به گزارش مجله خبری نگار، شاید اینطور به نظر برسد که صرفاً افراد انرژی منفی به اصطلاح «سمی» هستند، اما همیشه اینگونه نیست. همهی ما احتمالاً یکی از آن «دوست»هایی داشته ایم که همیشه برایمان آرزوهای خوب میکند، اما به محض اینکه موفقیتی کسب میکنیم خلقش تنگ میشود. یا آنهایی که طوری رفتار میکنند که انگار همه چیز را میدانند. اگر در رابطه تان با کسی احساس میکنید چیزی درست نیست، احتمالاً بیش از حد حساس نشده اید؛ بنابراین بهتر این است که بتوانید کسانی که در حالی مسموم کردن زندگی تان هستند را تشخیص دهید.
گرچه اینکه عقیدهی خودتان را داشته باشید و پای آن هم بایستید، ویژگی خوبی محسوب میشود، اما بعضی افراد طوری رفتار میکنند که انگار تنها نظر آنها اهمیت دارد. این دست آدمها به راحتی پا را از حد خود فراتر میگذارند و شروع به دادن توصیههای نطلبیده به دیگران میکنند. آنها به ندرت احساسات دیگران را در نظر میگیرند یا نگران این میشوند که مبادا با حرفهای خود دیگران را برنجانند.
این افراد ممکن است بگویند که صرفاً به خاطر خودتان حقایق تلخ را به شما میگویند، اما اینگونه نیست. آنها معمولاً سعی میکنند با استفاده از شما اعتماد به نفس خودشان را بالا ببرند و اگر نمیتوانید آنها را وادار کنید پا از حد خود فراتر نگذارند، شاید بهتر باشد ارتباط خود را با این افراد قطع کنید.
بعضی آدمها گویی نمیتوانند دیگران را به حال خودشان بگذارند. آنها اطلاعات شخصی زیادی دربارهی آدمهای زندگی تان دارند و بی صبرانه منتظرند تا آنها را با شما در میان یگذارند. با این حال، گوش کردن مداوم به شایعات و اخبار جعلی صرفاً شما را درگیر انرژی منفی میکند و روی نگاه تان به زندگی تأثیر میگذارد.
به خاطر داشته باشید که کسی که پیش شما غیبت دیگران را میکند، به احتمال زیاد اطلاعات شخصی شما را هم با دیگران در میان میگذارد. این وضعیت ممکن است باعث شود احساس کنید این شخص صرفاً برای کسب اطلاعات دربارهی زندگی شما و اطرافیان تان با شما ارتباط دارد.
بعضی افراد میتوانند موضوع هر بحثی را به سمت خودشان بکشانند. خودشیفتهها معمولاً به دیگران فرصت صحبت کردن نمیدهند و دوست دارند کانون هر بحثی باشند. این افراد اصلاً نگران شما یا چیزهایی که مایل به در میان گذاشتن شان با آنها هستید، نیستند.
شاید اینطور به نظر برسد که همه این میل طبیعی برای صحبت کردن دربارهی خود را دارند، اما بعد از صحبت با خودشیفتهها ممکن است احساس کنید به لحاظ عاطفی خالی شده اید. آنها طوری رفتار میکنند که گویی احساسات شما به اندازهی کافی اهمیت ندارد و بنابراین از این فرصت برای ابراز خود و بالا بردن غرور خودشان استفاده میکنند.
بعضی افراد به گونهای هستند که میتوانند با یک مکالمهی ساده همهی شادی و انرژی تان را بگیرند. انرژی خوار معمولاً سعی میکنند با بازی دادن احساسات دیگران به اهداف شان برسند، از احساسات منفی دیگران تغذیه میکنند و میتوانند به راحتی روی دیگران مسلط شوند، اما قربانیان شان خود متوجه این موضوع نمیشوند.
متأسفانه تشخیص انرژی خوارها میتواند دشوار باشد. اگر همیشه بعد از تعامل با شخص بخصوصی، احساس اضطراب و افسردگی میکنید، احتمالاً مشکلی وجود دارد. برای تشخیص این موصعیت باید نگاه دقیق تری به روابط خود داشته باشید.
این افراد متخصص این هستند که از کاه کوه بسازند. زندگی آنها به یک نمودار سینوسی از احساسات میماند و آنها دوست دارند شما را هم با خود در فراز و نشیبهای این نمودار همراه کنند. با این حال، این افراد انرژی شما را میگیرند و ممکن است متوجه شوید که در کنار آنها همیشه محتاط هستید تا مبادا مشکلی ایجاد کنید.
این افراد پای شما را هم به ماجراهای خود باز میکنند و کاری میکنند که احساس کنید وظیفه دارید به آنها در حل همهی مشکلات شان کمک کنید؛ و اگر توقع شان را برآورده نکنید، شما را دوست بدی میدانند و کاری میکنند که احساس بی ارزش بودن کنید.
