کد مطلب: ۸۰۶۳۳۸
|
|
۲۴ فروردين ۱۴۰۴ - ۰۶:۵۱

آنچه باید از حشدالشعبی بدانیم؛ قانون جدید فرصت یا تهدید مقاومت؟

آنچه باید از حشدالشعبی بدانیم؛ قانون جدید فرصت یا تهدید مقاومت؟
آنچه بار دیگر به بحث‌ها درباره اوضاع مقاومت در عراق دامن زده است، طرح قانون جدید درباره حشدالشعبی است.

به گزارش مجله خبری نگار، محور مقاومت روز‌های سرنوشت‌سازی را در یک سال گذشته تجربه کرده و فشار‌ها کماکان ادامه دارند. غزه به شدت تحت فشار است، مقاومت لبنان ضربات سنگینی دریافت کرده، جنگ علیه یمن شدت یافته و سوریه نیز سقوط کرده است.

تنها ضلعی از زنجیره مقاومت که تاکنون از این ضربات بیرون مانده، عراق است. این نیرو‌ها در طول جنگ طوفان الاقصی با ترور برخی فرماندهان خود از سوی آمریکا روبه‌رو شده‌اند، اما تعداد این ترور‌ها معدود بوده و از سوی دیگر منجر به بمباران‌های وسیع پایگاه‌ها، مراکز ساخت و ذخیره و نقاط استقرار یگان‌ها نشده است؛ اتفاقی که برای تمام اضلاع دیگر رخ داده است. با این حال بازی در عراق به شکل دیگری جریان دارد. با فشار‌های آمریکا، پس از توقف حملات مقاومت به نیرو‌های آمریکایی در عراق و سوریه، حملات به فلسطین اشغالی نیز پایان یافتند؛ اما ماجرا ادامه یافت و آمریکایی‌ها با تهدید خواهان منحل شدن گروه‌های مقاومت و تضعیف شدید حشدالشعبی شده‌اند. در مقابل مقامات و رهبران عراق با مانور‌های گوناگون ضمن ناکام گذاشتن واشنگتن و تل‌آویو در اجرای سیاست هایشان، در حال تطبیق با شرایط هستند تا آمریکا و صهیونیست‌ها بهانه‌ای برای کشاندن دامنه ضربات به این کشور نیابند. در این میان احتمال وقوع سناریو‌های مختلفی ازجمله سوق یافتن اوضاع به وخامت نیز وجود دارد.

آنچه بار دیگر به بحث‌ها درباره اوضاع مقاومت در عراق دامن زده است، طرح قانون جدید درباره حشدالشعبی است. گمانه‌زنی‌های به راه افتاده در رسانه‌ها مبتنی بر احتمال انحلال این نیروست، اما آنگونه که «فالح فیاض» رئیس هیئت حشدالشعبی عنوان کرده، با قانون جدید جایگاه حشد در ساختار‌های نظامی عراق تثبیت شده و برخی موارد مانند حقوق و بازنشستگی کارکنانش حل خواهد شد. علی‌رغم این اظهارات نمی‌توان تهدیدات موجود در آن را نادیده گرفت، به ویژه اگر چنین امتیازاتی باعث درخواست‌های محدود‌کننده شوند.

نکات

۱. حشدالشعبی چند سالی است که به رسمیت شناخته شده و به عنوان یک نیروی رسمی پذیرش شده است. در برهه کنونی قرار است جزئیات بیشتری از امور آن مشخص شده و نظارت‌ها بر آن افزایش یابد. بر این اساس خبری از انحلال حداقل در کوتاه‌مدت نیست.

