کد مطلب: ۵۳۹۱۰۳
۱۳ آذر ۱۴۰۲ - ۰۴:۴۰

چرا «مهار تورم» برای همه دولت‌ها یک استراتژی مهم است؟

چرا مهار تورم مهم است؟ چالش‌های تورم برای جامعه

به گزارش مجله خبری نگار/ایران: چرا مهار تورم مهم است؟ رشد بی‌حد و حصر تورم آنقدر می‌تواند آسیب‌زا باشد که مقام معظم رهبری هم شعار سال را به این موضوع اختصاص داده‌اند. اغلب اقتصاددانان جهان معتقدند، «تورم صفر» ناهنجاری اقتصادی است و تورم منفی معادل مرگ اقتصاد یک جامعه است، چون دیگر انگیزه‌ای برای تولید وجود نخواهد داشت. به همین دلیل، تورم را لازمه پویایی حیات اقتصادی می‌دانند، اما همانقدر که تورم منفی آسیب‌زا است تورم زیاد و رشد ناموزون آن هم اقتصاد یک جامعه را بی‌ثبات و بی‌افق می‌کند؛ بنابراین «مهار تورم» یک استراتژی مهم برای دولت‌هاست که از قضا کار دشواری هم نیست، اما آنچه این مهار را دشوار می‌کند، ملازم شدن آن با بیکاری و رکود است. اگر با سیاست‌های انقباضی، تورم را کنترل کنیم، مردم به‌ظاهر آرامش بازار و به‌سرعت ثبات قیمت‌ها را احساس می‌کنند غافل از اینکه در کنار این آرامش، کارخانه‌ها عملاً به دلیل فروش نرفتن اجناس‌شان، دچار ورشکستگی شده و شروع به تعدیل نیرو خواهند کرد؛ بنابراین تورم دو پایه و اساس «تقاضا» و «عرضه» دارد. کاهش تقاضا و از طرف دیگر افزایش عرضه، تورم را کم خواهد کرد. اما در این گفتار به عواملی می‌پردازیم که باعث افزایش تورم می‌شود و ما برای مهار تورم نیاز داریم این عوامل تورم‌زا را بشناسیم.

مهار تورم با متعادل کردن عرضه و تقاضا

تورم بر پایه «تقاضا» و «عرضه» شکل می‌گیرد؛ بر پایه تقاضا هر جنسی که متقاضی بیشتری داشته باشد به‌تدریج افزایش قیمت خواهد یافت و کاهش تقاضا هم منجر به مهار تورم می‌شود. اما بر پایه عرضه، اگر عرضه بیشتر شود، تورم کم می‌شود.

همان‌طور که عوامل کاهش تورم به تقاضا و عرضه وابسته است، افزایش تورم هم بر مبنای تقاضا و عرضه شکل می‌گیرد. به عنوان مثال، اگر دولت عنوان کند که حقوق‌ها را ۵۰ درصد افزایش داده است، افزایش درآمد، باعث افزایش تقاضا و افزایش تقاضا، باعث بالا رفتن قیمت‌ها و رشد تورم می‌شود. عوامل تقاضایی تنها خلق نقدینگی و تزریق پول به جامعه نیست، گاه صادرات هم باعث تورم می‌شود؛ وقتی پنجره صادرات در مورد یک محصول خاص باز می‌شود کمبود آن محصول در جامعه به‌سرعت باعث افزایش قیمت و افزایش تورم خواهد شد. بنابراین، گاه تقاضای بیرونی هم تورم‌زا است چرا که «صادرات» تقاضای خارجی‌ها از کالای داخلی ما است.

فارغ از عوامل تقاضایی، عوامل عرضه‌ای هم در بروز تورم در یک جامعه اثرگذارند؛ برای مثال، فرض کنید مصوبه و قانونی از سوی مجلس تصویب می‌شود یا به دلیل تحریم‌ها و کمبود مواد اولیه، واحد‌های تولیدی ناچار می‌شوند زیر ظرفیت واقعی‌شان تولید کنند. این‌ها عامل‌های «عرضه» در بروز تورم در جامعه است. بنابراین، هر عاملی که حوزه عرضه را در یک جامعه محدود کند می‌تواند تورم‌زا باشد.

فضای کسب وکار از دیگر عوامل تورم‌زا در یک جامعه است و ما متأسفانه در این زمینه در رتبه هفتاد و هشتم قرار داریم.، اما شاخص کسب‌و‌کار چگونه می‌تواند باعث تورم شود؟ واقعیت این است که با عقب افتادن شاخص کسب‌وکار، عملاً تولید و عرضه کند می‌شود. برای مثال، سرمایه‌گذار در یک بازه زمانی مثلاً ۴ ساعته می‌تواند کسب‌وکار خود را در دوبی آن هم از طریق یک اپلیکیشن ثبت کند و در همه سامانه‌ها ازجمله بانک‌ها معرفی شود. اما همین سرمایه‌گذار باید زمان بسیاری را برای ثبت کسب‌و‌کار خود در کشور ما صرف کند و بعضاً شنیده می‌شود چندین ماه معطل گرفتن یک امضا می‌ماند. این کندی‌ها تورم‌زا است؛ چون روند تولید را با مانع مواجه می‌کند و وقتی با کمبود تولید و عرضه مواجه می‌شویم، خود به خود قیمت‌ها افزایش یافته و تورم بالا می‌رود.

