به گزارش مجله خبری نگار، در روزهای اخیر بحث خرید یک جنگنده چینی و به طور خاص چنگدو جی-۱۰ سی (Chengdu J۱۰-C) توسط ایران نقل محافل بوده است، جنگندهای از نسل ۴.۵ که بسیاری آن را نسخه چینی جنگنده آمریکایی اف-۱۶ فایتینگ فالکون میدانند و شباهت ظاهری این دو نیز بیش از پیش به این شایعات دامن میزند. در طی سالها گفته میشد که اسرائیل بعد از دریافت جنگنده اف-۱۶ از آمریکا و به دلیل روابط خوبی که در دورهای با چین داشت، نقشه این جنگنده را در اختیار رقیب اصلی اقتصادی و نظامی ایالات متحده قرار داده است.
به هر ترتیب، بعد از سالها گمانهزنی در مورد خرید یک جنگنده روسی مدرن توسط ایران (به طور خاص سوخو-۳۵)، دستکم رسانهها و کاربران شبکههای اجتماعی بر این باورند که به دلیل تعلل روسیه در دادن جنگندههای مدرن به ایران، بهتر است برای خرید چنین جنگندهای به سراغ چینیها برویم. اینکه آیا ایران تمایلی به خرید جنگنده J۱۰-C دارد یا نه هنوز به طور رسمی اعلام نشده، اما پیرو مطالب قبلی که در مورد این مبحث در روزیاتو داشتیم، قصد داریم به نقل از گجت نیوز، دو جنگنده جی ۱۰ سی ساخت چین و اف-۱۶ فایتینگ فالکون ساخت ایالات متحده را با هم مقایسه کنیم.
جنگنده تک موتوره اف-۱۶ آمریکایی، اسب کاری نیروهای هوایی غرب و یکی از موفقترین جنگندههای تاریخ است. جنگنده F-۱۶ که از دهه ۱۹۷۰ در خدمت بوده، به طور مداوم با فناوریهای روز ارتقا یافته و به عنوان یک جنگنده چند منظوره، سبک، بسیار چابک و با سابقه رزمی درخشان شناخته میشود. فلسفه اصلی آن، ارائه یک پلتفرم قابل اعتماد، کارآمد و همهکاره است.
جنگنده دو موتوره و سنگین وزن سوخو ۳۵ روسی، یک شکارچی تمام عیار برای کسب برتری هوایی است. سوخو ۳۵ که از خانواده پرافتخار فلانکرها مشتق شده، به دلیل قدرت خام، ظرفیت حمل مهمات بسیار بالا و به ویژه قابلیت مانورپذیری خارقالعاده که از موتورهای مجهز به نازلهای تغییر بردار رانش نشات میگیرد، شهرت جهانی دارد.
جنگنده تک موتوره جی ۱۰ چینی، پاسخ مدرن پکن به جنگندههای غربی است. جی ۱۰ به عنوان یک جنگنده نسل ۴.۵، با تمرکز بر مقرون بهصرفه بودن، آویونیک پیشرفته، قابلیتهای جنگ شبکه محور و تواناییهای مرگبار در نبردهای فراتر از میدان دید (BVR) طراحی شده است.
اما شاید مهمترین بخش در مقایسه جنگندههای جی ۱۰ چین با سوخو ۳۵ روسیه و اف ۱۶ آمریکایی، بخش مربوط به پرفورمنس و عملکرد این جنگندهها خواهد بود که در ادامه، به تفکیک چند بخش به سراغ تمام آنها خواهیم رفت.
تفاوت اصلی در این بخش، تک موتوره بودن J-۱۰C و F-۱۶ در برابر دو موتوره بودن Su-۳۵ است. دو موتور قدرتمند سوخو ۳۵ به همراه نازلهای تغییر بردار رانش، به آن توانایی اجرای مانورهای آکروباتیک پیچیدهای مانند مانور کبرای پوگاچو را میدهد که در نبردهای نزدیک هوایی یا همان داگ فایتها، یک برتری مطلق محسوب میشود. از سوی دیگر، طراحی بال دلتا کانارد در J-۱۰C، چابکی آن را به خصوص در سرعتهای پایین افزایش میدهد و F-۱۶ نیز همواره به عنوان یکی از چابکترین جنگندههای جهان با نسبت رانش به وزن بالا شناخته میشود.
زمانی که نام آویونیک به میان میآید، اینجاست که J-۱۰C و نسخههای مدرن F-۱۶ برتری خود را به نمایش میگذارند. هر دوی این جنگندهها به رادارهای پیشرفته آرایه فازی فعال یا همان AESA مجهز هستند که در برابر جنگ الکترونیک مقاومتر بوده و توانایی ردیابی و درگیری همزمان با اهداف متعدد را به صورت بسیار کارآمدتری دارند. در مقابل، رادار قدرتمند Irbis-E در سوخو ۳۵ از نوع آرایه فازی غیرفعال یا همان PESA است که با وجود برد بالا، از نظر فناوری یک نسل عقبتر از رادارهای AESA محسوب میشود. این برتری در آویونیک، به J-۱۰C و F-۱۶ اجازه میدهد تا در یک محیط نبرد مدرن، آگاهی موقعیتی بهتری داشته باشند.
