به گزارش مجله خبری نگار، قتلعام بیوقفه کودکان بیدفاع غزه توسط ارتش صهیونیستی با حمایت ایالاتمتحده وارد چهارمین هفته شد و بالاخره نطق برنده جایزه صلح نوبل باز شد، اما نه برای محکومیت جنایات جنگی صهیونیستها بلکه برای افزایش فشارها علیه ایران! البته نباید از مواضع دیکته شده نرگسمحمدی تعجب کرد چراکه اساساً تعلق چنین جایزهای به او با حمایت لابیهای بینالمللی بهایی و صهیونیستی صورت گرفته است، ضمن اینکه او پیشتر نیز از اعدام اعضای داعش در ایران انتقاد و جایزه ادعایی خود را نیز تقدیم اعضای فرقه جاسوس بهائیت کرده بود!
به تعبیر دیگر، این سکوت چند هفتهای محمدی در قبال جنایات اشغالگران در غزه، درکنار این نامه ضدایرانی او از زندانی که مدعی است حقوقش در آنجا نقض شده، هیچ معنا و دلالتی جز سیاسی و ابزاری بودن این جایزه نمیتواند داشته باشد؛ ابزاری که در بزنگاهها بهکار گرفته میشود و چه زمانی بهتر از هنگامه فراگیر شدن خشم بینالمللی علیه رژیم اشغالگر صهیونیستی؟
نرگسمحمدی در پیامی که از زندان برای دبیرکل سازمانملل ارسال کرده، با تکرار ادعاهای جریانها و رسانههای صهیونیستی و ضدایرانی مدعی شده جمهوری اسلامی صلاحیت ریاست بر مجمع اجتماعی شورای حقوق بشر سازمانملل را ندارد.
شایان ذکر است اغلب جریانهای ضدایرانی، از رسانههای وابسته به دولتهای متخاصم تا سازمان منافقین، تجزیهطلبان و بهائیان بهطور گسترده خبرنامه نگاری محمدی به دبیرکل سازمان ملل را پوشش دادند، اما منتقدان بر کاسبکارانه و وطنفروشانه بودن چنین اقدامی در چنین موقعیتی تأکید کردند. گفتنی است پیش از این «ایران» از اهداف سیاسی و ضدامنیتی اعطای «صلح نوبل» به نرگسمحمدی و ارتباطات ارگانیک خود و برخی اقوام اش با گروهک منافقین و بیتالعدل بهایی مستقر در فلسطین اشغالی گزارش داده بود.