کد مطلب: ۹۱۴۲۷۷
|
|
۱۱ مهر ۱۴۰۴ - ۰۹:۱۹

از بوگوتا تا خارطوم: تحقیقات میدانی، مزدوران کلمبیایی را در قلب جنگ سودان آشکار می‌کند

از بوگوتا تا خارطوم: تحقیقات میدانی، مزدوران کلمبیایی را در قلب جنگ سودان آشکار می‌کند
تحقیقی که توسط وب‌سایت «In Depth Reports» منتشر شد، یک شبکه مخفی را آشکار کرد که کلمبیایی‌های بازنشسته را برای جنگ در جنگ سودان استخدام می‌کرد.

به گزارش مجله خبری نگار، تحقیقات نشان داد که این سربازان با وعده‌های دروغین مشاغل امنیتی فریب داده می‌شوند، سپس به پورت سودان پرواز می‌کنند، در آنجا آموزش مختصری می‌بینند و سپس در واحد‌های ارتش مستقر در خطوط مقدم در دارفور و کردفان ادغام می‌شوند.

شهادت‌های غیرنظامیان و سربازان نشان می‌دهد که چگونه مزدوران اسپانیایی‌زبان، ترس و نفرت را گسترش داده و گور‌های بی‌نشانی از خود به جا گذاشته‌اند.

این تحقیق بیان می‌کند که پدیده مزدوران یا پیمانکاران نظامی در دو دهه گذشته شاهد رونق چشمگیری بوده است و از موارد فردی منزوی به یک صنعت فرامرزی تبدیل شده است که ارتش‌های کمکی یا واحد‌های کوچکی را تولید می‌کند که مأموریت‌های جنگی و امنیتی دقیقی را انجام می‌دهند.

شهادت سربازان سودانی نیز همین را تأیید کرد و اظهار داشت که مزدوران کلمبیایی بخشی از جنگ شده‌اند.

علیرغم تفاوت در جغرافیا و بازیگران این جنگ‌ها، انگیزه‌ها همچنان مشابه هستند: دستیابی به شرایط اقتصادی بهتر در مواجهه با فقر، حتی اگر بهای آن به معنای جنگیدن در جنگ‌هایی باشد که نقشه‌ها و علل آنها را به سختی درک می‌کنند.

در محله‌های‌ام‌درمان در سودان، اوضاع تفاوتی نداشت، چرا که غیرنظامیان از مواجهه با مردان عجیبی که با لهجه‌ی متمایز کلمبیایی به زبان اسپانیایی صحبت می‌کردند و با واحد‌های ارتش سودان می‌جنگیدند، سخن می‌گفتند.

سربازان آمریکای لاتین چگونه به قلب درگیری در سودان رسیدند؟

طبق گزارش «In Depth Reports»، چند ماه پیش آگهی‌های مرموزی در خیابان‌های بوگوتا و مدلین ظاهر شد که ادعا می‌کردند «مشاغل امنیتی با درآمد خوب در خاورمیانه با قرارداد‌های رسمی و حقوق به دلار آمریکا» وجود دارد.

این آگهی‌ها محل کار یا ماهیت وظایف را مشخص نمی‌کردند، اما همین وعده کافی بود تا صد‌ها سرباز کلمبیاییِ مرخص‌شده از خدمت و کهنه‌سربازان واحد‌های ضدشورش و چریکی داخلی را که پس از سال‌ها خدمت به دنبال فرصت‌های جدید بودند، جذب کند.

علاوه بر این اطلاعیه‌ها، الگو‌های پرواز غیرمعمولی از گروه‌هایی مشاهده شده است که از طریق مراکز ترانزیت، کلمبیا را ترک کرده و در نهایت در فرودگاه‌های نظامی در شرق سودان، به ویژه پورت سودان، فرود آمده‌اند.

ورود جنگجویان کلمبیایی به پورت سودان پایان سفر آنها نبود، بلکه صرفاً آغاز راه بود. پس از ساعت‌ها سفر از طریق گذرگاه‌های متعدد، آنها خود را در باند یک پایگاه هوایی نظامی تحت تدابیر شدید امنیتی یافتند.

به گفته همین منبع، آنها در آنجا توسط نیرو‌های ویژه سودانی پذیرفته شده و بلافاصله با اتوبوس‌های نظامی بدون پنجره به اردوگاه وادی صیدنا در شمال خارطوم منتقل شدند.