بعضی افراد بیش از حد اظهار نظر میکنند و از همه چیز ایراد میگیرد. اظهارنظر مختصر در بعضی موقعیتها شاید مفید باشد، اما تنها به این شرط که کسی این اظهار نظر را کند که خودش از آن موضوع سررشته داشته باشد. منتقدهای آبکی میتوانند دربارهی هر موضوعی اظهار نظر کنند، اما بعید است هیچ اطلاعاتی دربارهی آنها داشته باشند.
این افراد با دادن توصیههای نطلبیده و اظهار نظرهای بی ارزش، اعتماد به نفس شما را پایین میآورند؛ و اگر آن شخص از اعضای خانواده یا دوستان تان باشد، سخت میشود جدی اش نگرفت.
سر و کله زدن با افراد کنترلگر میتواند یک چالش تمام عیار باشد. آنها معمولاً روی چیزهای کوچک حساس اند و به دیگران دیکته میکنند که باید چگونه رفتار کنند. این افراد معتقدند که همیشه بهتر از شما میدانند و هیچ حق انتخابی برای شما قائل نیستند: یا باید از دستورات آنها اطاعت کنید یا عصبانیت شان را تحمل کنید.
این افراد با گفتن اینکه چه احساسی باید داشته باشید و چطور باید رفتار کنید، اعتماد به نفس تان را از میان میبرند. آنها به شما فرصت ابراز کردن فردیت تان را نمیدهند و بدون گرفتن موافقت تان، به جای شما تصمیم میگیرند.
این دست افراد فقط به خواستهی خودشان فکر میکنند و با بی اعتنایی به منافع شما سعی میکنند به هدف خود برسند. آنها میتوانند بسیار کاریزماتیک و در میان مردم محبوب باشند. با این حال، اگر نگاه دقیق تری بیاندازید متوجه میشوید که به ندرت دوست صمیمیای دارند و نمیتوانند با دیگران روابط بلند مدت داشته باشند.
این افراد هر چیزی که بگویید را به نفع خودشان تغییر میدهند و اگر بابت آن جلویشان دربیایید، احتمالاً طوری رفتار میکنند که انگار عقل تان را از دست داده اید. در هنگام تعامل با این افراد سعی کنید تمرکزتان را روی احساسات خودتان بگذارید و به حس و دریافت خودتان اتکا کنید.
بعضی افراد دوست دارند ثابت کنند که از همه بیشتر میدانند و میفهمند و از هر فرصتی استفاده میکنند تا به دیگران نشان دهند از قبل دربارهی موضوع صحبت آنها میدانند. آنها از ایدههای جدید استقبال نمیکنند و به راحتی با دوستان شان درگیر جر و بحث میشوند.
این افراد کاری میکنند که احساس کنید حرف جالبی برای گفتن ندارید و همه دانش و اطلاعات تان در برابر تجربهی وسیع آنها هیچ است. میتوانید به این افراد بی اعتنا باشید، اما اگر متوجه شدید که رفتارشان برایتان آزاردهنده است، احتمالاً وقتش رسیده رابطهی خود را با آنها قطع کنید.
منفی بافها انرژی منفی زیادی به زندگی تان میآورند. گرچه در سالهای اخیر در بسیاری از فیلمها این افراد را اشخاص جذابی نشان میدهند که حقیقت زندگی را درک میکنند، اما این افراد میتوانند برای ثبات روانی دیگران مخرب باشند. آنها نمیتوانند در هیچ موضوعی نکتهی مثبتی پیدا کنند، حمایتگر باشند یا صرفاً برایتان خوشحال باشند و با همین رفتار میتوانند شما را به جنون بکشانند.
منفی بافها اعتماد به نفس تان را پایین میآورند و باعث میشوند احساس کنید دستاوردهایتان بی ارزش اند و انتظار دارند به شکل بخصوصی رفتار کنید. آنها دائماً احساس طرد شدن میکنند و از ناامنی روانی رنج میبرند، اما این وظیفهی شما نیست که تروماهای روانی آنها را حل کنید، بنابراین گاهی لزومی به ادامهی رابطه با این افراد نیست.
گرچه صحبت و گفتگو کلید داشتن یک رابطهی موفق است، اما کسانی که قهر میکنند احتمالاً با این امر موافق نیستند. این افراد ترجیح میدهند از ارتباط منفعلانه – پرخاشگرانه استفاده کنند و با شکل گرفتن هر بحثی، تصمیم به سکوت میگیرند. آنها نمیتوانند خشم خود را به شکل صحیح و بالغانه مدیریت کنند و اگر احساس ناراحتی کنند، شخص مقابل شان را «تنبیه» میکنند.
قهر کردن نوعی آزار عاطفی دانسته میشود. این افراد شخص مقابل شان را که احتمالاً مایل است اختلاف را با آرامش حل کند، در موقعیتی قرار میدهند که دیگر نمیداند باید چگونه مشکل را حل کند و احساس بیهودگی میکند.
منبع:روزیاتو