به گزارش مجله خبری نگار/شفاآنلاین،مشکلات اقتصادی، مشکلات سیاسی و جنگ، دوران پساکرونا و استرسهای ناشی از شیوع بیماری و… کشور را در تنگنای اجتماعی سختی قرارداده است.
شیوع بیماریهای روانی در جامعه به اذعان بسیاری از مسئولان نشان از واقعیتهای تلخی دارد و آن کاهش تاب آوری مردم و افزایش آسیبهای اجتماعی است. همین چند روز پیش بود که شالبافان، سرپرست دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت گفت: «طبق آخرین آمارها در کشورمان، از هر چهار نفر، یک نفر به یکی از اختلالات روان مبتلاست.» آماری حدود بیش از ۲۰ میلیون نفر که میتواند مانند بمب ساعتی در جامعه عمل کند و بسترساز نزاع ها، کاهش میزان کارایی، سرمایه انسانی و… شود. البته آمارهای رسمی، حدود یک سوم آمارهای واقعی است و میتواند آماری بیش از این موضوعات را در نظر گرفت. همانطور که دکتر علیرضا زالی، رئیس دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی نیز تایید کرد که «بعد از اختلالات اسکلتی، بیماری روان یکی از شایعترین بیماریها در کشور است». بنا به گفته او، زنان بیشتر از مردان در معرض افسردگی هستند، اما در مورد عارضههای دیگر روانی، مردان جمعیت بیشتری در کشور را به خود اختصاص داده اند. وی با بیان اینکه افزایش بار بیماریهای روان در خاورمیانه به شدت افزایش یافته است، الگوسازی در سطح فراملی با هدف کاهش بار بیماریهای روان را راهکار موثری برای بهبود سلامت روان عنوان کرد و گفت: «باید با نگاهی کاربردی در حوزه روانشناسی بالینی به مولفههای اجتماعی نیز توجه داشته باشیم. برچسبزدن به افرادی که مبتلا به بیماری روان هستند، خیانتی به این افراد است، این بیماریها نیز مثل یک سرما خوردگی نیاز به مداخله و درمان دارد.»
تاثیر فقر بر روان انسان
در این شرایط کارشناسان براین باورند که کودکان و خانوادهها ممکن است به دلیل فقر، نابرابری مالی و استرس مالی با انواع اثرات روانی کوتاهمدت و بلندمدت مواجه شوند. در این شرایط سلامت روان و رفاه والدین و سرپرستان نیز به دلیل مشکلات مالی دچار آسیب میشود. طبق گزارشی از «The Children’s Society ۵۴» درصد از والدین و سرپرستانی که در خانوارهایی با فشار مالی زندگی میکنند، گزارش دادهاند که رفاه و حال عمومی پایینی دارند. همچنین یک ارتباط قوی میان فقر مداوم و بدتر شدن سلامت روان والدین در طول زمان وجود دارد. بسیاری از گروههایی که در معرض خطر بیشتری برای تجربه فقر هستند، همانهایی هستند که بهطور نامتناسبی تحت تاثیر مشکلات روانی قرار میگیرند که این مسئله نیاز به اقدام جامع و هماهنگ در این زمینه را برجسته میکند. در این شرایط به کشور ما، موضوع سایه جنگ را نیز باید اضافه کرد و همین چند روز پیش بود که مجید صفارینیا، روانشناس در گفتوگو با خبرآنلاین گفت: «یک روانشناس به خبرآنلاین گفت: «امروز با مسئلهای بهنام ابهام ناشی از جنگ مواجه هستیم، این وضعیت ابهامآمیز میتواند ایجاد ناامنی کند، بنابراین احتمال میدهیم این روزها اختلال در سلامت روان شامل حال حدود ۳۵ درصد جامعه ما شده باشد و این یعنی اینکه امروز یکسوم از جمعیت ما اختلال در سلامت روان یا ناسازگاری با زندگی دارند. »
بلاتکلیفی قانون به دلیل سود مالی دارو.
اما این روزها با افزایش تقاضا داروهای آرامبخش و روان، قیمتهای این داروها چندین برابر شده است. مثلا قرص آسنترای ۵۰، که یک داروی خفیف ضدافسردگی است، دو سال پیش ۳۵ هزار تومان بود، اما حالا با وجود تولید داخل قیمت ۴۰ عدد از این قرصها به ۱۳۰ هزارتومان میرسد. با این حال سال هاست که وزرای بهداشت، وعده پوشش بیمهای بیماران روان و مشاورهها را میدهند، اما این اتفاق به دلایل ازدیاد بیماران رخ نمیدهد.
زمانیکه به آمار نگاهی میاندازیم، ۷ هزار نفر روانشناس و مشاوره، برای جمعیت ۸۵ میلیونی کشور، مشغول فعالیت با مجوز هستند و به ازای هر ۱۲ هزار نفر، یک روانشناس و مشاوره وجود دارد که اصلا امکان پاسخگویی برای آنها با این شرایط جامعه وجود ندارد! و همچنین میلیونها نفر توان پرداخت تعرفه درمانی و دارویی آنها را ندارند که بسیاری از روانشناسان، از پذیرش بیماران با بیمه خودداری میکنند.
حال بیش از ۱۷ سال است که پیشنویس لایحهای در حمایت از حقوق بیماران دارای اختلالات روانی و روانپزشکی در راهروهای مجلس شورای اسلامی و در میان کمیسیونهای مرتبط در رفتوآمد است. این لایحه بعد از کشوقوسهای بسیار در تاریخ ۲۶ فروردین سال ۱۳۹۹ در مجلس اعلام وصول شد؛ اما با گذشت چند سال هنوز راه به جایی نبرده است. در مقدمه این لایحه آمده است: «با توجه به میزان افراد مبتلا به اختلالات روانی در جامعه و هزینههای اجتماعی و اقتصادی سنگین ناشی از اینگونه بیماریها برای فرد و خانواده و جامعه و با عنایت به وجود خلأ قانونی درباره نحوه شناسایی این بیماران و رعایت حقوق آنان در مراحل مختلف بستری، درمان و ترخیص، در راستای ارتقای سلامت روان جامعه و رفع موانع تنشآفرین در زندگی فردی و اجتماعی، ترویج آموزشهای اخلاقی و معنوی و قانونگذاری جامع برای حمایت از این قشر از افراد جامعه، لایحه زیر برای طیکردن تشریفات قانونی مربوطه تقدیم میشود. »، اما هنوز این لایحه به دلیل فشارهای بالادستی و افراد با نفوذ همچنان بلاتکلیف است، در صورتی که امروزه یکی از راهکارهای مهم کشور به حساب میآید.
رونق روانشناس نماها در سایه عدم مجوز
چند سالی است که با افزایش بیمارهای روانی در جامعه و هزینههای بالای روانشناسان و مشاوره ها، پدیدهای به نام روانشناس نماها در کشور مواجه هستیم، افرادی که در اینستاگرام و فضای مجازی بدون مجوز به مردم مشاوره میدهند و کارشان رونق دارد. یکی از آنها به خبرنگارمیگوید: «۵ سال پیش مدرک روانشناسیام را از دانشگاه گرفتم و در همان زمان برای اخذ مجوز به سازمان روانشناسی و مشاوره کشور مراجعه کردم، اما در این سالها فقط به من گفتهاند که باید در انتظار باشید.» او در ادامه میگوید: «من کار دیگری بلد نیستم و تنها درس این موضوع را خواندهام، مسئولان به ما میگویند «روانشناس نما» درحالیکه برخی از روانشناسانی که حالا مجوز دارند، حتی مدرک دکتری هم ندارند! و ما اگر در اینستاگرام و فضای مجازی کار نکنیم، چطور زندگیمان را با شغلی که برایش میلیونها تومان هزینه کردهایم بگذرانیم.»