به گزارش مجله خبری نگار، شاید شما هم شنیده باشید که میگویند: «هرچی نونه، آسایشه جونه»! منظورشان این است که گفتن نمیخواهم، نمیشود، نمیتوانم، نمیروم و ... باعث راحتی انسان میشود. به تازگی هم یک کاربر در توئیتی پربازدید نوشته است: «خلاصه زندگی من: نمیخوام بخوابم، نمیخوام بیدار شم؛ نمیخوام برم حموم، نمیخوام بیام بیرون از حموم؛ نمیخوام برم بیرون، نمیخوام برگردم خونه و.». اگر شما هم بیشتر اوقات چنین احساسی را دارید، باید درباره اصطلاح روانشناسانه «دایره امن» بیشتر بدانید.
در روانشناسی اصطلاحی داریم به نام دایره امن. دایره امن یعنی فضا و حالتی که فرد با توجه به روحیات و رفتار و منش خود در اطرافش ایجاد کرده است. این دایره امن دستور العملهایی برای زندگی و رفتار با دیگران به او میدهند و فرد در صورتی احساس آرامش میکند که مطابق همان چارچوب عمل کند. به همین دلیل بههیچوجه حاضر نیست از آن دایره بیرون بیاید و رفتار و عادتهای خود را تغییر دهد و این سر منشأ نمیخواهمهایی میشود که خودمان مدام به خودمان میگوییم یا از دیگران میشنویم که مانع رشد و پیشرفت و تکامل میشود. اما آیا داشتن منطقه امن خوب است یا تحمل رنج و اضطراب و استرس زندگی و خروج از آن و حرکت در مسیر رشد و پیشرفت و تکامل شخصی؟ درباره آن چه رفتاری داشته باشیم، بهتر است؟
قدم اول برای شناخت دایره امن اطرافمان، شناخت خودمان است. برای شناخت آن باید اخلاقیات، عادت ها، باورها و رفتارهای خودمان را بشناسیم. آن وقت است که میتوانیم درباره خودمان قضاوت کنیم که کدام خصوصیاتمان خوب است و کدام بد و نیاز به تغییر و اصلاح دارد.
محدودیتهایی که فرد را در منطقه امن خود نگه میدارد و مانع رشدش میشود، انواع مختلف محیطی و اجتماعی، خانوادگی، شخصی، فیزیولوژیکی و درونی دارد. اگر میخواهید از منطقه امنتان خارج شوید، بهتر است آنها را بررسی کنید و بهتر بشناسید.
مهمترین سلاح شما برای خروج از منطقه امن، شناخت نقاط قوت و ویژگیهای خودتان است که میتوانید با کمک آنها از مرز نمیخواهم و نمیتوانم و نبایدها خارج شوید.
قدم بعدی برای تغییر، شناخت آرزوها و اهدافمان است پس کاغذ و قلمی را بردارید و ذهنتان را باز کنید و هر آن چه آرزو دارید به دست آورید و هدفهایی که آرزوی دستیابی به آن را دارید، فهرست کنید. از خودتان بپرسید من باید چه کسی باشم و سعی کنید تا شبها قبل از خواب به انسانی که دوست دارید به آن تبدیل شوید، فکر کنید.
پس از منطقه امن، منطقه ترس وجود دارد که اگر از منطقه امنتان خارج شوید پا در این منطقه میگذارید و این ترس وجودی ما از دنیای واقعی اطراف و آدمهایی است که طبق عادات و علایق ما عمل نمیکنند. برای رسیدن به رشد باید از این منطقه بگذرید. داشتن اعتمادبهنفس، توان و شجاعت تغییر کردن و عبور از منطقه ترس را به شما میدهد.
منطقه بعدی منطقه یادگیری است. از تغییرات کوچک در زندگی شروع کنید. عادتهای روزانهتان را بشناسید و فهرستی از آنها تهیه و سعی کنید هر روز تغییری کوچک در هرکدام از آنها ایجاد کنید. برای مثال عادت بازی با گوشی یا چرخیدن در فضایمجازی را به روزنامه یا کتاب خواندن تغییر دهید. کتاب بخوانید، ورزش کنید و سعی کنید آموزشهای جدیدی را که بر اساس علایق و خواستههایتان است و در شما احساس شادی و نشاط ایجاد میکند، فرا بگیرید. در این صورت از منطقه یادگیری به خوبی به منطقه بعدی وارد میشوید.
منطقه بعدی، منطقه رشد است. اگر وارد این منطقه شوید دیگر به آسانی میتوانید به نمیخواهمهای زندگیتان با اطمینان پاسخ میخواهم و میتوانم بدهید و احساس مثبت رشد و بالندگی و نشاط کنید. به شما توصیه میکنم این فرصت را از دست ندهید ولذت تغییر را با وجود پذیرش سختیها و رنجها به خود بدهید تا احساس نشاط و سرزندگی رشد و تکامل را تجربه کنید.
منبع: خراسان