این وب‌سایت گزارش می‌دهد که در داخل اردوگاه، نیرو‌های خارجی استخدام‌شده یک دوره آموزشی فشرده را که چندین هفته طول کشید، گذراندند. یک افسر سودانی که در نظارت بر عملیات شرکت داشت، به تیم تحقیق گفت: «هدف آموزش جنگیدن به آنها نبود، زیرا آنها از قبل سربازان حرفه‌ای بودند. آنچه ما بر آن تمرکز کردیم، آشنایی آنها با سلاح‌های محلی، به ویژه تفنگ‌های کلاشینکف و توپخانه سبک، و روش‌های حرکت در یک محیط بیابانی باز بود، که محیطی کاملاً متفاوت از جنگل‌هایی است که در کلمبیا به آنها عادت داشتند.»

این آموزش همچنین شامل درس‌هایی در مورد آداب و رسوم محلی و کلمات دستوری عربی پایه مانند راست، چپ، آتش و ایست برای تسهیل هماهنگی میدانی با نیرو‌های سودانی بود.

پس از مرحله پایگاه هوایی وادی صیدنا، برخی از مزدوران به اردوگاه مرخیات در نزدیکی خارطوم منتقل شدند و در آنجا در جنگ شهری و حملات شبانه آموزش دیدند. در پایان دوره آموزش، مزدوران کلمبیایی به فعال‌ترین خطوط مقدم، به ویژه در ایالت‌های دارفور و کردفان، اعزام شدند.

مزدوران کلمبیایی علاوه بر نقش رزمی خود، تأثیر روانی دوگانه‌ای در ارتش سودان داشتند. برای رهبری نظامی در خارطوم، حضور آنها راهی برای تقویت روحیه سربازان خسته از یک جنگ طولانی و طاقت‌فرسا بود.

در میان کسانی که رسیدند، کارلوس جیووانی، سرباز سابق ارتش کلمبیا که زودتر از موعد بازنشسته شد، داستان خود را پس از فرار از سودان و بازگشت به وطنش برای این وب‌سایت تعریف کرد.

کارلوس جیووانی در اظهارات خود توضیح می‌دهد: «یک افسر بازنشسته با من تماس گرفت و پیشنهاد قرارداد با یک شرکت خصوصی را داد. او گفت که این کار حفاظت از تأسیسات نفتی در خاورمیانه است و حقوقی تا سقف ۳۰۰۰ دلار در ماه دریافت می‌کند. این مبلغ برای ما بسیار زیاد بود و بسیاری از همکارانم بلافاصله موافقت کردند.»

او ادامه داد: «اما چیزی که بعداً کشف کردم این بود که مقصد، برخلاف شایعات مربوط به استخدام‌کنندگان، میدان‌های نفتی لیبی نبود، بلکه سودان بود. در آنجا، من و همکارانم با واقعیتی کاملاً متفاوت رو‌به‌رو شدیم: اردوگاه‌های آموزشی، جبهه‌های نبرد خونین و جنگی که حتی از علل آن بی‌خبر بودند.»

کارلوس جیووانی، که پیش از استخدام در سودان، ۱۲ سال در ارتش کلمبیا خدمت کرده بود، تجربه خود را اینگونه بازگو کرد: «ما در واحد‌های کوچک تهاجمی، شامل ۱۰ تا ۱۵ جنگجو در گردان‌های بزرگتر، ادغام شدیم. ماموریت اصلی ما انجام حملات مستقیم و حمله به مواضع مستحکم بود.»

جیووانی می‌گوید: «سربازان محلی ما را به عنوان یک نیروی جنگجوی حرفه‌ای که از مرگ نمی‌ترسند، می‌دیدند.»، اما حضور آنها بدون تنش نبود، زیرا برخی از سربازان سودانی احساس تهدید و تبعیض می‌کردند و می‌دیدند که کلمبیایی‌ها مزایای مالی و لجستیکی بسیار بیشتری نسبت به آنها دریافت می‌کنند.

ترس از غریبه‌ها

منظره‌ی مزدوران کلمبیایی خاطره‌ای گذرا در حافظه‌ی سودانی‌ها نبود؛ بلکه شوکی جمعی بود که در سراسر اردوگاه‌ها، بازار‌ها و خانه‌هایی که بمباران شده بودند، طنین‌انداز شد.

در شهر نیالا در دارفور، عایشه، زنی حدوداً پنجاه ساله که پس از حمله به محله‌شان به همراه پنج فرزندش فرار کرده بود، آن لحظه وحشتناک را اینگونه روایت می‌کند: «وقتی نیرو‌های ارتش وارد منطقه ما شدند، اوضاع عادی نبود. صدا‌هایی به زبان‌هایی که نمی‌فهمیدم می‌شنیدم، اما یک کلمه مدام تکرار می‌شد: کلمبیا... کلمبیا. مرد تنومندی را دیدم که لباس نظامی با وصله زرد، آبی و قرمز به تن داشت. آن موقع بود که فهمیدم با جنگجویان خارجی رو‌به‌رو هستیم.»