۲. حشدالشعبی وقتی رسمی‌تر شود و خدمات بیشتری دریافت کند، تأثیرپذیری بیشتری از دولت خواهد داشت. این امتیازات برای ترغیب گروه‌های مسلح برای پیوستن به حشدالشعبی و فعالیت ذیل آن ارائه می‌شوند. در بهترین حالت، آن دسته از گروه‌های مقاومتی که بیرون از حشدالشعبی باقی مانده‌اند، مابین بیرون ماندن و احتمال ضربه آمریکا یا پیوستن به ساختار رسمی و بهره‌مندی از مزایا، مخیر خواهند شد. گرچه این احتمال وجود دارد که با کاسته شدن از استعداد انسانی حشدالشعبی، در درون این ساختار نیز جایی برای پذیرش گروه‌های مقاومت باقی نماند.

۳. رژیم صهیونیستی در کمین حمله به عراق است و در این حملات به همراه آمریکا تنها درصدد آسیب رساندن اندک نیست. در این حملات احتمالی رهبران گروه‌ها و فرماندهان ترور شده و پایگاه‌های محل استقرار و ذخیره‌سازی تسلیحات نیز هدف قرار خواهند گرفت. ترور رهبران عالی گروه‌های مسلح می‌تواند به خلأ رهبری منجر شده و با چند تکه کردن گروه‌هایی که هم اکنون نیز تعدادشان بالاست، فضای سیاسی عراق را به تکثر بیشتر سوق دهد.

این حملات می‌تواند با تضعیف توانمندی نظامی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی گروه‌های شیعه و سوختن ظرفیت آنها در سیاست خارجی، به تغییراتی منجر شود که در خلال آن کرد‌ها و اهل سنت به قدرت بیشتری برسند. این اتفاق تا حدودی در لبنان رخ داده و الگوی آن موجود است. در این میان نباید دچار اشتباه شد. افزایش قدرت گروه‌های غیرشیعی به معنای رضایت غرب به قدرتمند شدن کشور در دستان آنها نیست؛ همانگونه که در لبنان رخ داده و با وجود آسیب به شیعیان، گروه‌های مسیحی و اهل سنت تنها نسبت به شیعیان رشد کرده‌اند و این مسئله تغییری در افزایش قدرت لبنان نگذاشته است.

۴. نیرویی که داعش را در عراق سرکوب کرد و در سرکوب تروریسم در سوریه نیز نقش داشت، مقاومت عراق بود. تعدادی از این گروه‌ها در داخل مجموعه حشدالشعبی قرار گرفته‌اند. اگر مقاومت و حشدالشعبی باعث سرکوب داعش شدند، تضعیف آنها به معنای سربرآوردن مجدد تروریسم با ابعاد قبلی است. جالب آنکه توقع غرب برای تضعیف حشدالشعبی با قدرت‌گیری جولانی و تروریست‌های همراهش در سوریه همزمان شده است.

۵. تمام حشدالشعبی را گروه‌های شیعه و مقاومتی تشکیل نمی‌دهند. در میان گروه‌های مسلح شیعه، اعضای نظامی گروه مقتدی صدر نیز حضور دارند. در میان اهل سنت نیز جریاناتی همراه با مقاومت و حتی متفاوت با آن نقش دارند. برخی از یگان‌های اهل سنت حشدالشعبی در موصل، مورد حمایت ترکیه‌اند.

۶. گروه‌های مقاومت عراقی از رهگذر حضور در حشدالشعبی این امکان را یافته‌اند تا در قالب یگان‌های نظامی رسمی در بعضی مناطق مرزی مانند القائم مستقر شده و کنترل را در دست بگیرند. بر این اساس هرچند حضور در حشدالشعبی قدرت مانور برخی از گروه‌ها را به ویژه برای حملات خارجی محدود می‌کند، اما مزایایی از این نظر نیز در اختیارشان قرار می‌دهد.

خطرات قانون‌های جدید

قانون جدید احتمالاً به دلیل ادامه یافتن فشار‌های آمریکا حاوی خطراتی باشد که باید آنها را شناخت.

