به گزارش مجله خبری نگار، «میا روزنفلد»، محقق صهیونیست، در مقالهای در هاآرتص نوشت: «هیچ جنایت جنگی نفرتانگیزتر از آتش گشودن سربازان یک ارتش اشغالگر به روی جمعیتی از غیرنظامیان گرسنه و محاصرهشده که برای دریافت کمکهای غذایی صف کشیدهاند، نیست.»
او افزود: «در اسرائیل، تیراندازی عمدی به یک توده رنجدیده، ناامید و درمانده، خود به خود تصاویر اقدامات نازیها را تداعی میکند، مگر اینکه عاملان این جنایت سربازان اسرائیلی باشند و قربانیان ساکنان غزه باشند که شهرهایشان ویران و چادرهایشان سوزانده شده و تنها جرمشان تلاش برای رساندن لقمه نانی به فرزندانشان است.»
روزنفلد، محقق جامعه و سیاست فلسطین در سرزمینهای اشغالی خاطرنشان کرد که تحقیقات منتشر شده توسط هاآرتص در ۲۶ ژوئیه ۲۰۲۵، درباره سخنان سربازان و افسران صهیونیستی در مورد دستوراتی که از فرماندهان خود دریافت کرده بودند مبنی بر «تیراندازی به جمعیت غیرمسلح برای دور نگه داشتن آنها از نقاط توزیع غذا، حتی اگر هیچ تهدیدی ایجاد نمیکردند»، در درجه اول «اهمیت رسانهای و اخلاقی» دارد.
او ادامه داد: طبق گزارش دفتر هماهنگی امور بشردوستانه سازمان ملل در تاریخ سوم ژوئیه، «قربانیان «نان نجات» - که تعدادشان به ۶۴۰ نفر میرسد - حدود ۲۲ درصد از تقریباً ۲۹۰۰ فلسطینی کشته شده توسط آتش ارتش اسرائیل در نوار غزه، از زمان شروع به کار مراکز توزیع کمکهای امن در ۲۷ مه تا ۲ ژوئیه و حدود ۱۰ درصد از ۶۴۵۴ کشته شمارش شده در آنجا بین تاریخ از سرگیری بمباران غزه توسط اسرائیل در ۱۸ مارس تا ۲ ژوئیه را تشکیل میدهند.
پژوهشگر صهیونیستی در ادامه گفت: «بنابراین، نقض توافق آتشبس با حماس، گامی از پیش برنامهریزی شده با هدف تشدید آسیبهای وارده به مردم غزه، از طریق ترکیبی از کشتار جمعی، تخریب زیرساختهای حیاتی و آوارگی اجباری، همراه با محرومیت از کمکهای بشردوستانه و خنثیسازی سازمانهای امدادی و خدمات اضطراری موجود بود.»
روزنفلد گفت هر عنصر از این طرح، جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت محسوب میشود و ترکیب آنها را، چه از نظر نیت اصلی و چه از نظر پیامدهای ناشی از آن، تنها میتوان یکی از شنیعترین جنایات علیه بشریت تلقی کرد.
او افزود: «از آنجایی که این جنایت هولناک در زمان نگارش این متن هنوز در حال وقوع است و حتی متوقف کردن آن از طریق توافق آتشبس، عدم تکرار آن را در آینده تضمین نمیکند و از آنجایی که توقف آن به معنای عفو عمومی نیست، لازم است سعی کنیم بفهمیم چه چیزی به آن اجازه ادامه میدهد.»
به گفته روزنفلد، نهادهای سازمان ملل و نهادهای وابسته به آن از نظر تئوری ابزارها و سازوکارهایی را در اختیار دارند که میتوانند از ارتکاب چنین جنایتی جلوگیری کنند یا حداقل آن را در مراحل ابتدایی متوقف کنند، بهویژه که هر عنصری نقض فاحش قوانین بینالمللی و کنوانسیونهایی است که رژیم صهیونیستی امضا کرده و انتظار میرود به آنها پایبند باشد.
این محقق بر این باور است، هر فردی که از نزدیک این موضوع را دنبال کند، متوجه میشود که این بار «جهان ساکت نمانده است»، حداقل نه مهمترین نهادهای آن. او میگوید، از روزهای اول جنگ، تلاشهای فشردهای در سازمان ملل برای متوقف کردن جنایات جنگی رژیم، چه در کمیتههای مختلف، مجمع عمومی یا شورای امنیت، انجام شده است. با این حال در طول ۲۱ ماه گذشته، تغییراتی در رویکرد سیاسی رژیم صهیونیستی صورت گرفته است و رژیم از جنگی با هدف جلوگیری از تأسیس یک کشور فلسطینی در سرزمینهای اشغالی، به جنگی با هدف جلوگیری از ادامه حیات فلسطینیها در داخل فلسطین تغییر رویکرد داده است.
او در ادامه گفت جنگ رژیم صهیونیستی نه تنها ساکنان غزه را در برگرفته است، بلکه ساکنان کرانه باختری نیز هدف قرار گرفتهاند. حدود ۴۰ هزار نفر از ساکنان اردوگاههای آوارگان جنین، طولکرم و نور شمس در یک عملیات تخریب بیسابقه که توسط ارتش صهیونیستی در ژانویه ۲۰۲۵ (در طول آتشبس در غزه) آغاز شد، از خانههای خود آواره شدهاند، بدون اینکه چشماندازی برای پایان آن وجود داشته باشد. دهها خانه با خاک یکسان شدهاند و احکام تخریب، صدها خانه دیگر را تهدید میکند. زیرساختها کاملاً نابود شدهاند و دهها هزار آواره بیخانمان و بیآینده رها شدهاند.
روزنفلد در پایان گفت: «ما، مخالفان اشغال در داخل اسرائیل، از نسلهای قدیم و جدید، بقایای اردوگاه صلح که زمانی گسترده و امیدوارکننده بود، موفق به متوقف کردن جنگ نابودی در غزه نشدهایم. اما آنچه ارتش و شهرکنشینان در کرانه باختری انجام میدهند، هنوز هم میتواند متوقف شود؛ و این ماموریت ماست. اگر شکست بخوریم، تاریخ ما را نخواهد بخشید.»