کد مطلب: ۶۶۶۶۲۶

انعکاس عملکرد ما با گفتن دروغ از بین می‌رود

هیچ کس دوست ندارد از دیگران دروغ بشنود یا در نظر دیگران فردی دروغگو و فریب کار شناخته شود. اما در برخی از شرایط راست گفتن و صداقت بهترین سیاست موجود نیست.

به گزارش مجله خبری نگار، واقعیت این است که در برخی از شرایط دروغ گفتن می‌تواند مزایایی هم داشته باشد و این مزایا همیشه جزو مزایای فردی نیست. برخی از اوقات افراد برای محافظت از دیگران و احساسات آن ها، دروغگویی را انتخاب می‌کنند. خوب اجازه دهید این موضوع را با جزییات بیشتری مورد بحث قرار دهیم. 

چرا انسان‌ها دروغ می‌گویند؟ 

بهتر است با خود صادق باشیم. همه ما در زندگی خود با شرایطی روبرو شده ایم که در آن به اجبار، دروغ گفتن را انتخاب کرده ایم. این ماهیت ذاتی و غریزی ماست که باعث فریبمان می‌شود و برخی از اوقات ما را از خطرات موجود حفظ می‌کند. برخی از اوقات ما برای پوشاندن رفتار‌های بد، سوء استفاده کردن از دیگران، افزایش قدرت یا به دست آوردن چیزی که می‌خواهیم، دروغ گفته ایم.

اما در برخی از شرایط مجبور شده ایم برای حفظ احساسات طرف مقابل و اجتناب از درگیریِ غیر ضروری دست به دروغ گفتن بزنیم. 

نداشتن صداقت در ماهیت و ذات ماست: 

محققان بر این باورند که دروغ گفتن بعد از توسعه زبان آغاز شد. این گزینه تکامل استراتژی فریب کاری است که در آن سعی می‌شود افراد برای فریب یکدیگر دروغ بگویند. در مورد بهره وری و کارایی، دروغگویی راحت‌ترین روش برای افزایش قدرت و حفظ منابع موجود است.

اگر دشمن شما بزرگ‌تر و قوی‌تر از شماست، پس نیروی فیزیکی نمی‌تواند برایتان زیاد مفید باشد.

اما اگر بتوانید خود را با سلاحی همچون دروغ مجهز کنید و از دشمن خود سوء استفاده نمایید نه تنها قادر خواهید بود منابع خود را به دست آورید بلکه آن‌ها را مجبور می‌کنید به شما و ایده هایتان احترام بگذارند. با اینحال استفاده از این روش خوب و عادلانه نیست. 

ما چند وقت یکبار دروغ می‌گوییم؟ 

این دوره زمانی بستگی به شخصیت افراد دارد. تکرار فرایند دروغگویی برای اولین بار توسط جامعه شناسی به نام بلا دپائولو مطرح شد. او از ۱۴۷ نفر خواست دوره‌های عدم صداقت خود را در طول روز ثبت کنند.

به طور میانگین، این افراد حداقل دو بار در روز دروغ می‌گفتند. دروغ‌هایی که این افراد گفته بودند در ماهیت خود تقریبا بی ضرر بودند و به افراد اسیبی نرسانده بودند. 

ما دروغ می‌گوییم، زیرا یاد گرفته ایم حرف بزنیم: 

در واقعیت، ما دروغ گفتن را از سنین پایین یاد می‌گیریم. پدر و مادر شما همیشه نمی‌گفتند بابت غذای خوشمزه‌ای که میزبان در اختیارتان قرار می‌دهد تشکر کنید؟ اگر موارد اجتماعی را کنار بگذاریم، این موضوع خودش هنوز یک دروغ جزئی محسوب می‌شود. کودکان معمولا بین سنین ۲ الی ۵ سالگی دروغ گفتن را یاد می‌گیرند.

کنگ لی روانشناس دانشگاه تورنتو کودکان بین ۲ الی ۸ سال را مورد مطالعه قرار داد تا بتواند نوع دروغ‌هایی که آن‌ها بیان می‌کنند را مورد ارزیابی قرار دهد.