۱. کوچک شدن حشدالشعبی

نیرو‌های بسیج مردمی سوریه موسوم به «قوات دفاع وطنی» نقش مهمی در جنگ این کشور ایفا کردند؛ اما پس از فروکش نسبی اوضاع، نظام سیاسی سوریه با فشار‌های داخلی از سمت ارتش و فشار‌های غرب، تعداد این نیرو‌ها را از ۱۲۰ هزار نفر به ۱۱ هزار نفر کاهش داد. تسلیحات سنگین این نیرو حذف شد و سپس در ارتش ادغام شد. درنتیجه فقدان این نیروی محلی و شبه‌ایدئولوژیک، نظام بشار اسد طی ۱۱ روز سرنگون شد. این احتمال وجود دارد تا با ایجاد محدویت‌های بودجه و تعیین سهمیه نیرو، ابعاد حشدالشعبی کوچک شود. در این صورت پیوستن گروه‌های مقاومت به ساختار حشدالشعبی زیان‌بار خواهد بود.

۲. دگرگون کردن ساختار‌ها و غیرایدئولوژیک شدن

یگان‌های کنونی حشدالشعبی با استقلالی که دارند، همان گروه‌های مسلح پیشین با تفکرات و یکرنگی ایدئولوژیک هستند. یگان‌های وابسته به خاندان صدر از نیرو‌های سازمان بدر و عصائب اهل حق جدا هستند. با نظارت بیشتر بر حشدالشعبی و همچنین صحبت‌ها در خصوص تغییر ریاست آن، احتمال دارد دولت عراق مجبور به تغییر فرماندهان و جابه‌جایی نیرو شود. به عنوان مثال فرماندهی فردی از ارتش بر یگانی از گروه بدر یا دیگر گروه‌های مقاومت در حشدالشعبی، می‌تواند به دگرگونی ماهیت و بافت ایدئولوژیک این نیرو‌ها منجر شود.

ابعاد حشدالشعبی

حشدالشعبی نزدیک به ۷۰ یگان نظامی مجزا دارد. برخی از گروه‌های عراقی مانند جریان بدر چند یگان از این ۷۰ مورد را در اختیار دارند. این یگان‌ها از نظر ساختار فرماندهی، نفرات، سلاح‌ها، تعداد، وسعت و ساختار پایگاه‌ها، نقاط استقرار و حوزه وظایف، تفاوت‌های زیادی با یکدیگر دارند. الفیاض چندی قبل در جریان یک گفت‌و‌گوی تلویزیونی اعلام کرد تعداد نیرو‌های حشدالشعبی به ۵۰۰ هزار نفر می‌رسد. برخی از این نیرو‌ها، یگان‌های ایدئولوژیک شیعه با تفکرات انقلابی هستند، برخی تحت نفوذ ساختار اداره حرم‌های مطهر اهل بیت علیهم‌السلام در نجف و کربلا قرار دارند که خود را به آیت‌الله سیستانی، مرجعیت عالی عراق منتسب می‌کنند، تعدادی به اشخاص و مبارزان سیاسی مشهور مرتبطند، برخی به قبایل عربی و همچنین یگان‌هایی نیز به اقلیت‌ها مانند ترکمن‌ها و مسیحیان وابسته‌اند.

حشدالشعبی؛ الگوگیری از سپاه یا بسیج؟

حشدالشعبی بیش از هرچیز با بسیج مردمی ایران مقایسه می‌شود، اما روند شکل‌گیری و تداوم آن مشابهت بیشتری با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دارد. امروزه سپاه دارای نیرو‌های رزمی چندگانه است که بسیج یکی از شاخه‌های آن شناخته می‌شود. تعداد نیرو‌های رزمی سپاه تا ۲۰۰ هزار نفر تخمین زده می‌شود، اما با احتساب نیرو‌های دائمی و شبه‌نظامی بسیج، که تعداد آنها جداگانه ۴۰۰ هزار نفر است، تعداد نیرو‌های سپاه می‌تواند به ۶۰۰ هزار نفر برسد. این البته به غیر از یک اعلام بسیج عمومی و همگانی است که می‌تواند میلیون‌ها شبه‌نظامی را به خط کند. برخی از وجود ۵ میلیون نیرو با مراجعه دائمی به پایگاه‌های بسیج در کشور خبر داده‌اند.