او افزود: «بچه‌ها وحشت‌زده بودند. ما دیگر احساس نمی‌کردیم که توسط ارتش سودان محاصره شده‌ایم، بلکه احساس می‌کردیم که توسط غریبه‌هایی که از راه دور آمده‌اند، محاصره شده‌ایم.»

در کوچه‌های کردفان، یک غیرنظامی دیگر این برخورد را با صدایی خشمگین توصیف کرد: «مطمئن بودم که این مردان نه عرب بودند و نه آفریقایی. تکان‌دهنده بود. ما با غریبه‌هایی می‌جنگیدیم که از قاره دیگری آورده شده بودند.»

تحقیقات نشان داد که برخی از ترس مواجهه با این غریبه‌ها از ترک خانه‌های خود خودداری می‌کردند، در حالی که برخی دیگر احساس تحقیر را توصیف می‌کردند، گویی سرزمینشان به میدان نبردی تبدیل شده بود که هر کسی می‌توانست برای آوردن سرباز هزینه کند، می‌توانست آن را به کار گیرد.

محمود، مرد جوانی که به یک اردوگاه موقت آواره شده است، وضعیت را با این جمله بیان کرد: «جنگ وقتی بین مردم یک کشور باشد به اندازه کافی بی‌رحمانه است...، اما وقتی با مردانی رو‌به‌رو می‌شوید که زبانشان را نمی‌فهمید، هویتشان را نمی‌دانید و دلایل جنگیدنشان را نمی‌دانید، ترس دو چندان می‌شود.»

اجساد ناشناس

شهادت‌ها نه تنها از غیرنظامیان یا مزدوران فراری، بلکه به خود ارتش سودان نیز رسیده است، جایی که روایت‌هایی شروع به نشت کرده و تناقضات ناشی از ادغام جنگجویان خارجی در واحد‌های آن را آشکار می‌کند.

یک افسر سابق ستاد کل سودان در مصاحبه‌ای غیررسمی با یک روزنامه‌نگار محلی، به «سردرگمی در برخی از واحد‌های نظامی به دلیل وجود اجسادی که به خانواده‌هایشان تحویل داده نشده‌اند و هویت آنها با سوابق ارتش سودان مطابقت ندارد» اشاره کرد.

او افزود: «اسامی کشته‌شدگان ثبت شده است و هیچ‌کس نمی‌تواند آنها را شناسایی کند.»

این روایت با شهادت خوان دیوید، برادر یک سرباز کلمبیایی که در اواخر ماه اوت در سودان کشته شد، مطابقت دارد. او گفت: «برادرم قبل از کشته شدنش به ما گفت که پنج نفر از رفقایش در نبرد کشته شده‌اند و اجساد آنها به کلمبیا بازگردانده نشده و ارتش سودان آنها را در آنجا دفن کرده است، گویی هرگز وجود نداشته‌اند. تا به امروز، ما نمی‌دانیم او کجا دفن شده است. همسرش هنوز بی‌صبرانه منتظر است تا بقایای جسدش به خانه بازگردانده شود، اما بی‌فایده است. حقیقت دردناک این است که برادرم و رفقایش در جنگی که متعلق به آنها نبود، به اعدادی صرف تبدیل شدند.»

در کلمبیا، پرونده مزدورانی که در سودان کشته شدند و بقایای آنها بازگردانده نشد، خشم عمومی را برانگیخته است. در همین حال، وکلا و مدافعان حقوق بشر با نگرانی فزاینده‌ای این پرونده را دنبال می‌کنند، در حالی که سوالاتی در مورد سرنوشت جنگجویانی که در نبرد کشته شده و بدون اطلاع رسمی به خانواده‌هایشان دفن شده‌اند، مطرح است.

گوستاو خوان رامیرز، وکیل کلمبیایی که با خانواده‌های قربانیان برای بازیابی بقایای عزیزانشان همکاری می‌کند، گفت: «آنچه اتفاق می‌افتد غم‌انگیز است. تمام خانواده‌ها منتظرند تا عزیزان خود را با عزت دفن کنند، اما حقیقت این است که بسیاری از آنها بدون هیچ ردی در سودان رها شده‌اند. این نه تنها نقض قوانین بین‌المللی است، بلکه زخم عمیق انسانی است که رنج مادران و همسرانی را که حتی قبری برای سر زدن ندارند، تشدید می‌کند.»

