به گزارش مجله خبری نگار، تعیین حد و مرز به شما امکان کنترل زندگی و زمانتان را میدهد و شما را از دستکاری و انجام کارهایی که نمیخواهید انجام دهید محافظت میکند. تعیین حد و مرز به معنای توانایی «نه» گفتن است، برای جلوگیری از اجازه دادن به افراد برای استثمار و نفوذ بیش از حد به شما است. رفتار به این صورت به این معنی است که به زندگی و علایق خود احترام میگذارید و تصدیق میکنید که برنامه ها، اهداف و وظایف شما نیز مهم هستند.
این عمل به شما این امکان را میدهد که به جای اینکه خود را اسیر خواستهها و هوسهای دیگران کنید، برای خود و کارهایی که دوست دارید انجام دهید، زمانی پیدا کنید.
شما میتوانید در محل کار، با همکاران، در روابط، با اعضای خانواده و در هر زمینه دیگری از زندگی خود حد و مرزی تعیین کنید. تعیین حد و مرز در رابطه با افراد دیگر، خانواده، دوستان، همکاران و غریبه ها، شما را از استرس، عصبانیت و رنجش غیر ضروری محافظت میکند.
۱. چند بار نتوانستید «نه» بگویید و درخواستها و هوسهای دیگران را پذیرفتید؟
۲. آیا به همکارانتان اجازه میدهید کار خود را به شما محول کنند، اما احساس میکنید نمیتوانید «نه» بگویید؟
۳. آیا وقتی به فرزندان، دوستان یا فروشنده فروشگاه «نه» میگویید احساس گناه و ناخوشایندی میکنید؟
۴. چند بار به دلیل ناتوانی در گفتن «نه» به دیگران و «بله» گفتن به خود، احساس خشم و ناامیدی کرده اید؟
اگر موارد بالا برای شما صادق است، باید یاد بگیرید که حد و مرزها را تعیین کنید. اگر بتوانید درجه خاصی از جدایی عاطفی و آرامش را نشان دهید، این کار آسانتر میشود.
اینگونه رفتار کردن به این معنی نیست که شما بی اهمیت هستید و روی خود متمرکز هستید. این به معنای احترام گذاشتن به دیگران است، اما همچنین به خود، اولویتها و اهداف خود احترام میگذارید. شما میتوانید به مردم احترام بگذارید و به آنها کمک کنید، اما بتوانید زمانی که این کار درست است، «نه» بگویید. با گفتن «نه» در مقابل ناتوانی تان در تعیین محدودیت برای آنچه که مردم میتوانند از شما بخواهند تا انجام دهید، قدرت درونی خود را نشان دهید، میتواند رنجش و ناراحتی زیادی ایجاد کند. سعی نکنید کمی از قدرت و اعتماد درونی به زندگی خود تزریق کنید و از ایفای نقش پادری در خانه خودداری کنید؟
(نه یک جمله کامل است.) – آن لامونت
مرزهای شخصی مهم هستند، زیرا آنها دستورالعملهایی را تعیین میکنند که چگونه میخواهید با شما رفتار شود. این اعلامیه حقوق شماست. مرزها به معنای بستن درها به روی چیزی است که در زندگی خود نمیخواهید. مرزها دستورالعملهایی هستند که شما تعیین میکنید، بنابراین مردم میدانند که شما چه چیزی را مجاز و چه چیزی را مجاز نمیدانید. این راهی است برای آموزش به مردم که دوست دارید با شما چگونه رفتار شود و چه نوع رفتاری قابل قبول است.
تعیین مرزها راهی برای محافظت از سلامت جسمی، عاطفی و روانی شما، اجتناب از استرس و دوری از افکار و احساسات منفی دیگران است. محدودیتهایی که با کلمات، رفتار و واکنشهای خود تحمیل میکنید به مردم میگوید که از شما چه انتظاری داشته باشند. تعیین مرزها تضمین میکند که روابط در هر زمینهای از زندگی میتواند متقابل محترمانه، مناسب و مراقبتی باشد.
مرز نوعی حصار است که شما برای محافظت از زمان و رفاه خود تعیین میکنید و مردم نباید از آن عبور کنند. اگر محدودیتی تعیین نکنید، به مردم اجازه میدهید از منابع شما استفاده کنند، وقتتان را صرف کنند و شما را مجبور به انجام کارهایی کنند که نمیخواهید انجام دهید. زمانی که ما در تعیین حد و مرزها و پاسخگو نگه داشتن مردم شکست میخوریم، احساس میکنیم مورد استفاده قرار میگیریم و بدرفتاری میکنیم.» – برن براون
شما میتوانید محترم و مهربان باشید و همچنان به مردم «نه» بگویید. وقتی درخواستی را رد میکنید ممکن است احساس ناراحتی و ناخوشایندی کنید. اجازه ندهید زمانی که احساس میکنید کار درستی است، «نه» بگویید. افراد دیگر مهم هستند، اما شما نیز و زمانتان مهم هستند.
«نه» گفتن را در برخی مواقع، زمانی که احساس میکنید مردم از شما سوء استفاده میکنند، زمانی که کارهای مهم تری برای انجام دادن دارید، یا زمانی که واقعا وقت ندارید، شروع کنید. ممکن است برای انجام این کار احساس ناراحتی کنید و احساس گناه کنید. همچنین ممکن است احساس کنید که رابطه را از بین خواهید برد و مردم را از دست خود عصبانی خواهید کرد.
در بیشتر موارد، اگر با آنها مودب و مهربان باشید، مردم به شما احترام میگذارند و در چند کلمه توضیح میدهند که چرا نمیتوانید به خواسته آنها عمل کنید.