حشدالشعبی نیز وضعیت مشابه دارد. یگان‌های کنونی آن، نیرو‌های دائمی را در خود جای داده‌اند درحالی‌که در وضعیت‌های بحرانی، با فراخوان شبه‌نظامیان، این تعداد افزایش خواهد یافت. به نظر می‌رسد تعداد نفرات دائمی حشدالشعبی با توجه به مشکلات بودجه‌ای چیزی مابین ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار نفر باشد؛ اما با فراخوان‌های فوری، به سرعت به ۵۰۰ هزار نفر برسد. فراخوان تعدادی بیشتر از این، با توجه به محدودیت‌های عملیاتی و تدارکاتی نه امکان‌پذیر بوده و نه مورد نیاز است.

بررسی توازن قوای نظامی در «هِلال خَصیب» و جایگاه حشدالشعبی در آن

در هلال میانی غرب آسیا که شامل عراق و شامات می‌شود، نیرو‌های نظامی زیادی به شکل ملی یا فروملی حضور دارند. حشدالشعبی از نظر تعداد، بزرگ‌ترین نیروست. هلال میانی شامل عراق، سوریه، لبنان، اردن و فلسطین اشغالی می‌شود. برای فهم جایگاه حشدالشعبی در آن باید یگان‌های موجود در تمام این قطعات را بررسی کرد. با سقوط نظام سوریه، در این کشور دو نیروی نظامی عمده حضور دارند. تروریست‌های مورد حمایت ترکیه و نیرو‌های قسد که گروهی کردی است. کرد‌ها ادعا می‌کنند تا ۱۰۰ هزار نیرو را در اختیار دارند، هرچند نمی‌توان در این باره مطمئن بود.

هاکان فیدان وزیر خارجه ترکیه تعداد تروریست‌های مورد حمایت کشورش در سوریه را ۸۰ هزار نفر عنوان کرده است. او احتمالاً در این خصوص تفکیکی میان ارتش ملی سوریه و تحریرالشام قائل شده و ارتش ملی را به ترکیه نزدیک توصیف کرده است. اگر این تفکیک در منظور فیدان وجود داشته باشد، تعداد نیرو‌های ارتش ملی سوریه و چند گروه دیگر تروریستی حول آن به ۸۰ هزار نفر می‌رسد. تعداد نیرو‌های تحریرالشام نیز بین ۲۰ تا ۳۰ هزار نفر ارزیابی می‌شود. در این صورت، تعداد مجموع گروه‌های همکار با ترکیه در سوریه به ۱۱۰ تا ۱۲۰ هزار نفر می‌رسد. باید توجه داشت تاکنون نیرو‌های ارتش ملی سوریه و تحریرالشام جداگانه از یکدیگر عمل کرده و ادغامی میان آنها صورت نگرفته است.

در لبنان، ارتش این کشور ۴۰ هزار نفر نیرو دارد و دومین نیرو نیز مقاومت این کشور است. تعداد نیرو‌های مقاومت در حداکثر بسیج به ۱۰۰ هزار نفر می‌رسد؛ هرچند محدودیت‌های محیط عملیاتی جنوب لبنان و ساماندهی نیرو‌ها باعث می‌شود در حداکثر بسیج‌شوندگی، ۲۰ هزار نفر زیر پرچم قرار گیرند؛ چه اینکه فعالیت این عده نیز به شکل شبه‌نظامی صورت می‌گیرد نه آنکه در نبرد‌های کلاسیک حضور یابند.

در محیط اردن، ارتش ۱۰۰ هزار نفری این کشور فعالیت دارد. در درون سرزمین‌های اشغالی دو نیروی عمده حضور دارند؛ مبارزان فلسطینی که به شکل شبه‌نظامی فعالیت می‌کنند و ارتش رژیم صهیونیستی که یک نیروی کلاسیک است. شبه‌نظامیان فلسطینی با ۳۰ هزار نیرو با تمرکز بر غزه فعالیت می‌کنند. ارتش رژیم صهیونیستی نیز با حداکثر ۵۰۰ هزار نیرو پس از فراخوان‌های حداکثری عمده‌ترین نیروی حاضر در فلسطین اشغالی است.