در همین راستا، یکی از اعضای کمیته روابط خارجی سنای کلمبیا که نخواست نامش فاش شود، به تیم تحقیق گفت: «رها کردن اجساد شهروندانمان در میدان نبرد خارجی، بدون شناسایی و بدون مراقبت کنسولی، از نظر قانونی و اخلاقی غیرقابل قبول است. ما از دولت می‌خواهیم که بیانیه‌ای عمومی صادر کند، سازوکار‌های بازگرداندن به کشور را مطابق با قوانین بین‌المللی فعال کند و شبکه‌های استخدامی که این جوانان را با قرارداد‌های گمراه‌کننده فریب داده‌اند، تحت پیگرد قانونی قرار دهد.»

او افزود: «خانواده‌های زیادی با من تماس گرفته‌اند و تنها چیزی که درخواست می‌کنند، حق دفن محترمانه عزیزانشان است. وزارت امور خارجه، سرویس مهاجرت کلمبیا و دفتر دادستان کل باید فوراً و با هماهنگی مقامات سودانی، برای شناسایی محل دفن و بازگرداندن بقایای اجساد اقدام کنند، یا حداقل اسناد رسمی ارائه دهند که شرایط و محل مرگ را روشن کند.»

این وب‌سایت خاطرنشان می‌کند که تیم تحقیقاتی از طریق ایمیل رسمی با مقامات کلمبیایی (وزارت امور خارجه، وزارت دفاع، دفتر دادستان کل، سرویس مهاجرت کلمبیا و نهاد نظارتی شرکت‌های امنیتی خصوصی) تماس گرفته و خواستار اظهار نظر در مورد اطلاعات مربوط به استخدام و انتقال شهروندان کلمبیایی برای جنگ در سودان شده است، اما طبق این گزارش، هیچ پاسخی دریافت نکرده است.

این تحقیق خاطرنشان می‌کند که در قلب خارطوم، ارتش سودان با بحرانی چندوجهی رو‌به‌رو است که رهبری آن را بر آن داشته تا به دنبال راه‌حل‌های فوری برای جبران کمبود فزاینده در صفوف خود باشد. در این شرایط، توسل به مزدوران خارجی، به رهبری کلمبیایی‌ها، به عنوان گزینه‌ای جذاب پدیدار شده است. اکثر سربازان کلمبیایی پیش از این در واحد‌های ضد شورش و در جنگ چریکی علیه نیرو‌های مسلح انقلابی کلمبیا (فارک) و باند‌های مواد مخدر خدمت کرده و تجربه عملی در نبرد‌های غیرمتعارف کسب کرده‌اند.

علاوه بر این، هزاران سرباز هر ساله در کلمبیا بدون جایگزین‌های اقتصادی مناسب از خدمت مرخص می‌شوند و این امر آنها را به طعمه‌های آسانی برای شبکه‌های جذب نیرو تبدیل می‌کند.

در این زمینه، خورخه مانیا، محقق کلمبیایی، این پدیده را خلاصه می‌کند و می‌گوید: «سربازان کلمبیایی برای جنگ‌های غیرمتعارف آموزش می‌بینند و مهمتر از آن، هزینه‌های آنها کمتر از سربازان غربی است. سالانه هزاران نفر، چه به دلیل بازنشستگی و چه به دلیل دستمزد پایین، ارتش را ترک می‌کنند و این آنها را به اهداف آسانی برای شبکه‌های جذب نیرو تبدیل می‌کند.»

با این حال، همه کارشناسان معتقدند که این وضعیت پایدار نیست. دکتر آندریاس کریگ، محقق مطالعات امنیتی و دفاعی، هشدار می‌دهد: «توسل به مزدوران فقط یک تصمیم نظامی کوتاه‌مدت نیست، بلکه نشان دهنده یک بحران عمیق‌تر است. وقتی ارتش قادر به جذب جنگجویان محلی نیست، به استخدام یک نیروی خارجی متوسل می‌شود.»

پول همه چیز را می‌خرد

پدیده «سربازان مزدور» چیز جدیدی نیست، بلکه امتداد یک تاریخ طولانی و بازار آزاد برای صادرات جنگجویان است که توسط عوامل اقتصادی، اجتماعی و نظامی درهم تنیده هدایت می‌شود.

