به گزارش مجله خبری نگار، من در خوابگاه زندگی میکنم و در شهری درس میخوانم که هیچ فامیل و آشنایی نداریم. این جا با پسری آشنا شدم که به او علاقه دارم. خانوادههایمان در جریان این آشنایی هستند. بهتازگی فهمیدم که او با یک دختر دیگر خیلی صمیمی شده است. از آن طرف به من هم میگوید که دوستم دارد و سال آینده به خواستگاریام میآید. راهنمایی کنید.
مخاطبعزیز، در پاسخ به سوال شما، موضوعی که بسیار اهمیت دارد و در درجه اول باید به آن پرداخت، بحث آشنایی عمیق شما دو نفر است که در ابتدا لازم است به این آشنایی دست یابید. منظور از این آشنایی، شناخت جنبههای شخصیتی طرفمقابل و شناخت آدابورسوم و فرهنگ خانوادههاست.
نکته بعدی، اهداف دو طرف در ازدواج است. گاهی اوقات دوستداشتن صرف، باعث میشود نتوانیم آنطور که باید منطقی به این بحث نگاه کنیم و به دلیل دوستداشتن از مسائل مهمی که در آینده پیش خواهد آمد، چشم بپوشیم. بهطور مثال این که طرف مقابل شما به علت این که چند وقتی با هم در ارتباط بوده اید، به شما عادت کرده و از اخلاق خوب شما خوشش آمده است، دلیل بر دوست داشتن نیست و شاید آنطور که شما بیان میکنید با فرد دیگری در ارتباط باشد و خودش به علت ویژگیهای خوب شما نتواند از شما بگذرد و شما و خودش را در بلاتکلیفی گذاشته باشد. به نظر میرسد ادامه این رابطه، اشتباه است و هرچه زودتر باید تکلیف تان را مشخص کنید.
صرف نظر از تمام مسائل مطرح شده، مهم است که شما برای زندگی خود چه تصمیمی خواهید گرفت. آیا توانستهاید با مشخص کردن ملاکهای اصلی و اساسی برای ازدواج خود و طرف مقابلتان، حد و مرزهایی مشخص کنید یا صرفا از روی عادت و گذشت زمان به فردی علاقهمند شدهاید و حالا نمیتوانید خود را از بلاتکلیفی درآورید؟ ممکن است به علت تاکید بر یک یا دو ویژگی خوب طرفمقابل، نمیتوانید به تصمیمی منطقی و عقلانی دست یابید. پس بهتر است ابتدا به شناخت کافی و لازم درباره ازدواج و تعیین ملاکها برسید. سپس در این باره با طرف مقابل خود صحبت کنید تا از بلاتکلیفی درآیید.
منبع: خراسان