زمانی که کودکان برای اولین بار در سن ۲ سالگی دروغ می‌گویند، این موضوع نشان می‌دهد که آن‌ها شروع به بررسی استقلال خود می‌کنند. آن‌ها دروغ می‌گویند تا ببیند چه چیزی بعد از آن به دست می‌آورند. در سن ۸ سالگی، کودکان در واقع ظرفیت و توانایی دروغ گویی را برای فریب احساسات دیگران دارند. نتیجه این مطالعه نشان دهد این دروغ‌ها بر اساس همدردی و همراهی تحریک می‌شود و در بیشتر موارد، ربطی به فریب و سوء استفاده ندارد. 

دروغگویی انعکاسی از اهداف ماست: 

برخی از اوقات برای دروغ گفتن حتی لازم نیست دهان خود را باز کنید. چهره و ظاهر صورت می‌تواند یک واقعیت نادرست را به اطرافیان منتقل کند. تحسین و اغراق در برخی از شرایط می‌تواند رابطه نزدیکی با دروغ داشته باشد. اما در این موارد، دروغگویی هرگز بدخواهانه نیست. واقعیت این است که چنین مواردی نشانه‌های آرمان‌های یک فرد است.

در مطالعه انجام شده توسط رابرت فلدمن، چندین نفر از دانش آموزان مورد بررسی قرار گرفتند. از این افراد خواسته شد نمرات و تلاش‌های خود در مدرسه را بیان کنند. بیشتر دانش آموزان درباره نمرات واقعی خود، صادق نبودند.

اما به جای اینکه همانند بیشتر افراد به هنگام دروغ گفتن اضطراب داشته باشند، این افراد کاملا هیجان زده بودند و به خوبی در مورد دستاورد‌های خود صحبت می‌کردند. 

اگر صداقت برایمان کارساز نباشد، دروغ می‌گوییم: تیم لوین 

بین دروغ گویی اخلاقی و غیر اخلاقی تفاوتی وجود دارد؟ اگر با خودمان صادق باشیم، پاسخ به این سوال مثبت است. برخی از دروغ‌ها برای محافظت از خود فرد یا دیگران بیان می‌شوند. دروغگویی برای فردی که دروغ می‌گوید اثرات روانی دارد. افرادی که با خودشان بسیار صادق هستند اغلب بیشتر از سایر افرادی که چنین نیستند مستعد افسردگی می‌باشند.

حتی استفاده صحیح از دروغگویی می‌تواند مزایای بین فردی هم داشته باشد. با این حال فرد باید بداند چه زمانی می‌تواند دروغ بگوید. در حقیقت، اگر فردی دریابد که شما به او دروغ گفته اید تا از جان و روحش محافظت کنید، قطعا اعتماد بیشتری به شما خواهد داشت. 

دروغگویی برای کامیابی بهتر: 

دروغگویی برای کمک به جامعه در برگیرنده چهار ساختار متمایز از ظرفیت انسان است: تئوری ذهن، دلسوزی، حافظه و رویاپردازی

در این شرایط، انتخاب ما برای دروغگویی نتیجه استدلال‌های اخلاقی و احساسی است. ما مهربانی را بر حقیقت ارجح می‌دانیم تا بتوانیم از روح افراد محافظت کنیم. با توسعه مغز، استدلال اخلاقی ما نیز به همان نرخی که کنترل شخصی و سایر توانایی‌های شناختی توسعه می‌یابد، تکامل پیدا می‌کند.

در این میان برخی از دروغ‌ها نیز هستند که به آن‌ها دروغ‌های آبی می‌گویند. این دروغ ها، موارد نادرست دوستانه‌ای هستند که سعی دارند از طرف مقابل محافظت کنند.

در این شرایط ممکن است فرد دروغگو برای کاری که انجام داده، مجازات شود. 

دروغگویی همیشه چیز بدی نیست: 

آنچه که شدت دروغ را مشخص می‌کند، نیتی است که پشت آن قرار دارد. دروغ‌هایی که برای محافظت از افراد گفته می‌شوند می‌توانند به تقویت روابط کمک کنند. سایر دروغ‌هایی که برای تحسین دیگران گفته می‌شوند تقریبا بی ضرر هستند.

همه ما‌ها برای دروغ‌هایی که می‌گوییم دلیل منطقی داریم و واقعیت این است که در برخی از موارد تصمیم می‌گیریم دلایل خود را با دیگران به اشتراک نگذاریم. برخی از اوقات یک دروغ جزئی می‌تواند از روح و جان افراد محافظت کند. 

منبع:اینفو

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر