به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: جایگاه جهانی ایران در حوزه تولید علم، جایگاه آبرومندی است؛ اما آن جا که قرار است این تولیدات جنبه کاربردی و تجاریسازی پیدا کند، یک جای کار لنگ میزند. همین میشود که مدیر اندیشکدۀ اقتصاد دانشبنیان میگوید: از هر ۱۰۰ پایاننامۀ دانشگاهی، دو پایاننامه به درد کشور میخورد.
«عسکر سرمست»، مدیر اندیشکدۀ اقتصاد دانشبنیان درباره این موضوع توضیح هم داده است: «در تولید علم جزو کشورهای پیشرو دنیا هستیم، اما در تولید فناوری جایگاه قابلقبولی نداریم؛ یکی از علتهایش، عدم تمرکز ساختار دانشگاهی بر حل مسائل کشور است. در نتیجه، در حالیکه رتبه تولید علم ایران ۱۵ است، در ارتباط صنعت و دانشگاه در رتبه ۱۲۸ دنیا قرار گرفتهایم.»
حتما تعداد زیادی از دانشجویان و استادان در دانشگاههای کشور با پایاننامه رفتاری کاملا علمی دارند و به آن به عنوان یک تکلیف علمی محض نظر میافکنند. طبیعتا در این شرایط، آثار و نتایج زحماتشان به معنای واقعی یک حرکت علمی و درجهت تولید علم است.
اما آیا واقعیت تمام پایاننامههایی که در کشور و در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری تولید میشود، همین است؟ هیچ فردی نمیتواند ادعا کند که تمام پایان نامهها تا مرحله دفاع، مسیری علمی را طی میکنند. چه بسا همین قدر که مطمئن باشیم، یک دانشجو خودش و بدون پرداخت پول به این و آن پایان نامهاش را تولید کرده باید کلاهمان را بالا بیندازیم.
برای این موضوع، کافی است با یک جست و جوی ساده در برخی پیام رسان ها، به عمق فاجعه پی ببریم. ما این جست و جو را انجام دادیم و برای انجام یک پایان نامه ارشد، حتی نرخ هم گرفتیم. هماکنون با حدود ۵ میلیون تومان میتوان یک پایان نامه ارشد را سفارش داد؛ البته به میزان کیفیت کار، نرخها متفاوت و روشها هم متنوع است. اما با یکی از این پروژهکارها که همکلام میشویم، او در صحبت هایش از یک تیم و تقسیم کار میان آنها میگوید؛ یعنی اگر ادعایش صحت داشته باشد، یک تیم پشتیبانی برای فصلهای مختلف یک پایان نامه فعالیت میکنند. با یکی دیگر از پایاننامهکارها نیز صحبت میکنیم. او وقتی عنوان تاییدشده پایاننامه را جویا میشود، انصاف به خرج میدهد و میگوید که در این موضوع تخصص ندارد و قادر به انجام آن نیست.
در همین باره، مرکز پژوهشهای مجلس نیز در گزارشی که هفته اول خرداد امسال با عنوان «گزارش نظارتی قانون پیشگیری و مقابله با تقلب در تهیه آثار علمی» منتشر کرد، به استناد نتایج بررسیها و آمار رسمی اعلام کرد، در سال ۱۴۰۱ بیش از ۴۱ درصد پایاننامهها و رسالههای تالیف و تدوینشده در مقاطع تحصیلی کارشناسی ارشد و دکتری در دانشگاهها و موسسات آموزش عالی، کپیبرداری از متن مشابه بوده و از مرحله ارائه و ثبت، حذف شده است. طبق جدولهایی که در این گزارش آمده، در فاصله سال ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۱ در مجموع ۷۲هزار و ۵۷ رساله و پایاننامه دانشجویان مقطع دکتری در سامانه ایرانداک ثبت شده که ۲۱هزار و ۲۶۴ مورد از این متون (۲۹ درصد) بیش از ۳۰ درصد مشابهت با متن علمی مشابه داشته و کپیبرداری بوده است. همچنین در همین بازه زمانی، ۶۷۵ هزار و ۷۱۳ رساله و پایاننامه دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد در سامانه ایرانداک بارگذاری شده که طبق بررسیهای همانندجویی، ۳۱۱ هزار و ۶۴۸ مورد از این متنها (۴۶ درصد) کپیبرداری با بیش از ۳۰ درصد مشابهت بوده است. (اقتصادآنلاین/۲۵ خرداد ۱۴۰۲)
اما روی دیگر سکه وضعیت وخیم تولید بخشی از پایاننامهها و مقالات علمی، کارآمدی و کارکردگرایی آنهاست که در این باره خوب است، به توضیحات عسکر سرمست مدیر اندیشکدۀ اقتصاد دانشبنیان مراجعه کنیم: «ما اندازۀ سوئیس و هلند مقاله مینویسیم، ولی کارایی ندارد. توجه بیش از حد دانشگاهها به کمیتِ تولید علم باعثشده استادان بهجای پژوهش برای حل مشکلات کشور، فقط مشغول این باشند که مقالۀ بیشتری بنویسند تا ارتقای رتبه بگیرند.»
بخشی از نکاتی که مدیر اندیشکدۀ اقتصاد دانشبنیان روز گذشته به خبرگزاری فارس گفته است، معطوف به موضوع کارآمد بودن یا نبودن پایاننامههاست: «سهم پایاننامه و رسالههای تقاضامحور از کل موارد ۱.۴ درصد است. یعنی از هر ۱۰۰ پایاننامه و رساله، کمتر از دو مورد آن بر پایه یک نیاز واقعی کشور یا تقاضای صنعت یا جامعه بوده است. به عبارتی بیش از ۹۸ درصد پایاننامهها با موضوعی دلخواه و بدون هدف مشخص انجام میشود. خیلی از مقالات و پایاننامههای دانشگاهها حتی در حیطه حل نیازهای کشورهای توسعهیافته یا ترندهای فناوری هم نیست و این طرحها در خارج از کشور هم بعضا مشتری و خواهان ندارند.»