مناطق جنوبی ترکیه در مرز‌های سوریه نیز بخشی از حلال خصیب هستند، اما در بررسی این منطقه آنکارا را باید از نظر سرزمینی جدا از آن درنظر گرفت. با این حال ترکیه ارتشی ۴۲۰ هزار نفری دارد.

نیرو‌های خارجی حاضر در خلال خصیب از نظر داشتن پایگاه مستقل، سه کشور آمریکا، روسیه و ترکیه هستند. در عراق نیز سه نیرو به شکل عمده با فرماندهی جداگانه حضور دارند؛ ارتش عراق، نیرو‌های مبارزه با تروریسم و حشدالشعبی. تعداد نیرو‌های ارتش ۲۰۰ هزار نفر، تعداد نیرو‌های ضدتروریسم یا یگان عملیات ویژه که مستقل است، نامشخص بوده و حشدالشعبی دارای ۵۰۰ هزار نفر نیروست. از این رو بزرگ‌ترین نیرو‌های حاضر در منطقه میانی غرب آسیا حشدالشعبی و ارتش رژیم صهیونیستی با ۵۰۰ هزار نفر نیرو هستند. تعداد این نیرو، حداقل ۲.۵ برابر دومین نیرو، یعنی ارتش عراق با ۲۰۰ هزار نفر نیرو است. البته باید توجه داشت رژیم صهیونیستی با جمعیت ۷ میلیون یهودی صهیونیست حاضر در سرزمین‌های اشغالی، قابلیت‌های سرباز‌گیری کمتری دارد درحالی‌که عراق بین ۲۵ تا ۳۰ میلیون شیعه دارد و می‌تواند با سربازگیری تعداد نیرو‌های خود را با سهولت بیشتری از ۵۰۰ هزار نفر فراتر ببرد. در هنگام صدور فتوای جهاد مرجعیت عالی عراق برای نبرد با داعش، ۳ میلیون نفر به این فتوا جواب دادند، اما به دلیل محدودیت آموزش و عدم نیاز به این تعداد نیرو، تعداد مبارزان در اندازه چند صد هزار نفر محدود ماند.

ارتش عراق به دلیل فرماندهی پراکنده و غیرایدئولوژیک بودن، خطر خاصی برای غرب، صهیونیست‌ها و تروریست‌ها نیست. یگان‌های ارتش در حمله سال ۲۰۱۴ داعش به سرعت فروپاشیدند. آمریکا که پس از اشغال عراق در سال ۲۰۰۳ ارتش این کشور را منحل کرد، مانع از شکل‌گیری ارتشی قدرتمند در عراق شده است. نیرو‌های ضدتروریسم عراق نیز تأثیرپذیری زیادی از آمریکا دارند، اما تعداد نفراتشان اندک است. اما حشدالشعبی و گروه‌های مقاومت عراق به عنوان نیرو‌هایی ایدئولوژیک وضعیتی متفاوتی دارند. این نیرو‌ها در نیمه غربی هلال خصیب حضور داشته و با استقرار در مرز‌ها با سوریه، می‌توانند در صورت بحران به نیمه غربی نیز لشکرکشی کنند.

علاوه بر برابری تعداد نیرو‌ها، تنها نیرویی در این منطقه علاوه بر رژیم صهیونیستی که توانمندی‌های حملات دوربرد را دارد، مقاومت عراق است؛ هرچند قابلیت‌های آن با ارتش رژیم قابل مقایسه نیست. آمریکا و صهیونیست‌ها تقریباً تمام ارتش‌های اطراف سرزمین‌های اشغالی را تضعیف کرده‌اند، اما شکل‌گیری و تقویت حشدالشعبی اوضاع را دگرگون کرده است.

منبع: فرهیختگان-سیدمهدی طالبی

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر