به گزارش مجله خبری نگار/ورزشآنلاین: تاریخ کشور برزیل از سال ۱۹۵۰ تا ۱۹۸۵ با کودتا گره خورده و در میان تمامی این اتفاقات، فوتبال التیام دهنده احوالات مردم بود. اکنون پله در کنار محمدعلی کلی مهمترین سیاهپوست تاریخ ورزش محسوب میشود و به همین دلیل مردم نیز از او انتظار حمایت داشتند!
مردم برزیل در میان صفحات روزنامه تنها به دنبال فوتبال بودند و علی رغم اوضاع عجیب کشور برزیل، بازهم اخبار پیرامون فوتبال به اخبار سیاسی و تغییر حکومت ارجحیت داشت.
زندگی پله پس از قهرمانی با تیم ملی برزیل در جام جهانی ۱۹۵۸ با افول روبرو بود و پله دیگر آن پسرک سیه چرده نیمکت نبود و تمام مردم دنیا از او انتظارات دیگری داشتند.
کودتای ۱۹۶۴ برزیل سلسله وقایعی بود که از ۳۱ مارس تا ۱ آوریل اتفاق افتاد و منجر به برکناری ژائو گولارت، رئیس جمهوری اصلاح طلب برزیل، با یک کودتای نظامی در این کشور شد. این کودتا با پشتیبانی ایالات متحده آمریکا انجام گرفت و نتیجه آن خونتای نظامی در برزیل بود که به مدت ۲۱ سال یعنی تا سال ۱۹۸۵ دامه داشت.
کودتای نظامی ۱۹۶۴ تمام کشور برزیل را تحت تاثیر قرار داد و سوکراتس دیگر اسطوره فوتبال برزیل در این رابطه از روزهای سخت پدرش میگوید. سوکراتس روزهایی را به یاد میآورد که پدرش کتابهایش را در آتش میسوزاند و مردم برزیل در این میان از پله انتظار داشتند تا نسبت به این موضوع واکنش نشان دهد، اما پله هیچ واکنشی نسبت به آن نشان نمیدهد.
در جام جهانی ۱۹۶۶ همه چیز علیه پله بود. پله در اولین بازی برابر بلغارستان گل نخست برزیل را به ثمر رساند و با نتیجه دو بر صفر بلغارستان را شکست داد، اما عملکرد برزیلیها تحت الشعاع اتفاقات کشور قرار گرفت. پله نیز با توجه به برخورد خشونت آمیز مدافعان بلغار و پرتغالی اسیر مصدومیت شد و حتی در دیدار برابر پرتغال، ۳۳ دقیقه لنگ لنگان در زمین بازی حضور داشت و پس از آن شش ماه خانه نشین شد.
اوزه بیو دیگر ستاره پرتغالی و سیاه پوست جهان فوتبال در مرکز توجهات قرار گرفته بود و به نوعی پله به پایان نزدیک شده بود. پله در تصمیمی عجیب اعلام کرد دیگر در جام جهانی بازی نمیکند چرا که این مسابقه برای او بدشگون است!
چهار سال گذشت و ژائو سالدانیا یک ژورنالیست کمونیسم به عنوان سرمربی برزیل معرفی شد، سالدانیا نه در نزد هواداران و نه بازیکنان، محبوب نبود. با این حال از حمایت مسئولان برخوردار بود. او با وجود اینکه در تیمش بازیکنانی همچون ریولینو، جرسون و توستائو حضور داشتند تصمیم گرفته بود شماره ۱۰ را به پله بدهد. اُ ری (لقب پله) در آن زمان سن خوبی داشت و ۲۹ ساله بود. با این حال در دو فصل اخیر خوب ظاهر نشده بود. سانتوس تورهای زیادی در طول سال داشت که باعث میشد آسیب دیدگیها در زمان طولانیتری بهبود یابند. پله در هر بازی بارها با ضربات بازیکنان حریف متوقف میشد. سالدانیا از وضعیت بد پله آگاه بود.
او در نخستین تصمیم عجیبش شماره سیزده را به پله داد و در دیدار برابر مجارستان او را نیمکت نشین توستائو کرد. این موضوع برای هواداران برزیل بسیار عجیب بود. او در رابطه با این اتفاق گفت: پله مقدار زیادی از قدرت بیناییاش را از دست داده و نابینا شده و همینطور از ناحیه لگن دچار مشکل شده است!
پله نسبت به سخنان عجیب او واکنش نشان داد و گفت: سالدانا؟ یک دروغگوی کثیف!
امیلیو گاراستوزو رئیس جمهور دیکتاتور برزیل هرگز از این اتفاق رضایت نداشت و به سالدانیا دستور داد تا او را نیز در لیست مسافران مکزیک قرار دهد.
سالدانیا پس از دستور رئیس جمهور در مصاحبهای جنجالی گفت: من و رئیس جمهور هر دو برزیلی هستیم، هر دو در جنوب برزیل به دنیا آمدهایم و هر دو طرفدار یک تیم هستیم. من مگر به او میگویم که از چه فردی به عنوان نخست وزیر یا وزیر استفاده کند؟ پس او نیز حق ندارد درباره تیم من صحبت کند.
این آخرین مصاحبه سالدانیا بود و تنها ساعاتی پس از انتشار این گفتگو او از سمت سرمربیگری تیم ملی برزیل اخراج شد و زاگالو همبازی سابق پله در جامهای ۱۹۵۸ و ۱۹۶۲ در فاصله دو ماه تا جام جهانی، هدایت این تیم را عهده گرفت.
انرژی سرکوبشده برزیلیها در جام جهانی ۱۹۷۰ فوران کرد. برزیل در نخستین بازی به مصاف تیمی رفت که پله هشت سال قبل در مقابل این تیم مصدوم شد و جام را از دست داد، چکسلواکی.
پله و سلسسائو گام به گام به سمت سومین ژول ریمه حرکت کردند، در دیدار برابر انگلیس او با ضربه سر دروازه بنکس را مورد هدف قرار داد و درست در لحظهای که پله فریاد خوشحالی سر میداد، بنکس در نهایت ناباوری توپ او را مهار کرد. پله در این رابطه گفت: من رکورد گلزنی هستم، اما کسی راجع به تعداد گلهای من صحبت نمیکند و تمام توجهات به ضربه من برابر بنکس است!
برزیل دوباره با رهبری پله زنده شده بود. در فینال برزیل به مصاف ایتالیا رفت. پله در همان شروع بازی بالاتر از تارسیزیو بورگنیچ با یک ضربه سر دروازه ایتالیا را باز کرد و صدمین گل برزیل در جام جهانی توسط ادسون آرانتس دو ناسیمنتو به ثمر رسید.
پله توسط ژرزینیو به آغوش کشیده شد و فریاد میزد: من زندهام، من میبینم!
پله با قهرمانی در این جام برای سومین بار فاتح جام جهان نما شد تا ژول ریمه همراه با شاه فوتبال برای همیشه جاودانه شود.