طبق تخمین‌های سرهنگ جان مارولاندا، رئیس انجمن افسران بازنشسته نیرو‌های مسلح کلمبیا، سالانه بین ۱۰۰۰۰ تا ۱۵۰۰۰ سرباز و افسر بازنشسته یا از خدمت مرخص می‌شوند که اکثر آنها خود را بدون جایگزین‌های اقتصادی واقعی می‌بینند.

این شکاف، در را به روی شبکه‌های استخدامی کاملاً باز می‌کند، زیرا یک سرباز بازنشسته می‌تواند با امضای قرارداد با یک شرکت امنیتی خصوصی، درآمد خود را تقریباً دو برابر کند، حتی اگر این به معنای پیوستن به درگیری‌های خارجی باشد که با زمینه‌های آن آشنا نیست.

طبق گزارش «In Depth Reports»، امروزه این رویه دیگر محدود به سربازانی که به دنبال قرارداد‌های کاری هستند، نیست. این رویه به یک صنعت سازمان‌یافته متشکل از شرکت‌های امنیتی خصوصی، واسطه‌ها و شبکه‌های مالی فراملی تبدیل شده است. برخی از این شرکت‌ها به طور قانونی در کلمبیا یا پاناما ثبت شده‌اند، اما به عنوان پوششی برای قرارداد‌های مزدوری عمل می‌کنند که به صورت کاملاً مخفیانه مدیریت می‌شوند.

همانطور که ماریا ترزا روئیز، محقق کلمبیایی و متخصص در مناقشات آمریکای لاتین، توضیح می‌دهد: «کلمبیا چیزی را تولید می‌کند که می‌توان آن را نیروی کار نظامی ارزان توصیف کرد. سربازان کلمبیایی با تجربه جنگی بی‌نظیری خدمت را ترک می‌کنند، اما هیچ آینده اقتصادی ندارند. این ترکیب، آنها را به منبعی ایده‌آل برای شبکه‌های مزدور تبدیل می‌کند.»

نقض کنوانسیون سازمان ملل متحد

حضور مزدوران را نمی‌توان صرفاً یک پدیده نظامی یا اقتصادی دانست؛ بلکه نقض قوانین بین‌المللی است. کنوانسیون بین‌المللی سازمان ملل متحد علیه استخدام، استفاده، تأمین مالی و آموزش مزدوران، که در سال ۱۹۸۹ تصویب و توسط ده‌ها کشور تصویب شد، تعریف دقیقی از مزدوران ارائه می‌دهد و موارد زیر را جرم‌انگاری می‌کند:

● استخدام، استفاده، تأمین مالی یا آموزش مزدوران.

● مشارکت مستقیم در خصومت‌ها در داخل کشوری که شهروند آن نیستند.

● کسب منافع مادی یا سیاسی در ازای خدمات خود در منازعات داخلی یا بین المللی.

اما واقعیت بسیار پیچیده‌تر است. بیشتر این فعالیت‌ها تحت پوشش شرکت‌های امنیتی خصوصی انجام می‌شوند که قرارداد‌هایی با اصطلاحات مبهمی مانند «حفاظت از تأسیسات» یا «خدمات امنیتی» ارائه می‌دهند، در حالی که هدف واقعی مشارکت مستقیم در نبرد است.

پروفسور آنتونیو کاسسه، متخصص حقوق بین‌الملل در دانشگاه ژنو، این معضل را توضیح می‌دهد: «با وجود وضوح کنوانسیون سازمان ملل علیه استخدام و استفاده از مزدوران، این خلأ قانونی در شرکت‌های امنیتی خصوصی وجود دارد. آنها پوشش قانونی برای فعالیت‌های خود فراهم می‌کنند و اثبات قصد شرکت در نبرد مستقیم را دشوار می‌سازد.»

آنتونیو کاسسه افزود: «با این حال، آوردن جنگجویان کلمبیایی برای خدمت در ارتش سودان علیه نیرو‌های محلی، آشکارا در محدوده جرایم بین‌المللی قرار می‌گیرد.»

این وب‌سایت در پایان تحقیقات خود اظهار می‌کند که آنچه این تحقیقات کشف کرده صرفاً جزئیات پرواز‌های مخفی یا قرارداد‌های گمراه‌کننده و پنهان نیست. این سؤال همچنان باقی است: آیا با مزدوران همچنان به عنوان «تفنگداران اجیر شده» در جنگ‌های دیگران رفتار خواهد شد، یا افشای این شبکه‌ها روزی منجر به پاسخگویی واقعی خواهد شد که کرامت قربانیان را بازمی‌گرداند؟

منبع: In Depth Reports

برچسب ها: سودان کلمبیا
ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر