به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: امروز نخستین سالروز درگذشت استادی است که بسیاری از نسل دوم و سوم انقلاب، به ویژه در مشهد، مفهوم عدالتخواهی را با او و سخنانش شناختند. زندهیاد حاج حیدر رحیمپور ازغدی، مبارزی که یک عمر انقلابی زیست، برای همه کسانی که دل در گرو انقلاب اسلامی و آرمان هایش داشتند، اما به دلیل جوانی، نتوانسته بودند آن دوران باشکوه را درک کنند، یک فرصت طلایی و مغتنم بود؛ طلایی و مغتنم از این نظر که میشد در کلام و رفتار او، نه فقط تاریخ انقلاب، بلکه چهرهای بدون تغییر و غبار از یک انقلابی واقعی را مشاهده کرد.
حاج حیدر، مثل برخی از پیش کسوتان انقلاب، خودش را از نسل جدید جدا نمیدانست؛ تشویق میکرد و با حوصله به حرفهایشان گوش میداد. او اهل مماشات نبود، آنگونه که بخواهد حقیقتی را قربانی مصلحت کند. با صراحت حرف میزد و مینوشت و نگران این بود که مبادا مفاهیم بنیادی انقلاب و تعاریف ناب آن ها، در گذر زمان به دست کسانی که در دوران ما، دلشان دیگر با انقلاب و آرمانهایش نیست یا از همان ابتدای کار، فقط وانمود میکردند که انقلابی هستند و به دنبال فرصتی برای استحاله آن مفاهیم بودند، تغییر کند و مبادا، صدای بلند انقلاب اسلامی ملت ایران که ثمره خون هزاران شهید گلگون کفن است، در میان غوغای روزگار و همهمه اصوات ناصواب و گاه نامحرم، شنیده نشود.
نتیجه و تأثیر اتخاذ چنین رویکردی در دو عرصه آشکار شد؛ نخست جسارتی که به جوانان نسل دوم و سوم انقلاب میداد و آنها را در برابر برخی مدعیان که میخواستند به بهانه بیتجربگی، مسئله توانمندی جوانان را به چالش بکشند، مجهز به سلاح شهامت میکرد و به آنها میآموخت که چگونه باید بدون واهمه از سرزنش دیگران، حق را فریاد و عدالت را مطالبه کنند و دوم، ترسی که به دل انقلابینماها میانداخت و آنها را در مسیر تحقق نیتهای سوئی که داشتند، با واهمه روبه رو میکرد و از سرعتشان میکاست.
یکی از وجوه بسیار مهم شخصیت زندهیاد حاج حیدر رحیمپور ازغدی، تلاش او برای زدودن مظلومیت از چهرههایی بود که برخی، بیمحابا کمر به مصادره آنها بستهبودند. همنشینی او با بزرگان و اینکه خانهاش در مشهد، یکی از مراکز تجمعاندیشمندان و متفکران دهههای، ۳۰، ۴۰ و ۵۰ بود، باعث میشد که حاج حیدر، اولاً شناختی دقیق راجع به آنها داشتهباشد و نقاط قوت و ضعفشان را بداند، ثانیاً، با چنین شناختی، چهره واقعی آنها را پیش روی مخاطبان نسل جدید بگذارد و آنها را از دام فضاهای احساسی که گاهی با اهداف خاص ایجاد میشد برهاند.
با این روش، مخاطبان حاج حیدر میتوانستند دسترسی کاملی به شخصیتهای عصر انقلاب داشتهباشند و گرفتار نفرینها و آفرینهای گاه مغرضانهای که اطراف این شخصیتها وجود داشت، نشوند. او با تأسی به کلام مولای متقیان (ع)، باور راسخ داشت که برای تشخیص حق و باطل بودن یک فکر یا رفتار، ملاک نه فرد، بلکه خود حقیقت است و میکوشید با شوری زایدالوصف، این دیدگاه را در ذهن جوانان عدالت خواه نهادینه و تفکر آنها را در برابر هر نوع دگماندیشی، بیمه کند.
واقعیت آن است که هر جامعهای برای حفاظت از دستاوردهای بزرگ معنوی و تاریخی خودش، به افرادی مانند زندهیاد حاج حیدر رحیمپور ازغدی نیاز دارد؛ افرادی که بیتوجه به تشویقها و تهدیدها، برای باورهایی که حق میدانند، هزینه میکنند و رفتارشان در این عرصه، خودخواهانه نیست؛ یعنی تنها به دنبال نجات خود از ورطههای هولناک زمانه نیستند؛ آزادگانی که حُرّیت خود را با هیچ چیز معاوضه نمیکنند و وجودشان، چراغی است برای نسل بعد؛ نسلی که میخواهد راه پیشینیان حقیقتجوی خود را با گامهایی راسختر طی کند؛ ما در هر عصر و هر نسلی، به افرادی، چون او نیازمندیم.