این بخش یکی از کلیدیترین نقاط تمایز است. جنگنده J-۱۰C به موشک هوا به هوای دوربرد PL-۱۵ مجهز است که با بردی فراتر از ۲۰۰ کیلومتر، یکی از مرگبارترین موشکهای حال حاضر جهان به شمار میرود. این موشک به J-۱۰C این توانایی را میدهد که دشمنان خود را از فاصلهای بسیار دور و پیش از آنکه شناسایی شود، هدف قرار دهد. نسخههای جدید F-۱۶ مدرن نیز از موشک پیشرفته AIM-۱۲۰ AMRAAM استفاده میکنند که در نسخههای جدید بردی مشابه PL-۱۵ دارد. سوخو ۳۵ نیز از موشک R-۷۷ بهره میبرد، اما برد آن کمتر از دو رقیب دیگر است. گزارشها از نبردهای شبیه سازی شده مانند رزمایش مشترک چین و تایلند نشان میدهد که J-۱۰C به لطف سطح مقطع راداری کمتر و موشکهای پیشرفتهتر، در سناریوهای BVR بر سوخو ۳۵ برتری داشته است. البته نباید فراموش کرد که Su-۳۵ به دلیل ابعاد بزرگتر، ظرفیت حمل مهمات بسیار بیشتری نسبت به دو رقیب تک موتوره خود دارد.
به طور کلی، جنگندههای تک موتوره مانند J-۱۰C و F-۱۶ هزینههای خرید، عملیاتی و نگهداری بسیار کمتری نسبت به یک جنگنده سنگین و دو موتوره مانند Su-۳۵ دارند. این موضوع برای کشوری که به دنبال نوسازی تعداد قابل توجهی از جنگندههای ناوگان خود با بودجه محدود است، یک فاکتور تعیینکننده محسوب میشود.
شایعات مبنی بر چرخش ایران از Su-۳۵ به J-۱۰C میتواند دلایل استراتژیک و منطقی مختلفی داشته باشد. جنگنده J-۱۰C گزینهای به مراتب ارزانتر و اقتصادیتر برای خرید و بهرهبرداری است. این جنگنده آویونیک، رادار و قابلیتهای شبکه محور مدرنتری نسبت به Su-۳۵ ارائه میدهد که برای نبردهای امروزی حیاتیتر است. با توجه به درگیری روسیه در جنگ و تحریمهای گسترده علیه این کشور، چین ممکن است شریک قابل اعتمادتری برای تحویل به موقع جنگندهها و حتی انتقال بخشی از فناوری باشد. علاوه بر تمام این موارد، نیروی هوایی ایران به یک جنگنده چند منظوره واقعی نیاز دارد که بتواند علاوه بر ماموریتهای دفاع هوایی، در عملیاتهای تهاجمی هوا به زمین نیز کارآمد باشد. جنگنده J-۱۰C این تعادل را بهتر از Su-۳۵ که یک جنگنده تخصصی برتری هوایی است، ارائه میدهد.
در نهایت باید گفت که هیچ پاسخ قطعی برای اینکه کدام یک از این سه جنگنده بهتر است، وجود ندارد. انتخاب نهایی به دکترین نظامی، بودجه و نیازهای عملیاتی هر کشور بستگی دارد. جنگنده F-۱۶ یک پلتفرم اثبات شده، قابل اعتماد و بسیار تواناست که البته امکان خرید آن برای ایران در دسترس نیست. جنگنده Su-۳۵ یک پادشاه بیرقیب در نبردهای نزدیک با قدرت و ظرفیت حمل مهمات فوقالعاده است، اما هزینههای عملیاتی بالایی دارد و آویونیک آن به اندازه رقبایش مدرن نیست و به نظر میرسد که فعلا خرید آن از روسیه، برای ایران ممکن نباشد. جنگنده J-۱۰C نیز یک جت هوشمند، مقرون به صرفه و بسیار توانمند است که در نبردهای مدرن فراتر از میدان دید، حرف اول را میزند. برای کشوری مانند ایران، تصمیمگیری بین این گزینهها یک محاسبه پیچیده از هزینه، فناوری، پایداری و استراتژیهای ژئوپلیتیک است. محاسباتی که شاید علاقه به جنگنده چینی J-۱۰C را به یک گزینه کاملا منطقی و هوشمندانه تبدیل کند.
منبع:روزیاتو