به گزارش مجله خبری نگار، دختری ۱۵ ساله هستم که پدر و مادرم به من اهمیت نمیدهند و سر هر چیزی با هم بحث میکنند. در پی اینهمه بحث و جدلهای پدر و مادرم مسلما به من آسیبهای روحی زیادی میرسد، افسرده شدهام.
اضطراب و افسردگی، از رایجترین مسائل روانی نوجوانان هستند. اگرچه این مشکلات در هر فرد علتهای خاص خود را دارد، مشکلات عاطفی و ارتباطی یکی از اصلیترین علتهای اضطراب و افسردگی است. در دوران نوجوانی، از یکسو وابستگیهای دوران کودکی را پشتسر گذاشتهایم و از سوی دیگر، هنوز به استقلال کامل از خانواده نرسیدهایم و بیشترین زمان خود را با خانواده میگذرانیم؛ بنابراین طبیعی است که هر نوع تنش در خانواده، ما را بسیار تحت تأثیر قرار دهد؛ زیرا اولا نیاز ما به آرامش، توجه و احساس امنیت بهخوبی تأمین نمیشود، ثانیا هنوز آنقدر استقلال و قدرت نداریم که بتوانیم خود را از فضای آسیبرسان خانواده جدا کنیم و ثالثا ممکن است در نگاه خانواده هنوز کودکی باشیم که درک زیادی از مشکلات یا حق اعتراض ندارد. راهبردهای زیر به شما کمک میکند خودمراقبتی بیشتری داشته باشید.
حل کردن مشکلات والدینتان برعهده شما نیست. اگر تلاش کنید برای آنها راهحلی پیدا کنید، بخش زیادی از زمان و انرژی ذهنیتان را ازدست میدهید و به نتیجهای هم نمیرسید؛ بنابراین هیجانات منفی شامل احساس گناه، ناتوانی و بیعرضگی، مهم نبودن و درماندگی افزایش مییابد. این احساسات، یکی از دلایل ایجاد افسردگی و تشدید آن هستند. گاه والدین از فرزندان بهعنوان قاضی اختلافاتشان استفاده میکنند. هرگز وارد موقعیت جانبداری از یکی از والدین نشوید؛ این کار نهتنها روابط بلندمدت شما را با آنها مختل میکند بلکه آسیب و فشار روانی زیادی دارد. در این موقعیتها قاطعانه «نه» بگویید؛ «فکر نمیکنم بتونم بین شما داوری کنم، اجازه بدید من در این موضوع دخالت نکنم.»
احتمالا همانطور که تنشهای میان والدینتان بالا میگیرد، اضطراب و احساس فشار شما افزایش مییابد. بهطور کلی برای مقابله با مشکلات، دو دسته راهبرد داریم؛ مسئلهمدار و هیجانمدار. راهبردهای مسئلهمدار یعنی تلاش برای پیدا کردن راهحل مشکلات، اما در برخی موقعیتها نمیتوانیم یا نیاز نداریم به راهحل فوری برسیم. در این موقعیتها، راهبردهای هیجانمدار به کمک ما میآیند؛ یعنی راهبردهایی که کمک میکنند قدری احساساتمان را تنظیم کنیم. در شرایط پرتنش خانواده، چه راهبردهای هیجانمداری برای شما متناسب و عملی است؟ آیا میتوانید قدری موسیقی ملایم گوش دهید تا صدای بحث آنها را کمتر بشنوید؟ این امکان را دارید که بیرون از خانه قدم بزنید؟ درددل کردن با یک دوست مطمئن، نوشتن احساسات و افکار روی کاغذ، نوشیدن آب خنک و تنفس عمیق از راهبردهای دیگری است که به کاهش احساسات منفی کمک میکند.
حالا باید سراغ راهبردهای مسئلهمدار برویم و مشکلات را رها نکنیم. ابتدا سعی کنید به طور مستقیم با والدین یا یکی از آنها که با او راحتترید، گفتوگوی بدون تنشی داشته باشید. از جملات با زبان «من» استفاده کنید و بهجای سرزنش، از نیازها و احساسات خود بگویید. بهجای «شما دارین منو با دعواهاتون دیوونه میکنین. پدر و مادر خوبی نیستین» بگویید «من اینروزها تحتفشارم و احساس افسردگی میکنم. نیاز به آرامش دارم و اینکه حالم رو بیشتر درک کنید.» در گامهای بعد شاید لازم باشد مشکل را با مشاور مدرسه یا فردی مورد اعتماد از خویشاوندانتان مطرح کنید. اگر علایم افسردگی را بهشکل مداوم و مختلکنندهای تجربه میکنید، حتما به روانشناس مراجعه کنید.
منبع: خراسان