به گزارش مجله خبری نگار، اگر تمایل دارید از مردم دوری کنید، در برقراری ارتباط مشکل دارید، یا در گذشته تجربیات منفی داشته اید، ممکن است یادگیری چگونگی بهبود هوش هیجانی در محل کار دشوار به نظر برسد. کسانی که با بررسی احساسات خود و دیگران راحت نیستند تمایل دارند به طور پیش فرض احساس خطر کنند که ریسک پذیر بودن را تقریبا غیرممکن میکند.
یک مربی میتواند شریک ارزشمندی در این روند توسعه باشد. مربیان میتوانند نظری عینی در مورد اینکه کجا میتوانید از توسعه مهارتهای ارتباطی بهره ببرید و اینکه چگونه این تلاشها با اهداف بلندمدت شما همسو میشوند، ارائه دهند. دفعه بعد که با یک مربی یا یک شریک مورد اعتماد ملاقات کردید، این تست هوش هیجانی یک سوالی را امتحان کنید:
در چه موقعیتهایی متوجه میشوم که احساسات علیه من کار میکنند؟
راههای زیادی برای پاسخ به این سوال وجود دارد و از زوایای زیادی میتوان به آن توجه کرد. در محل کار، ممکن است دچار سندرم ایمپاستر شوید، در حالی که در خانه، ممکن است در برقراری ارتباط با همسرتان مشکل داشته باشید. در نظر گرفتن دقیق این سوال به شما کمک میکند تا مشخص کنید کجا بیشترین تأثیر را در بهبود هوش هیجانی خود خواهید داشت.
یکی از ویژگیهای کلیدی افراد با هوش هیجانی، توانایی تشخیص و مدیریت احساسات خود است. تاکنون، تنها مهمترین کاری که میتوانید برای ایجاد هوش هیجانی انجام دهید، ایجاد آگاهی در مورد اینکه چگونه احساسات و محرک هایتان رفتار شما را هدایت میکنند است. این کار آسان نیست و حتی میتواند ناخوشایند باشد. کار با یک مربی یا درمانگر میتواند به شما کمک کند تا خودتان را با شفقت درک کنید.
مرحله اقدام: تا جایی که ممکن است به احساسات خود برچسب ویژه بزنید. به جای اینکه به دلخوری یا عصبانیت رضایت دهید، دلخسته، ناامید، مضطرب یا دلهره را امتحان کنید. آیا عنوان دیگری درستتر به نظر میرسد؟
درگیری، به خصوص در محل کار، به ندرت راحت است. ما تمایل داریم به طور یک جانبه آن را منفی ببینیم. با این حال، درگیریهای سازنده میتواند رفاقت را تقویت کند، تفکر گروهی را کاهش دهد و رشد را تشویق کند.
تعارض به عنوان بخشی ضروری از یک محل کار پر رونق و درک این موضوع که طرف مقابل ممکن است آن را به اندازه شما منفی نبیند، میتواند به شما کمک کند در هنگام بروز آن احساس خطر کمتری کنید. به عنوان مثال، برای برخی افراد، نپذیرفتن و اختلاف نظر نشانه احترام به شما به عنوان یک حرفه ای، جدی گرفتن ایدهها و اهمیت ریسک است. تعارض وسیلهای برای رسیدن به پاسخهای بهتر است.
مرحله اقدام: مسئولیت پذیری را تمرین کنید. بسیاری از مردم از درگیری و بازخورد دوری میکنند، زیرا نمیخواهند احساس کنند که کار اشتباهی انجام داده اند. با این حال، درگیری نباید درباره درست یا غلط بودن باشد. بلکه دیدن یک موقعیت از منظری دیگر و یادگیری از آن است. بدون تمرکز بر سرزنش، همیشه میتوانید تصمیم بگیرید که سهمی در بهبود وضعیتهای دشوار داشته باشید.
این یک ضرب المثل رایج است که ما خودمان را بر اساس نیتمان قضاوت میکنیم، در حالی که دیگران را بر اساس اعمالشان قضاوت میکنیم. وقتی اتفاقی در محل کار میافتد که آنطور که شما میخواهید پیش نمیرود، واکنش درونی خود را بررسی کنید. آیا این شخص واقعاً کاری با شما انجام داده است یا فقط نگران نتیجه هستید؟ چگونه میتوانید تصمیماتی که آنها گرفته اند را به روشی متفاوت درک کنید؟
مرحله اقدام: از خود بپرسید: «تحت چه شرایطی همین تصمیم را میگرفتم؟» تغییر دیدگاه و قرار دادن خود در جای دیگری به شما کمک میکند همدلی ایجاد کنید و حس کنترل خود را دوباره به دست آورید.
هوش هیجانی مانند هر مهارت دیگری نیازمند تمرین است. با تیم خود برای ایفای نقش در موقعیتهای بالقوه دشوار و نحوه پاسخگویی خود کار کنید. صحبت از طریق این سناریوها در یک محیط خنثی به ناچار بینشی در مورد نگرانیهای واقعی تیم شما ارائه میدهد. تمرین لزوما همیشه نتیجه عالی نمیدهد، اما باعث میشود رهبران دلسوزتر شوند.
مرحله اقدام: دفعه بعد که در یک مکالمه هستید، متوجه باشید که برای درک مطلب گوش میدهید یا برای پاسخگویی گوش میدهید. خود را به چالش بکشید تا حرفهای طرف مقابل را بشنوید و سپس به آنها پاسخ دهید. وقتی با دقت گوش میکنید، ممکن است بیشتر از آنچه آنها گفته اند، متوجه شوید.
توسعه هوش هیجانی چیزی بیش از احساسات یا شنونده خوب بودن است. همانطور که با برقراری ارتباط و درک اینکه چگونه احساسات رفتار را هدایت میکنند، راحتتر میشوید، خود را کمتر ناامید، انعطاف پذیرتر حس میکنید و بهتر میتوانید پذیرای تعارضات باشید. یادگیری حضور در خانه با تجربیات و دیدگاههای مختلف در قلب بهبود هوش هیجانی قرار دارد.
منبع: پرورشافکار