به گزارش مجله خبری نگار، روز جمعه، مجمع عمومی سازمان ملل در یک رأی گیری عمومی به عضویت فلسطین به عنوان یک عضو اصلی در سازمان ملل رأی مثبت داد. در این رأی گیری، ۱۴۳ کشور به عضویت فلسطین رأی مثبت، ۹ کشور، رأی منفی و ۲۵ کشور، رأی ممتنع خود را اعلام کردند. این رأی از ۱۳۸ رأی موافق سال ۲۰۱۲ برای عضویت فلسطین، فراتر رفته، مجموع آرای مخالف و ممتنع آن نیز کاهش محسوسی پیدا کرده است. اما با این وجود، فلسطین هنوز هم نمیتواند یکی از اعضای اصلی سازمان ملل باشد.
براساس قوانین سازمان ملل، عضویت در سازمان ملل باید از سه مرحله عبور کند. اول کشوری که خواستار عضویت است باید درخواست خود را به دبیرکل سازمان ملل ارائه کند. دبیرکل سازمان ملل این درخواست را به شورای امنیت منتقل میکند تا در آنجا مورد تأیید قرار گیرد. در صورتی که در شورای امنیت، درخواست عضویت مورد تأیید قرار گیرد، درخواست ارائه شده به مجمع عمومی منتقل میشود و در آنجا باید دو سوم اعضا به آن رأی مثبت دهند تا کشوری که درخواست عضویت دارد بتواند، از حق عضویت رسمی سازمان ملل شود با بهره مندی از حق رأی برخوردار شود.
براساس روندی که در بالا به آن اشاره شد، فلسطین تا کنون دو مرتبه مسیر عضویت در سازمان ملل را طی کرده است. یک مرتبه در سال ۲۰۱۲ و مرتبه دوم در سال ۲۰۲۴. در هر دو مرتبه، تشکیلات خودگردان فلسطین به عنوان بازوی اجرایی سازمان آزادی بخش فلسطین- که در سال ۱۹۷۲ در سازمان ملل به عنوان نماینده حقوقی ملت فلسطین به رسمیت شناخته شده است- درخواست عضویت فلسطین به عنوان عضو رسمی و اصلی سازمان ملل را به دبیرکل سازمان ملل ارائه کرده است. در سال ۲۰۱۲، درخواست عضویت به «بان کی مون»، دبیرکل وقت سازمان ملل متحد و در سال ۲۰۲۴، این درخواست به «آنتونیو گوترش»، دبیرکل کنونی سازمان ارائه شد. دبیران کل نیز در هر دو دوره، طبق روند قانونی، درخواست عضویت فلسطین را به شورای امنیت منتقل کردند تا پس از تأیید شورا، برای اخذ رأی به مجمع عمومی باز گردد.
اما در هر دو مورد آمریکا با وتوی این درخواست از ادامه روند عضویت فلسطین در سازمان ملل جلوگیری کرد و مانع از آن شد که فلسطین به عضویت رسمی سازمان ملل در آید.
در هر دو مورد، کشورهای عضو در مجمع عمومی به قطعنامه عضویت فلسطین رأی مثبت دادند. فلسطین در سال ۲۰۱۲ توانست ۱۳۸ رأی مثبت و در سال ۲۰۲۴ به ۱۴۳ رأی مثبت دست یابد (که رأی موافق سه چهارم اعضای سازمان ملل را در بر میگیرد). در این بین این واشنگتن است که مقابل اراده سه چهارم کشورهای جهان در خصوص مسئله فلسطین ایستاده است.
آمریکاییها در مخالفت با عضویت فلسطین در سازمان ملل، مدعی اند این مسئله باید در قالب مذاکرات ساف با رژیم صهیونیستی حل و فصل شود. اما نکته مهم از این قرار است که پس از پایان دوران باراک اوباما- که مدعی به فرجام رساندن پرونده مذاکرات سازش بود و با کارشکنی «نتانیاهو» اقداماتش به نتیجه نرسید- در آمریکا، هیچ اقدامی در راستای مذاکرات سازش هم صورت نگرفته است.
در کاخ سفید، پس از «اوباما»، «ترامپ» روی کار آمد که با ارائه طرح «معامله قرن» عملاً طرح یک دولت یهودی را جایگزین طرح دو دولتی مدنظر رؤسای جمهور قبلی آمریکا کرد. طرحی که اروپاییها روی آن سرمایه گذاری کرده اند و سالها است در قالب آن به تشکیلات خودگردان کمکهای محدودی را ارائه میکنند.
پس از «ترامپ»، ادعای «بایدن» دموکرات این بود که خواستار استمرار مذاکرات سازش است که نتیجه آن اجرای طرح دو دولتی و تأسیس کشور فلسطین است. اما «بایدن» با فریب رهبران تشکیلات خودگردان و «ابومازن» عملاً آنها را طی ۳ سال گذشته از ریاست جمهوری اش سر دوانده است و هیچ اقدام عملی در راستای پیشبرد مذاکرات سازش انجام نداد.
در جریان طوفان الاقصی نیز دولت «بایدن» با وجود آنکه همواره مدعی اجرای طرح دو دولتی در غزه پس از جنگ بوده، اما آنچه در میدان از خود نشان داده، حمایت از کشتارهای رژیم صهیونیستی بوده و تنها گامی که میتوانست ادعای دولت «بایدن» را در خصوص اجرای طرح دو دولتی و تشکل کشور مستقل فلسطین، به اثبات برساند ناکام گذاشت و با وتو کردن درخواست عضویت فلسطین در سازمان ملل نشان داد، هیچ تعهدی برای اجرایی کردن ادعای خود ندارد و تنها ژست دموکراتیک خود را حفظ کرده است.
حال فلسطین با کسب قریب سه چهارم آراء (۱۴۳ رأی) کشورهای عضو سازمان ملل، به مثابه یک عضو سازمان ملل از سوی اکثریت کشورهای عضو شناخته میشود. اراده و خواست سه چهارم کشورهای جهان این است که فلسطین به عنوان یک عضو در سازمان ملل حضور داشته باشد. اما آمریکا، با حق وتو، مقابل این خواست و اراده جهانی ایستاده است. بر همین اساس فلسطین در حقیقت از سوی اکثر کشورهای جهان، عضو فاقد حق عضویت سازمان ملل است که تنها با تمامیت خواهی آمریکایی در مسیر عضویت کامل خود در بزرگترین سازمان بین المللی روبروست.
تشکیلات خودگردان، پس از ۳۰ سال مذاکره با رژیم صهیونیستی، به رسمیت شناختن این رژیم و پذیرفتن تشکیل فلسطین در کمتر از ۲۰ درصد فلسطین تاریخی، در این نقطه قرار گرفته که با وتوی اربابش- که تمام این مسیر را طی این ۳۰ سال گذشته بر آن دیکته کرده - نمیتواند به همان خواسته حداقلی خود برسد و در یک بن بست قرار گرفته است. این یعنی اثبات این نکته کلیدی که آمریکا و غرب و تمامی متحدین این کشور، زبانی جز مقاومت را نمیفهمند و تنها با مقاومت میتوان حقوق فلسطینیان را مسترد و به این ملت باز گرداند.