برنامه دولت‌ها برای مهار تورم

دولت‌ها در برنامه مهار تورم خود باید توأمان بسته‌ای از عوامل تقاضایی را کنترل و بسته‌ای از عوامل عرضه‌ای را تحریک کنند تا بتوانند مسأله تورم را حل کنند. در همین راستا، یکی از نقاط قوت و مثبت دولت سیزدهم کوتاه کردن زمان ثبت کسب‌و‌کار‌ها است. نکته دیگری که در خصوص قیمت و تورم نباید از نظر دور داشت این است که «قیمت» اساساً یک مفهوم نسبی است. برای مثال، زمانی یک جنس را صد تومان می‌خریدیم، اما امروز اگر همان جنس را ۳ هزار تومان بخریم؛ اگر مطلق نگاه کنیم قیمت ۳۰ برابر شده است. اما پرسش اصلی اینجاست که ۳ هزار تومان امروز گران‌تر است یا ۱۰۰ تومان گذشته؟ پاسخ به این پرسش، پاسخی نسبی خواهد بود، ولی نسبت به سطح معیشت و قدرت خرید مردم می‌توان در خصوص ارزان یا گران بودن کالایی نظر داد.

امروز اگر از میزان افزایش قیمت مرغ از افراد سؤال کنیم احتمالاً چنین پاسخ داده می‌شود که مرغ ۵ سال پیش، کیلویی ۲۰ هزار تومان بود، اما امروز ۷۰ هزار تومان است و این یعنی مرغ گران شده است، ولی اگر همین پرسش را در برابر یک اقتصاددان قرار دهیم او از ارزان شدن مرغ خبر می‌دهد، چون ۷۰ هزار تومان الان نسبت به ۲۰ هزار تومان ۵ سال پیش، ارزش پایین‌تری دارد. پس، مرغ ارزان شده است. این شاخصی علمی است. اما چگونه می‌توان از میزان افزایش قیمت مرغ، بررسی عملی به‌دست داد؟ برای بررسی عملی قیمت مرغ می‌توان این پرسش را مطرح کرد که مردم، امروز مرغ بیشتری مصرف می‌کنند یا ۵ سال پیش؟

قیمت اسمی یا قیمت واقعی؟

دو اصطلاح در علم اقتصاد وجود دارد؛ یکی «قیمت‌های اسمی» که همان قیمت کالا هستند و دیگری «قیمت‌های واقعی» که همان قیمت نسبی است. زمانی مهریه زنان بنا بر فتوای علما بر اساس قیمت‌های اسمی بسته می‌شد، یعنی اگر خانمی ۵۰ سال پیش ازدواج کرده بود و مهریه‌ای ۶۰ تومانی داشت بعد از ۵۰ سال باز همان میزان مهریه را دریافت می‌کرد که بنابر نظر علما این نوع از محاسبه مردود اعلام شد و بنا را بر این گذاشتند که مهریه باید متناسب با ارزش پول محاسبه شود و از اینجا بود که ارزش حال مهم شد و قیمت‌ها واقعی شد.

گاه می‌شنویم که زمان شاه همه چیز ارزان بود، اما امروز قیمت همه چیز هزار برابر شده است، از نگاه اسمی این تحلیل درست است، اما از نگاه قیمت واقعی اشکال دارد. این‌ها سیاه‌نمایی‌هایی است که از سوی دشمن و رسانه‌های جریان معاند پیوسته به سمت ذهنیت جامعه پمپاژ می‌شود. این‌ها نکاتی است که نباید از نظر دور داشت هر چند نباید از نیمه خالی لیوان هم چشم پوشید.

چالش‌هایی که تورم برای جامعه ایجاد می‌کند

تورم چه مشکلاتی را در یک جامعه ایجاد می‌کند و چرا مقام معظم رهبری نسبت به کنترل آن حساسیت دارد؟
نخستین مسأله‌ای که تورم در یک جامعه ایجاد می‌کند، مسأله بی‌عدالتی به انحای مختلف است. تورم به کسی که درآمد مشخص دارد بیشتر آسیب می‌زند تا کسی که بازاری است، فرد بازاری خود را با تورم تعدیل می‌کند.

دوم، تورم در حوزه تولید، بی‌ثباتی ایجاد کرده و بازار دلالی را گسترش می‌دهد.

سوم، تورم بی‌ثباتی ذهنی ایجاد می‌کند. ما در اقتصاد یک قاعده داریم و آن این است که اگر قیمت‌ها پیش‌بینی شود، بهتر از ابهام و اجمال است. مثلاً اینکه بگوییم دلار ۶ ماه دیگر ۲۰۰ تومان کم یا زیاد می‌شود بهتر از این است که در این زمینه سردر گم باشیم.

در مقام جمع‌بندی باید به این مهم توجه داشت که مهار تورم یکی از مسائل جدی امروز جامعه ایرانی است، چرا که می‌تواند ما را در برابر مسائل جدی قرار دهد و آسیب‌های جبران‌ناپذیری تحمیل کند و باید بیش از پیش به کنترل و مهار آن اهتمام داشت.

دکتر عادل پیغامی-استاد اقتصاد دانشگاه امام صادق (ع)

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر