به گزارش مجله خبری نگار، «بیبیسی بهگونهای عمل میکند، گویا اداره روابط عمومی حکومت و ارتش اسرائیل است»، این بخشی از شهادت کارمندان بیبیسی است.
بیش از صد روزنامهنگار بیبیسی با نوشتن نامهای به مدیریت شبکه، خشم خود را از نحوه پوشش جانبدارانه اخبار اسرائیل و تبدیل شبکه به «اداره روابط عمومی حکومت و ارتش اسرائیل» ابراز داشتند.
در مقالهای به قلم یکی از روزنامهنگاران بیبیسی که مه گذشته در نشریه آمریکایی «ژاکوبین» منتشر شد، وی فاش میکند، سردبیران شبکه بیم دارند، گزارشی برخلاف خواست اسرائیل بنویسند و مورد بازخواست قرار گیرند.
نویسندگان نامه که به دلایل امنیتی خواستار عدم افشای هویت خود شدند، میگویند، ممانعت از پخش مستند «غزه: پزشکان زیر آتش» تنها یکی از تصمیمات شبکه برای سرپوش گذاشتن بر حقایق جاری در غزه رخ است و این بار دیگر ثابت میکند، بیبیسی بیطرفی خبری و اخلاق حرفهای را مراعات نمیکند.
درحالی با پخش مستند «غزه: پزشکان زیر آتش» ممانعت شد که محتوای آن مطابق دستورالعملهای شبکه و دارای تأییدیه کامل هیئت تحریریه است، امضاکنندگان نامه عدم پخش این گزارش را «تصمیمی سیاسی» میدانند و تأکید میکنند، «بیبیسی از ترس اسرائیل چنین تصمیمی گرفته است.»
این اولینبار نیست، بیبیسی جانبدارانه اخبار اسرائیل/فلسطین را پوشش میدهد. تحلیل جامع از بیشاز ۶۰۰ مقاله و ۴ هزار پخشزنده بیبیسی بین ۷ اکتبر تا ۲ دسامبر ۲۰۲۳ توسط «مونا شلبی»، روزنامهنگار «گاردین» نشان میدهد، پوشش خبری بیبیسی بر الگوی عدم قائل شدن هرگونه ارزش انسانی برای فلسطینیها مبتنی است.
درحالیکه بیبیسی برای توصیف شهدای فلسطینی از واژههای خاکستری مانند «مردم» یا «جمعی از مردم»، بدون حتی نامبردن از عامل جنایت استفاده میکند، در مقابل اخبار اسرائیل را با همه جزئیات پوشش میدهد.
تحقیقات وبگاه Declassified نشان میدهد، چگونه پوشش خبری بیبیسی عمداً یکی از جدیترین مسائل راهبردی منطقه، یعنی زرادخانه هستهای اسرائیل را نادیده میگیرد.
بهگفته Declassified، بیبیسی علیرغم پوشش گسترده حملات اسرائیل و آمریکا به ایران در ژوئن گذشته، بهطور هدفمند از پوشش اخبار مربوط به زرادخانه هستهای اسرائیل اجتناب کرد.
همچنین، Declassified میگوید، از ۱۰۳ مقالهای که در این مدت منتشر شده و به برنامه هستهای ایران و خطرات ناشی از «غنیسازی اورانیوم» پرداخته، داشتن سلاح هستهای توسط اسرائیل نادیده گرفته شد و تنها ۶ مقاله آنهم بهشکلی گذرا به آن اشاره داشتند، درحالیکه مؤسسه تحقیقات صلح بینالمللی استکهلم کلاهکهای هستهای اسرائیل را ۹۰ تا ۳۰۰ کلاهک تخمین میزند.
همچنین، بسیاری از مقالات بیبیسی درباره برنامه هستهای ایران به نقل از مقامات اسرائیلی است، بدون اینکه از منابع مستقل استفاده یا به تسلیحات هستهای اسرائیل اشاره کند.
نامه کارکنان بیبیسی به یک چهره کلیدی اشاره میکند و میگوید: «این جانبداری اتفاقی و تصادفی نیست، بلکه امری برنامهریزیشده است. بخش عمدهای از پوشش خبری شبکه در این حوزه، تحت تأثیر تعصبات نژادپرستانه علیه فلسطینیها قرار دارد.
شیوه متناقض اعمال دستورالعملهای سردبیری، نقش "سر رابی گیب"، عضو هیئت مدیره بیبیسی را آشکار میکند که روابط نزدیکی با روزنامه یهودی "کرونیکل" دارد، روزنامهای که به محتواهای ضدفلسطینی و اغلب نژادپرستانهاش معروف است.»
«مینتپرس» در ژانویه ۲۰۲۵ گزارشی منتشر کرد که در آن به تأثیر «رافی برگ»، سردبیر خاورمیانه بیبیسی، بر خط خبری این شبکه در پوشش اخبار فلسطین و منطقه اشاره میکند.
این گزارش ضمن اشاره به مدرک دانشگاهی برگ که از دانشگاه عبری قدس در رشته مطالعات یهودی و اسرائیل گرفته شده و مشارکتهایش در تظاهرات حمایت از اسرائیل در لندن در سال ۲۰۰۹ نتیجه میگیرد، چنین جانبداری و چنین خط خبری در بیبیسی دور از انتظار نیست.
گزارش همچنین، به روابط حرفهای و شخصی برگ با چهرههای برجسته اسرائیلی، از جمله «دنی لیمور»، مقام سابق موساد اشاره و خاطرنشان میکند، برگ در تألیف یکی از کتابهایش از موساد کمک گرفت، بههمیندلیل برگ در مصاحبههایش همواره از موساد قدردانی و دفترش را با عکسهایی تزئین میکند که در کنار مقامات اسرائیلی گرفته، بهحدی که «یائیر»، پسر نتانیاهو بهصورت مکتوب از وی تشکر کرده است.
این جانبداری فقط مختص بیبیسی نیست، بلکه خطمشی بسیاری از رسانهای غربی است که ریشه در پیوندهای ساختاری آنها با افکار استعماری غرب دارد. «دایا توسو»، استاد روزنامهنگاری دانشگاه هنگکنگ این جانبداری را «جانبداری ساختاری» توصیف میکند که به تاریخی به قدمت استعمار غرب دارد، بنابراین طبیعی است که آژانسهای خبری و روزنامههای بزرگی مانند رویترز، فرانسه، آسوشیتدپرس، بیبیسی، نیویورک تایمز و واشنگتنپست، چیزی جز بوقهای استعماری و در خدمت پروژه استعمار غرب نباشند.
روزنامهنگاری مدرن در غرب با اختراع تلگراف اواسط قرننوزدهم ظهور کرد تا در پی آن آژانسهای خبری مانند رویترز پای به عرصه وجود بگذارد که دفتر مرکزی آن در لندن، پایتخت امپراتوری استعماری است.
دایا توسو میگوید، همزمان با گسترش استعمار بریتانیا در دنیا، رویترز نیز رشد کرد و سیاستهای تحریریه و خط خبری آن، همان سیاست استعماری بریتانیا شد، بنابراین پوشش خبری جانبدارانه غزه توسط رسانهها بریتانیایی نباید سؤالبرانگیز باشد، این خط خبری سالهاست که دنبال میشود، کافی است، پوشش خبری آنها در قبال ویتنام، آمریکایی لاتین، عراق و افغانستان را بهیاد آورد.