کد مطلب: ۵۸۰۲۴۸
۲۹ بهمن ۱۴۰۲ - ۲۲:۵۴
جوانگرایی و لزوم تغییر نسل ادعایی است که قلعه‌نویی از بدو آغاز به کارش در مقطع دوم زمامداری خود در تیم ملی (که از اسفند ۱۴۰۱ آغاز شد) داشته است، اما در میدان عمل امیرخان کمترین بها را به جوان‌ها داده است.

به گزارش مجله خبری نگار/ایران‌ورزشی: سامان فلاح، محمدامین حزباوی، آریا یوسفی، مهدی مهدی‌پور، محمدجواد حسین‌نژاد، ابوالفضل جلالی، آریا برزگر، محمد قربانی، سعید سحرخیزان، محمد عمری و صالح حردانی فقط تعدادی از جوانان مستعدی هستند که قابلیت استفاده شدن توسط امیر قلعه‌نویی را در مقطع بعدی فعالیت‌های سرمربی تیم ملی فوتبال ایران دارند، اما پرسش اصلی و مهم این است که ژنرال در اجرای چنین چیزی تا چه حد جدی است.

جوانگرایی و لزوم تغییر نسل ادعایی است که قلعه‌نویی از بدو آغاز به کارش در مقطع دوم زمامداری خود در تیم ملی (که از اسفند ۱۴۰۱ آغاز شد) داشته است، اما در میدان عمل امیرخان کمترین بها را به جوان‌ها داده است. همین حالا هم از جمع نامداران تیم ملی امثال مهدی قایدی و محمد محبی به طبقه سنی جوان تعلق دارند و اولی هنوز ۲۵ ساله نشده و محبی در مرز ۲۷ سالگی است و سید‌پیام نیازمند هم تا مرز ۴۰ ساله شدن فاصله‌ای قابل توجه دارد. با این حال تیمی که قلعه‌نویی به رقابت‌های اخیر جام ملت‌های آسیا در خاک قطر برد و آنجا همچون مرتبه قبلی زمامداری‌اش در تیم ملی (۲۰۰۶ و ۲۰۰۷) ناکام بود و به حذف از جام ملت‌های ۲۰۰۷ در مالزی منجر شد، بشدت روی کاکل میانسالان و مسن‌ها می‌چرخید و معدل سنی آن در اکثر دیدار‌ها حول و حوش ۳۰ سال و حتی فراتر از آن بود.

قلعه‌نویی در «آوردگاه قطر» به امثال شهریار مغانلوی پخته و رضا اسدی هم که هر دو از پیشتازان گلزنی در لیگ برتر طی سال‌های اخیر بوده‌اند، کمترین بازی را داد چه برسد به سامان فلاح مدافع ۲۴ ساله گل‌گهر که گویی برای تماشای مسابقات به دوحه برده شده بود. عدم اطمینان ژنرال به نسل جوان‌تر فوتبال ما در واپسین روز‌های قبل از سفر به دوحه بیش از هر زمانی آشکار شد. موقعی که او بعد از مطمئن شدن از حضور سردار آزمون در جام ملت‌ها مجبور به خط زدن نام یک نفر از لیست ۲۷ نفره‌اش بود و برای این مهم محمدجواد حسین‌نژاد را برگزید که از بااستعدادترین هافبک‌های نسل جوان و تازه فوتبال ایران است و برای سپاهان بسیار خوب کار کرده است.

بلایی که تازه نیست

اینکه احتیاط بیش از حد مربیان مسن تیم ملی فوتبال بزرگسالان فرصت‌های ابراز وجود را برای جوانان لایق و مشتاق حضور در این تیم به حداقل برساند و بلای جان آن‌ها شود، تجربه‌ای تازه و اتفاقی نو نیست و سال‌ها است که وقوع این اتفاق را در تیم ملی شاهدیم. بهانه همه «مربیان مجری این احتیاط» همیشه این نکته بوده که، چون دیدار‌های مهمی در پیش است و نمی‌توان در جام ملت‌ها یا جام جهانی با جوانان ناپخته به میدان آمد و این رویکرد برای فوتبال کشور گران تمام می‌شود، چاره‌ای جز استفاده از مسن‌تر‌ها نیست و دست‌ها برای آزمون تازه‌تر‌ها و جوان‌تر‌ها از بسیاری جهات بسته است. این ادعا البته بر بستر حقیقت ننشسته و سود چندانی به تیم ملی نرسانده، زیرا به‌رغم تمام ادعا‌های صورت گرفته در خصوص ارجح بودن مسن‌تر‌ها و فواید فراوان استفاده از آن‌ها سال‌ها است که در جام‌های بزرگ با بهره‌گیری از همین بازیکنان دائماً ناکام می‌شویم و دست‌های‌مان به هیچ‌جا بند نمی‌شود.

پروسه‌ای بشدت سست شده

نادیده گرفتن حقایق مسلم و ترس مفرط مربیان تیم ملی در ادوار مختلف سبب شده پروسه جوانگرایی در این تیم طی دهه اخیر بشدت سست شود و فقط معدودی جوان محق از در‌های نیمه‌باز و بهتر بگوییم تقریباً بسته موجود عبور کرده و وارد چرخه اجرایی تیم ملی بزرگسالان شوند. اما همان جوان‌ها هم که سعید عزت‌اللهی، سامان قدوس، علیرضا جهانبخش، علی قلی‌زاده، میلاد محمدی، سید‌مجید حسینی و البته مهدی طارمی و سردار آزمون را شامل می‌شوند، به مرور زمان میانسال شده و در مرز ۳۰ سالگی قرار گرفته‌اند (طارمی به واقع ۳۲ ساله است).

امروز به سبب قطع نسبی رویکرد مربیان تیم ملی به جوان‌تر‌ها جانشین به اندازه کافی برای پر کردن جای همین بازیکنان نیز که لاجرم تا سال ۲۰۲۸ یا حداکثر ۲۰۳۰ بازنشسته می‌شوند وجود ندارد و کار جانشین‌سازی برای مسن‌تر‌ها به قدری کم و بد انجام شده که عملاً هیچ جانشین همسطحی حتی برای رامین رضاییان ۳۴ ساله در پیستون راست و احسان حاجی‌صفی ۳۵ ساله در پیستون چپ نداریم. این میوه تلخ احتیاط و مزد ترس است و بیش از آنکه دامان اطرافیان تیم ملی و مردم ورزش‌دوست را بگیرد، اسباب ناکامی همان مربیانی می‌شود که به‌دلیل ترس از تبعات شکست ترکیب تیم ملی را دائماً سرشار از همان نفرات قبلی و میانسال می‌کنند؛ مردانی که عمر مفیدشان لا‌اقل در سطح تیم ملی مدت‌ها است که به پایان
رسیده است.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
قوانین ارسال نظر