به گزارش مجله خبری نگار،؛ علیرضا اسفندی: با وجود تصور و تفکر استرسها و نامهربانیها؛ اما مینویسیم و باز هم مینویسیم، چون این حرفه را با عشق انتخاب کردیم و پای آن هستیم و با آن زندگی میکنیم.
وقتی خبرنگاری، هم دستت میلرزد و هم دلت، استرس نه فقط روزها بلکه شبها هم تو را رها نمیکند، اضطراب و نگرانی با خونت عجین شده و با تو رفیق است!
شاید بگویید مگر شق القمر میکنید؟ آره به نوعی شق القمر میکنیم؛ باید هر روز با یک تیپ و یک قشر، سر و کله بزنی و جوری قلم بزنی که در عین حالی که حق را مینویسی، هیچکس را از خود دلخور نکنی.
سخت است که از مشکلات بنویسی و قادر باشی همه را راضی نگه داری! خبر، مانند چوب دوسری است که همیشه یکی را راضی و دیگری را ناراضی میکند و در این میان، فقط نگارنده هست که باید هم تمجید بشنود و هم انتقاد.
شاید روز خبرنگار، تنها فرصتی باشد که حرفهای دل خود را بزنیم، عمریست که این حرفها را دیگران زدند و ما نوشتیم، حالا یک روز هم ما میگوییم شاید دیگران بنویسند.
کسی که خبرنگاری را انتخاب میکند قطعا به دنبال کسب درآمد نیست، چون نیک میداند که از این راه به نوایی نمیرسد، انتخاب او مرز میان عشق و جنون است که یا باید بماند و همه ناملایمات را تحمل کند و یا باید برود و از عشق خود دست بکشد و این همه سرمایهای است که یک خبرنگار عاشق دارد.