کد مطلب: ۶۲۹۲۵۶
۰۴ خرداد ۱۴۰۳ - ۰۹:۴۲

مادرشهید صنعت دفاعی: «شهادت» مزد شیرینی بود که خدا به شهدای خدمت داد

مادر شهید صنعت دفاعی کشور می‌گوید: شهادت تنها مزد شیرینی بود که خدا به شهدای خدمت داد، همانطور که به فرزند شهیدم احسان داد.

به گزارش مجله خبری نگار، چهارم خردادماه سال ۱۴۰۱ بود که ایران عزیز در یک حادثه انفجار در منطقه پارچین، شهید «احسان قدبیگی» از نخبگان صنایع دفاعی کشور را از دست داد، سانحه‌ای که در یکی از واحد‌های تحقیقاتی وزارت دفاع به  وقوع پیوست و منجر به شهادت جوان نخبه‌ای شد که از رویش‌های دهه ۷۰ بود و همچون سایر شهدای عرصه صنعت دفاعی به برکت مجاهدت‌های خالصانه‌اش اقتداری بازدارنده برای کشور به ارمغان آورد و کشور را در عرصه جهاد علمی در عرصه صنعت دفاعی به خودکفایی رسانده بود.

شهید احسان قدبیگی متولد سال ۱۳۷۱ از نخبگان علمی کشور بود که در رشته مهندسی مکانیک در دانشگاه صنعتی شریف مشغول به تحصیل شد و در راه پیشرفت صنعت دفاعی و خدمت به نظام اسلامی مجاهدانه تلاش کرد.

شهید قدبیگی که صنعت دفاعی کشور مشغول به فعالیت و برای دفاع از آرمان‌ها و افزایش توان داخلی کشور کارنامه پُر افتخار و درخشانی از خود برجای گذاشته بود، خردادماه سال ۱۴۰۱ طی حادثه‌ای که در یکی از واحد‌های تحقیقاتی وزارت دفاع در منطقه پارچین به وقوع پیوست و به فیض شهادت نائل آمد و پس از آن به عنوان شهید راه علم و اقتدار شناخته شد.

به مناسبت فرا رسیدن چهارم خرداد ماه سالگرد شهادت این شهید نخبه مادرش به خبرنگار فارس در اراک می‌گوید: چند ماه از ازدواج احسان گذشته بود که اقوام را به خانه‌اش در تهران دعوت کرد، درست شب حادثه و ما به اتفاق اقوام از اراک راهی تهران شدیم، شب حادثه هنگامی که نزدیک شهر ری شدیم موبایل همسرم زنگ خورد؛ زمانی که آقای قدبیگی تلفن را جواب داد، رنگش پرید و دست پاچه شد، اما چیزی به ما نگفت، از حال و روزش متوجه شدم اتفاقی برای احسان افتاده، دل نگران شدم.

شهید: من فرزند این آب و خاکم، دوست دارم در اینجا بمانم

مادر شهید قدبیگی افزود: وقتی به خانه احسان رسیدیم سایر مهمان‌ها هم رسیده بودند، پدر احسان را ماشین را نگه داشت، عده‌ای اجازه ندادند ما پیاده شویم، دیدم یک آمبولانس آنجا بود و کلی آدم جمع شده بودند، پدر احسان را به گوشه‌ای بردند و آرام به او چیزی گفتند، بی‌تابی کردم، ذکر می‌گفتم و به خدا التماس می‌کردم می‌گفتم خدایا به خیر بگذران، البته که به خیر گذراند، ولی برای ما خیلی گران و سخت بود، احسان عاشق خدا بوده و خداوند عاشق او که شهادت نصیبش شد.

وی بیان می‌کند: احسان نخبه بود، در دوران تحصیل به احسان پیشنهاد خروج از کشور را می‌دهند، اما احسان عاشق وطنش بود و دست رد به سینه خارجی‌ها زد و می‌گفت: «آدم اگر در حوزه کار کردن لیاقت داشته باشد همین‌جا کار می‌کند، اگر کاری از دستم بربیاید می‌خواهم همین‌جا در وطن خودم خدمت کنم»، می‌گفت: «من فرزند این آب و خاکم، دوست دارم در اینجا بمانم و به وطن خودم خدمت کنم» و این اعتقادش بود.

وی بیان می‌کند: افتخار می‌کنم مادر شهیدی هستم که در راه وطن جانش را از دست داد، اگر فرزند دیگری هم داشتم در راه این آب و خاک فدا می‌کردم.

مادر شهید قدبیگی گفت: پدر احسان سال ۶۶ با یکی از دوستانش می‌خواست داوطلبانه به جبهه برود؛ اما خدا نخواست آن روز جبهه برود، خدا مقدر کرده بود تا این مراحل طی شود و یکی مثل احسان را به ما بدهد تا در راه وطن تقدیمش کنیم.

شهادت تنها مزد شیرینی بود که خدا به شهدای خدمت تقدیم کرد

مادر شهید قدبیگی اظهار کرد: احسان هدیه‌ای برای وطن بود، افتخار می‌کنم در راه کشور عزیزمان و ارتقای پرچم مقدسمان به شهادت رسید، درست است خدا احسان را از ما گرفت، اما به خود احسان بالاترین مقام را داد، خدا صریحاً در قرآن فرموده است: «گمان نکنید آنان که در راه خدا کشته می‌شوند مُردند، آنها زنده‌اند و نزد من روزی می‌برند»؛ غیر شهادت چنین شرایطی نیست.

وی با تسلیت شهادت شهدا خدمت و قدردانی از زحمانی که خادم‌الرضا شهید رئیسی برای کشور کشید، گفت: شهادت تنها مزد شیرینی بود که خدا به شهدای خدمت تقدیم کرد، همانطور که به احسان تقدیم کرد.

برچسب ها: شهیدان
ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر