به گزارش مجله خبری نگار/ایران ورزشی: حضور سه بازیکن خارجی در هر سه رتبه نخست جدول گلزنی در فصل رو به اتمام لیگ برتر فوتبال کشور نشانگر تمام کاستیهای موجود در این زمینه و حاکی از دلایل رویکرد وسیع مربیان تیم ملی ایران به لژیونرها و فورواردهای ایرانی مقیم خارج است.
در میان لژیونرهای فوتبال کشورمان به نامهایی، چون سردار آزمون، کریم انصاریفرد، کاوه رضایی، علیرضا جهانبخش، مهرداد محمدی و البته مهدی طارمی برخورد میکنیم و ما حتی با مهدی قایدی در لیگ کشورهای عربی خاورمیانه (امارات) هم نمایندگانی داریم و رویکرد دائمی مربیان سالهای اخیر تیم ملی به همین مهاجمان (منهای محمدی) اعتراضهایی را از جانب محافل داخلی برانگیخته است. حرف معترضان این است که چرا حتی نیمی از این توجه وسیع به فورواردهای مقیم وطن و بازیکنان شاغل در لیگ ایران مبذول نمیشود و همین جا است که موضوع قبضه شدن جدول گلزنان برتر لیگ داخلی به خارجیها عمدهتر میشود و خود به خود به پاسخی قاطع به سؤالات موجود در این زمینه تبدیل میگردد.
در صدر جدول ردهبندی گلزنان لیگ برتر فوتبال کشور گادوین منشای نیجریهای از باشگاه مس رفسنجان، کوین یامگای تبعه فرانسه از تیم استقلال تهران و لوسیانوی پریرای برزیلی از باشگاه فولاد خوزستان حضوری محسوس و قدرتمندانه دارند و هر سه رتبه اول را مال خود کردهاند.
در جمع بهترین گلزنان داخلی شهریار مغانلو از سپاهان که با ۹ گل زده در رتبه سوم با پریرا شریک است، بهترین عملکرد را داشته است، ولی حتی یک نفر از جمع فورواردهای وطنی به مرز ۱۰ گل زده هم نرسیده است.
این بدان معنا است که در فاصله فقط دو هفته تا پایان لیگ بیست و یکم هیچیک از فورواردهای ایرانی حتی به معدل ۳۰ درصد گلزنی در هر بازی دست نیافته است.
حتی اگر یک مهاجم ایرانی توانسته بود به طور متوسط در هر ۳ مسابقه یک بار گلزنی کند، باز این یک معدل اسفبار بود، زیرا در همین لیگ خودمان پیشینه به ثمر رسیدن ۲۴ گل در یک فصل را (توسط رضا نوروزی) داشتهایم و ارقام ۲۱ و ۲۰ گل نیز توسط آقاهای گل برخی فصول لیگ ثبت شده که رضا عنایتی و سجاد شهباززاده از آن دست بودهاند.
در لیگهای خارجی ۳۴ هفتهای نیز بارها آقاهای گل از ۲۵ گل عبور کردهاند که چیرو ایموبیله ایتالیایی در همین فصل روشنترین نمونه آن است و البته حد اعلای آن رابرت لواندوفسکی لهستانی بوده که برای بایرن مونیخ در فصل پیش ۴۱ گل و در فصل تازه پایان یافته بوندس لیگا ۳۵ گل به ثمر رسانده است.
شاید استدلال شود که آمار گلزنیهای تعدادی از مهاجمان لژیونر فوتبال ایران آنقدرها هم زیاد نیست و مثلاً کاوه رضایی، کریم انصاریفرد و حتی علی قلیزاده که مثل رضایی در لیگ بلژیک بازی میکند و عضو تیم شارلروا است، در اغلب فصلها حتی به ۱۰ گل زده هم نرسیدهاند، ولی وقتی به عملکرد مهدی طارمی در پورتو پرتغال نگاه میکنیم و یا آمار سردار آزمون را زمانی که در لیگ روسیه بود (او پنج ماه پیش جذب بایر لورکوزن آلمان شد و هنوز در این کشور جا نیفتاده است) زیر نظر میگیریم، به حیرت در میآییم و آن را شگفتانگیز مییابیم.
براساس همین آمار نه تنها بازی کردن اینگونه مهاجمان در ترکیب فیکس تیم ملی الزامی است، بلکه مسئولان امر و صاحبنظران باید بنشینند و در جلساتی بحث و بررسی کنند که چرا عملکرد مهاجمان مقیم وطن اینقدر ضعیف است و اینجا هم قافیه را به خارجیها باختهاند. یافتن پاسخ این پرسش الزامی است و فورواردهایی که حق خود را در تیم ملی تضییع شده میدانند، بر پایه کدامین نگرش و با تکیه بر کدام نکته و سندی اینچنین میاندیشند و به چه آمار و دستاوردی میبالند و به کدامین حدود و حد نصابها رسیدهاند که آن را بالاتر از کارنامه سالهای اخیر آزمون و طارمی و انصاریفرد میدانند.
در حالی که منشا ۱۴ گل برای مس رفسنجان زده و یامگا ۱۰ گله به چهار بازیکن میرسیم که در رتبه چهارم گلزنان لیگ نشستهاند، ولی تعداد گلهای زده آنها فقط ۷ گل است، آنها کریم اسلامی از نساجی قائمشهر، مهدی عبدی از پرسپولیس و محمد عباسزاده از تراکتور هستند و یک جمع و تفریق ساده هم به ما میگوید که معدل گلزنیشان نزدیک به یک چهارم گل در هر مسابقه است و صریحتر بگوییم در هر چهار مسابقه فقط یک گل زدهاند.
آیا با این آمار میتوان به ترکیب مهاجمان تیم ملی خرده گرفت و حق لژیونرهای حاضر در این جمع را نامنصفانه دانست؟ منشا در صورتی که در دو بازی باقیمانده مس رفسنجان حداقل یک گل بزند، این دفاعیه را خواهد داشت که در هر دو بازی یک گل زده و چنانچه در پی معدلگیری باشیم، نیم گل در هر مسابقه به ثمر رسانده، اما مغانلو و سایر مهاجمان ایرانی لیگ کدامین دفاع را دارند؟ آیا وضع مهاجمان ایرانی شاغل در لیگ بیش از حد خراب نیست و آیا نباید در این زمینه هرچه سریعتر فکری کرد؟