به گزارش مجله خبری نگار هر فردی این قابلیت را دارد که از نظر ذهنی قوی شود و عملکرد باثباتی داشته باشد و حتی در نامطلوبترین شرایط، جراحان، فضانوردان و ورزشکاران نخبه مثالهایی از اجراکنندههای سطح بالا هستند که تواناییهای خود را از طریق تمرین ذهنی به اوج رسانده اند.
تمرین مهارتهای ذهنی از ۳ مرحله تشکیل شده است و شامل مرحله ابزارها، روشها و دستاوردها میشود.
بر اساس این مطلب که از سوی هوشنگ اسماعیلی کارشناس پزشکی ورزشی تهیه شده و توسط فدراسیون پزشکی ورزشی در اختیار قرار گرفته آمده است: هر بازیکنی از استعدادهای لازم برای داشتن تمرکز کافی در اجرای بهترین عملکرد برخوردار است و هر چقدر این استعدادها بیشتر پرورش یابند و مورد استفاده قرار گیرند بیشتر به ثبات در عملکرد بازیکن کمک خواهند کرد.
هدف گذاری (ایجاد انگیزه): اهداف به فرد ورزشکار انگیزهای میدهند که برای رسیدن به آن اهداف برنامه ریزی و تلاش کند و اگر از این اهداف استفاده مناسب شود به ورزشکار انگیزه، جهت و تمرکز میدهد.
تصویرسازی ذهنی: تصویرسازی ذهنی به بازیکنان کمک میکند تا مهارتهای جدید را بیاموزند، مهارتهای خود را اصلاح و پالایش و برای همه شرایط مختلف مسابقه خود را آماده کنند. علاوه بر این تصویرسازی مثبت میتواند به پرورش اعتماد به نفس و خودباوری کمک کند.
کنترل احساسات: احساسات و عواطف بخش بزرگی از ورزش هستند و بازیکنان باید یاد بگیرند که چطور احساسات به نفع آنها عمل کرده و به ضرر آنها نباشند.
کنترل افکار: آنچه که بازیکنان به خود میگویند یا به آن فکر میکنند میتواند به آنها کمک کند که بهتر تمرکز کنند یا میتواند آنها را پریشان کند و باعث از بین رفتن تمرکز شود، بنابراین بازیکن باید بیاموزد که تفکرات مثبت و انرژی بخش داشته باشد.
پشتیبانی و حمایت: تمام فعالیتهای روزانه باید در جهت حمایت و تقویت مهارتهای ذهنی باشد و از فعالیتهایی که روی تمرکز و اعتماد به نفس در عملکرد تأثیر منفی میگذارد دوری کند. در عین حال با برنامه ریزی و آماده شدن مناسب برای تمرین، مسابقه و داشتن برنامه برای طول تمرین و مسابقه، عملکرد بازیکن ثبات و کیفیت بهتری خواد داشت.
مرحله بعدی استفاده مرتب از استعدادهای ذهنی است، سپس این استعدادها پرورش یافته و در ایجاد تمرکز بهینه و اجرای بهترین عملکرد در شرایط مختلف و پرفشار به بازیکن کمک خواهد کرد.
در این مرحله بازیکنان باید تشویق شوند تا به فعالیتها و عملکرد خود بیاندیشند و به آنها جهت دهند. نیاز است که بازیکنان ثبت، کنترل و نظارت بر شرایط روحی، فکری و احساسی خود را در عملکردهای مختلف (عالی، خوب، متوسط و ضعیف) آغاز کنند و از تجربیات خود بیاموزند و سپس به منظور دستیابی به عملکرد بهینه و باثبات، مهارتهای ذهنی خود را اصلاح و تنظیم کنند.
اندیشیدن: باید برای فکر کردن درباره عملکردهای خوب و بد وقت گذاشته شود؟ چه چیز؟ چرا؟ چگونه؟ سئوالهایی هستند که بازیکنان میتوانند هنگام اندیشیدن درباره تجربیات، از خود بپرسند.
ارزیابی: بازیکنان باید به صورت هدفمند امتحان کنند که چه چیزهایی را میتوانند تنظیم کرده یا تغییر دهند تا عملکرد آنها بهبود یابد. هدف ارزیابی کردن است و اصلاح نه قضاوت کردن و مجازات، بنابراین بازیکنان باید تلاش کنند تا به عقب برگردند و خود را به طور واقع بینانه ارزیابی کنند.
بازخورد: بازیکنان باید به دنبال بازخوردهایی از عملکرد خود باشند که میتواند از مربیان، هم تیمیها و دیگر افراد آگاه در آن ورزش باشد. آنها همچنین میتوانند فیلمهای عملکرد خود را مشاهده کنند و به شناخت و درک با ارزشی دست یابند.
اتفاقات غیرمنتظره: بازیکنان باید انتظار اتفاقات غیرمنتظره را داشته باشند. در هر تمرین یا مسابقه چالشهای جدیدی وجود خواهد داشت و با درک این موضوع و آماده شدن برای غیرمنتظره ها، ثبات و کیفیت عملکرد بازیکن افزایش خواهد یافت.
ایدههای جدید: بازیکنان باید پذیرای راههای جدید در رویکرد و نحوه دستیابی به بعضی چیزها باشند. بعضی وقتها اصلاحات یا تغییرات کوچک میتواند به بهتر شدن عملکرد کمک کند.
استقامت: ساخته شدن یک ورزشکار بزرگ نیاز به زمان زیاد و تعهد فوق العاده دارد. تقریباا ۱۰ سال زمان و ۱۰۰۰۰ ساعت تمرین نیاز است تا بازیکن به اوج عملکرد خود دست یابد و نیاز است که بازیکنان با سرعت مناسب پیش بروند، اهداف واقع بینانه داشته باشند و پشتکار و عزم راسخ را در دستورکار قرار دهند.
مرحله آخر یادگیری توانا شدن در استفاده از استعدادهای ذهنی در همه موقعیتها و شرایط مختلف است که میتوان به اردوهای تمرینی، مسابقات بین المللی، مسابقات انتخابی، فشارهای تماشاگران، مصدومیتها و... اشاره کرد. این استعدادهای ذهنی در شرایطی فراتر از عملکردهای ورزشی قابل استفاده هستند و با بهره گیری از آن ها، میتوان به نقطهای بالاتر از یک بازیکن سطح بالا که فقط در مسابقه وجود دارد، دست یافت.