، احساس قضاوت بیشتری در مورد دیگران و شما خواهد داشت و این کار را تکرار میکند.
شاید از مهمترین دلایل برای مرد کم حرف این است که دیگر امید خود را از دست داده است.
شاید شوهر شما بارها و بارها در مورد برخی از مشکلات با شما صحبت کند. اما در نهایت از پیدا کردن راه حل ناامید شود. وقتی که چنین تفییری در رفتار یک مرد ایجاد میشود، به معنی بهتر شدن اوضاع نیست. بلکه به این دلیل است که دیگر امیدی ندارد.