به گزارش مجله خبری نگار، «مرد مورچهای و زنبورک: جنون کوانتوم» عنوان یک فیلم کمیک استریپی تازه و متمرکز برکاراکتر مرد مورچهای است، از محصولات نامدار شرکت مارول که هم یک غول انتشاراتی در زمینه تولید کمیک بوکهای مرتبط با ابرقهرمانان خیالی است و هم بیش از ۲۵ سال است که به ساخت فیلمهای سینمایی بسیار پرفروش براساس همین کاراکترها و به واقع تبدیل کمیک بوکهای خودش به نسخههای سینمایی اشتغال دارد.
«مرد مورچهای و زنبور: جنون کوانتوم» ادامه دو نسخه قبلی «مرد مورچهای» محسوب میشود که به ترتیب در سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۸ به نمایش درآمدند. علاوه بر این، این فیلم تبدیل به سیویکمین نسخه سینمایی شده که شرکت مارول براساس ابرقهرمانان خویش و با تأسی از کمیک بوکهای ارائه شده از روی آنها ساخته است. این فیلم همانند هر دو نسخه قبلی «مرد مورچهای» توسط پیتون رید کارگردانی شده و سناریوی آن را جف لاونس نگاشته است و همچون آثار قبلی پل رود، نقش اسکات لانگ را که در خفا و به قصد کمک به ستمدیدهها تبدیل به مرد مورچهای میشود، بازی میکند. ایفای نقش «زنبور» که در مجامع عمومی هوپون داین نامیده میشود، با اِوانجلین لیلی است. کاترین نیوتن و کتی اوبرایان هم در کنار کهنهکارانی همچون بیل موری و میشل فایفر در این فیلم حضور یافتهاند و البته مایکل داگلاس مشهور و قدیمی نیز همانند دو نسخه قبلی نقش هنک پیم را بازی کرده است.
«پیم» یک پروفسور شیمی و متخصص فرایندهای ژنتیکی و تبدیلسازی موجودات انسانی به موجودات فرا انسانی و قرار دادنشان در قالبهای حیوانی و بالعکس است و اوست که به واقع مرد مورچهای را از طریق این تحولسازیهای ژنتیکی خلق و روانه کارزار جنگ با ظالمان کرده است. ظالمانی که به لحاظ قد و هیکل صد برابر مرد مورچهای هیبت دارند، اما مرد مورچهای با هوش و فراستش آنها را مات میکند.
طرح ساخت قسمت سوم «مرد مورچه ای» از آخرین روزهای سال ۲۰۱۹ و به واقع یک سال و اندی بعد از توفیق گیشهای چشمگیر قسمت دوم این سری آثار محرز و عملیات طولانی اجرایی آن آغاز شد و، چون فیلم سوم تا این لحظه رقم ۵۹۵ میلیون دلار فروش را هم در سطح جهان رد کرده، این مسأله هم حتمی شده که در سالهای پیش رو قسمتهای چهارم و پنجم آن نیز ساخته و اکران خواهد شد و این فرانچیز هم مثل سایر آثار کمیک استریپی شرکت مارول، عمری طولانی یافته و شاید روزی به قسمت دهم نیز کشیده شود. وقتی در نظر میگیریم که موضوع این نسخه تازه مرد مورچهای هم نظیر دو فیلم قبلی کودکانه و فاقد هر عمق و هدفگذاری مضمونی است، برای توجیه این همه اقبال مردمی نسبت به آن هیچ چیز را نمییابیم جز اینکه بگوییم ۵-۴ دهه اخیر و بخصوص ۳۵ سال گذشته دوران جولان فیلمهای کمیک استریپی بوده و هر محصولی از این قبیل ضمانت یک فروش دستکم نیم میلیارد دلاری و در اکثر موارد ۸۰۰ میلیون دلاری را داشته است.
در کهکشان سینمایی مارول، ۱۴ فیلم از این مجموعه آثار، رقم یک میلیارد دلار را هم رد کردهاند و در نتیجه رونق نسخه تازه مرد مورچهای هم با وجود نامفهوم و عجیب بودن آن قابل درک است.
قسمت سوم «مرد مورچهای» با خط داستانی و اوصافی که آوردیم، از اواخر اسفند ۱۴۰۱ در قاره امریکا و از اواسط فروردین ۱۴۰۲ در سایر نقاط دنیا اکران عمومی شد و با اینکه به لحاظ اقتصادی دائماً پیشرفت داشته و هر روز به رقم ۶۵۰ و حتی ۷۰۰ میلیون دلار نزدیکتر میشود، اما منتقدان فیلم و سینما به خاطر خط داستانی نازل و پیش پا افتاده آن برخوردهای انتقادی و متضادی با فیلم داشته و اغلب آنان این نسخه تازه «مرد مورچهای» را زیر سؤال بردهاند.
نشریه پرنفوذ ورایتی نوشته است: «نسخه جدید مرد مورچهای برخی جذابیتها و شگفتیها را برای بینندگان عادی دارد، اما اگر کیفیت و کلاس قسمت سوم این مجموعه چیزی است که میبینیم، خدا ما را از شر قسمتهای بعدی نجات بدهد!»
وندی ایدی، مفسر سینمایی دیلی تلگراف انگلیس هم متذکر شده است: «در بین بازیگران فیلم جاناتان میجرز در نقش اصلی منفی (کانگ) میدرخشد و پل رود هم مثل همیشه موفق است، اما جز این نکته و صلابت برخی صحنههای اکشن، این فیلم چیز دیگری برای گفتن ندارد.» مانولا دارگیس، نویسنده روزنامه پرتیراژ نیویورک تایمز هم این گونه اظهار نظر کرده است: «با دیدن چهرههای داگلاس و فایفر مسن به وجد میآییم و یاد گذشتهها زنده میشود، اما این نسخه تازه مرد مورچهای فقط جشنوارهای از سر و صدا و اتفاقات بیدلیل است و حیرت شدید بینندگان معقول را سبب میشود.»
منبع: ایران