به گزارش مجله خبری نگار، این روزها همه بر سر و سینه میزنیم برای حسین و در هیئت حسین (ع) و در گوشهای دیگر از دنیا قتلعام ناجوانمردانه مظلومین فلسطین، غزه و رفح ماههاست به فجیعترین وضع ممکن خود رسیده و تنها همراهی و لبیک با حسین (ع) است که تو را آماده مبارزه با کفار و وحشیان و جلادان تاریخ میکند، پس با هر آه سینهسوز بگو لبیک یا حسین (ع).
جای سوزن انداختن نیست، هر چند دو سه روزی از اوج عزای سیدالشهدا گذشته، اما هنوز دلها تسلی نگرفته و از جوشوخروش این غم عظیم متلاطم است و دنبال جلساتی برای اقامه عزا است.
بنا بر روال پارسال، هیئت هنر و رسانه، از شب شام شهادت امام سجاد (ع) به مدت سه شب، خیمه عزا و سفره پربرکت ارباب بیکفن را پهن میکند تا ریزهخوران درگاهش از خوان کرم حسین (ع) بهرهمند شوند.
مجلس حسین (ع) محراب عشق است، جایی که قلب انسان با ولی خدا زیباترین ارتباط عالم هستی را برقرار میکند، اینجا مکتبخانه تربیت و شکوفایی نفس است، نشستن بر این فرش تو را تا عرش بالا میبرد.
اینجا کوتاهترین راه رسیدن به بهشت است، از جاذبهها دلکندن و به جذبه دوست رسیدن است، اینجا پیکر فرسوده آدمیزاد با هر آهی بر حسین بن علی و ۷۲ یار باوفایش، جان تازه میگیرد و باطنهای خفته از غفلت بیدار میشود.
خوشا به حال کسانی که سردمدار برپایی خیمه و خرگاه عزای حسین (ع) هستند، چه خوب خادمانی هستند برای مولایشان، چه زیبا میتوانند به تشبهشان به قنبر مباهات و افتخار کنند، طوبیلک به غلامی قنبر گونه و فضه صفتتان که اربابان عالم هستی قطعاً شما را در عالم ذر خریداری کردهاند.
اینجا جای سوزن انداختن نیست، چون مردم آتش درونشان هنوز سرد نشده، آمدهاند تا مسیر کوفه و شام را با باقیمانده خاندان اهلبیت عصمت و طهارت طی طریق کنند، بلکه آلام این خانواده را کمی تسکین ببخشند، اینجا هیچکس به فکر جمع ثواب نیست، همه برای امام شهید و امام حی بعد از حسین (ع) آمدهاند.
برپای خیمه حسین (ع) بعد از عاشورا بوی غیرتورزی و ناموسپروری میدهد، اینجا زنان در زیر چادر سیاه خود، حرمت شکسته اسرا را برای ذره ذره وجودشان هجی میکنند تا مبادا به هیچ بهانهای چادر و معجر از سرشان بیفتد و عفتشان خدشهدار شود و مردان مشق غیرت میکنند تا ناموس شیعه به سلامت به خیمه امامزمان (ع) برسد، شعر روی کتیبه هیات هنر و رسانه نیز گویای همین درس است که هم سوگوار ماتم و داغ توام حسین/ هم پاسدار خون توام با حجاب خویش.
در بدو ورود با عزت و احترام، بوی خوش اسپند و عرض خوشامد پایت را به خیمه میگذاری و در دل آرزو میکنیای کاش حرمت حسین و خاندانش هم حفظ میشد و روزگار این همه هتک حرمت را از این خاندان میزودود و در دل میگویی اف بر این دنیا که با زینت دوش پیامبر چهها که نکردند.
چند قدم نرفته چشمت به زردی پرچم لبنان و و پرچم چهار رنگ فلسطین میافتد، چه کار زیبایی، هیئت باید رسالتش دفاع از مظلومان تاریخ بشریت باشد، مگر میشود شیعه امیرالمومنین (ع) باشی و کونوا لظالم خصما و للمظلوم عونا را آویزه گوش خود نداشته باشی؟!
اصلا هیات حسینی یعنی ظلم ستیزی، یعنی مبارزه با قدرت طلبان تاریخ که سلطنت را با حکومت ولایی اشتباه گرفتهاند، یعنی مبارزه با اشقیاء، جایی که مستضعف و مستکبر برای تو معرفی شود تا صف خود را پیدا کنی و در آن راه قدم برداری.
ایثار جان، مال و ناموس برای انسان در خیمه و خرگاه حسین معنا پیدا میکند، هیئت باید شمر زمانه را به تو معرفی کند تا عاشورای ۶۱ هجری بار دیگر تکرار نشود و اگر شد تو تکلیف خود را برای ماندن یا رفتن انتخاب کنی، مرحلهای که سختتر از سخت است و هزینه دارد و بهای آن جان بیمقدار و مال ناچیز و فدا شدن است.
این روزها همه بر سر و سینه میزنیم برای حسین و در هیات حسین (ع) و در گوشهای دیگر از دنیا قتل عام ناجوانمردانه مظلومین فلسطین، غزه و رفح ماههاست به فجیعترین وضع ممکن خود رسیده و تنها همراهی و لبیک با حسین (ع) است که تو را آماده مبارزه با کفار و وحشیان و جلادان تاریخ میکند، پس با هر آه سینهسوز بگو لبیک یا حسین (ع).
اینجا حتی برای کودکان نیز، قصهها و بازیها بوی برائت از دشمن میدهد، مگر نه این است که زیارت عاشورا ابتدا لعن میکند و بعد سلام بر حسین و یارانش میدهد، مگر در کلمه "لا اله االا الله " اول برائت وجود ندارد! پس ابتدا دشمنشناسی را باید به کودکان آموخت.
دسمریزاد هیئت هنر و رسانه که نه تنها در جای جای این خیمه پرچم مقاومت، که این روزها نماد مبارزه است را برافراشتهای، بلکه بر تن هر خادم این آستان نیز، شال مقاومت انداختهای تا تلفیق حماسه و حزن و تفاوت مقاومت و تسلیم در برابر ظلم را به چشم هر گریهکن حسین (ع) نشان دهی.
اینجا در هیات هنر و رسانه اگر پولی جمع آوری میشود از ابتدای ورود تا لحظه خروج تنها برای اطعام مردم غزه است، تا کودکی در عطش یک قطره آب نماند و در حسرت یک لقمه غذا پوست بر بدنش خشک نشود، پسای عزادار حسین بن علی (ع) هم گریه کن بر مظلومیت اسرایی که این روزها نه یک غذای سیر خوردند و نه یک جرعه آب بی یاد و نام اباعبدالله الحسین و از مال خود سهمی را برای مظلومین غزه در نظر بگیر.
نیامده بساط چای روضه جلوی رویت پهن است، انگار طعم بهشت میدهد، اصلا جدای از عطر و طعم متفاوتش، چای روضه اباعبدالله الحسین (ع) تو را بیمه عمر و یک جرعه آن تو را بینیاز از طبیب و مرهم میکند.
حاجت به جنت و میآن نیست، جام ما
یک استکان ز چایی روضه است والسلام
خادمها مثل پروانه دورت میچرخند، حس میکنی بال فرشتگان زیر پای توست یکی آب به دستت میدهد یکی شربت، یکی کفشهایت را داخل کیسه میگذارد و دیگری نزدیک است که قربان صدقهات برود بسکه برایت حرمت قائلند، حسین (ع) جان عجب دم و دستگاهی داری، جان همه عالم به قربانت.
سخنران به واکاوی تاریخ در عصر امام سجاد (ع) میپردازد و همه این کلمات و جملهها میشود ۴۵ دقیقه سخنرانی تا تو مسیر انحراف امت پیامبر را بفهمی و بدانی که دین مبین اسلام چگونه و با چه خون دلخوردنهایی توسط امامان چرخیده تا به تو رسیده است.
کنار مداحی و شعر خوانی و بکاء بر حسین بن علی (ع) که قیمتی عظیم دارد، باید بصیرت خود را با شناخت تاریخ و سیره زندگی اهلبیت (ع) بالا برد تا در کوران هجمههای دشمن حق را از باطل تشخیص داد و به سوی مسیر حقطلبی و حفظ نظام اسلام قدم برداشت.
هیات هنر و رسانه، کنار هیئات دیگر رسالت عظیم خود را برای شناساندن مسیر حق به خوبی بازتاب داد و از نام و ننگ هیئات سکولار که سهمی در بصیرتافزایی ندارند دوری گزیده، باشد که سالیان سال کتیبههای این خیمه برپا باشد و خادمانشان بستر رشد روح و جسم را در مسیر اعتلای اسلام بیش از پیش فراهم کنند.