از چه طریقی میتوانید حد و مرز تعیین کنید؟ چگونه برای محافظت از رفاه عاطفی و ضعیف خود حد و مرز تعیین کنیم؟ چگونه به مردم بفهمانیم که چه چیزی را قبول داریم و چه چیزی را نمیپذیریم؟
در اینجا چند توصیه در مورد نحوه تعیین مرزها وجود دارد:
۱. در صورت لزوم از کلمه «نه» استفاده کنید. مواقعی وجود دارد که باید همکاری کنید و بگویید «بله». شما باید از عقل سلیم خود استفاده کنید.
۲. همیشه به یاد داشته باشید که اهمیت زندگی، برنامهها و اهداف شما کمتر از دیگران نیست.
۳. اولویتها را تعیین کنید و تمام تلاش خود را بکنید تا به آنها پایبند باشید.
۴. از درگیر شدن با نگرانیها و افکار منفی مردم خودداری کنید. شما میتوانید به مردم کمک کنید بدون اینکه از داستانهایشان از نظر عاطفی و ذهنی آشفته شوید. این بی احساسی نیست. این حکمت و عقل سلیم است.
۵. درجاتی از اراده و انضباط خود را توسعه دهید. اگر میخواهید اراده خود را افزایش دهید و خود انضباط بیشتری داشته باشید، به شدت توصیه میکنم که کتاب ایجاد قدرت اراده و انضباط خود را مطالعه کنید.
۶. نظر خود را بیان کنید. اگر رفتار خاصی را قبول ندارید، بگویید. اگر در مورد چیزی که به شما مربوط است با کسی موافق نیستید، آن را بگویید.
۷. اگر کسی چیزی از شما میخواهد، اما مشغول هستید یا اولویتهای دیگری دارید، امتناع کنید، اما مؤدبانه این کار را انجام دهید.
۸. فقط به این دلیل که احساس میکنید نیاز دارید دیگران را راضی کنید، بله گفتن را متوقف کنید.
۹. صبور بودن را تمرین کنید. آرام بودن را تمرین کنید و بدون فکر کردن، عجولانه واکنش نشان ندهید.
۱۰. هرگز کارهای بیش از حد، فراتر از توانایی خود را نپذیرید.
۱۱. برای حمایت از تصمیم خود برای «نه» گفتن کمی قاطعیت نشان دهید، اما به یاد داشته باشید که این کار را به روشی مودبانه انجام دهید. قاطعیت پرخاشگری نیست. اینها دو چیز کاملاً متفاوت هستند.
مرزهای شخصی شما از هسته درونی هویت و حق انتخاب شما محافظت میکند. – جرارد مانلی هاپکینز
درجه خاصی از جدایی عاطفی به شما ستون و قدرت درونی میدهد تا «نه» بگویید و از دستکاری عاطفی خودداری کنید. این به شما کمک میکند تا حد و مرزی تعیین کنید، به طوری که کلمات و احساسات تحریک آمیز وضعیت ذهنی شما را مختل نکنند. این باعث میشود از آنچه مردم میگویند یا انجام میدهند مصون بمانید و به شما امکان میدهد حرفهای مردم را شخصی نگیرید. مردم به کسانی که حد و مرز تعیین میکنند احترام میگذارند و شجاعت «نه» گفتن را دارند. من میخواهم این مقاله را با چند کلمه در مورد اهمیت جداشدگی عاطفی به پایان برسانم.
وقتی به جدایی عاطفی اشاره میکنم، در مورد بیگانگی خود از مردم و قطع ارتباط صحبت نمیکنم. اصلا. منظور من جدایی عاطفی مثبت است.
۱. این نگرش و حالت ذهنی به شما کمک میکند تا به آنچه که مردم میگویند یا انجام میدهند دست بردارید.
۲. این به شما کمک میکند تا از سلامت روانی و عاطفی خود محافظت کنید.
۳. حالتی از آرامش عاطفی و روانی ایجاد میکند که شما را از احساسات منفی و افکار منفی محافظت میکند.
۴. هنگامی که این مهارت به درستی ساخته شود و این یک مهارت است، به شما امکان میدهد هر زمان که لازم باشد به راحتی و بدون زحمت مرزها را تعیین کنید. دستکاری کردن شما یا بازی با احساسات شما دشوار خواهد بود.
۵. این شما را از گذشته و بارهای عاطفی رها میکند.
۶. این به شما کمک میکند که بیطرف شوید، شفاف و با عقل سلیم فکر کنید و بنابراین در موقعیت بهتری برای دیدن انگیزههای افراد باشید.
مطمئناً همه اینها شما را در موقعیت بهتری قرار میدهد تا از دستکاری عاطفی و ذهنی خودداری کنید، کارهایی را که نمیخواهید انجام دهید و آنچه را که مردم از شما میخواهند انجام دهید، انجام دهید.
۱. برای کارهایی که مردم میتوانند از شما بخواهند محدودیتهایی تعیین کنید.
۲. یاری رسان و مراقب باشید، اما از عقل سلیم استفاده کنید.
۳. برای تعیین حد و مرز، محکم باشید، اما تهاجمی نباشید.
۴. از مورد سواستف
اده قرار گرفتن خودداری کنید.
۵. همیشه به یاد داشته باشید که شما و زمانتان مهم هستید.
۶. تعیین مرزهای سالم برای زندگی کاری و زندگی شخصی برای اجتناب از استرس و تنش بسیار مهم است.
۷. نیازی به تعیین و حفظ مرزها در همه زمانها و در همه شرایط نیست. در هر موقعیتی از یک روش مشترک استفاده کنید.
ایجاد و تعیین حد و مرز، بسته به موقعیت، برای روابط سالم، سلامت روان و سلامت فردی و عاطفی مفید است.
منبع: پرورشافکار