به گزارش مجله خبری نگار، به همت انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه علامه طباطبائی (ره) سلسله جلسات کارشناسی مسئله محوری با عنوان «چالشهای تعیین نظام انتخاباتی مجلس شورای اسلامی» برگزار شد.
بر این اساس دومین جلسه با حضور حمید نظریان مفید کارشناس حقوقی پژوهشکده شورای نگهبان برگزار شد.
حمید نظریان مفید در این جلسه گفت: انتخابات فرایند و رویهای است که از طریقِ آن، آراء مردم جلب و تبدیل به نماینده میشود. این نمایندهها در عرصههای مختلفِ حکمرانی فرستاده میشوند. ما اینجا با دو اصطلاح نظام انتخابات و نظام انتخاباتی روبرو هستیم.
وی افزود: هسته مرکزی و قلب فرایند نظام انتخابات، نظام انتخاباتی است. در نظام انتخاباتی ساز و کار و ساختار و فرمولی که مستقیماً رای مردم را تبدیل به کرسی کند، مطرح میشود. فرمول و ضوابط مشخصی دراین باره وجود دارد که از چند حالت در نظامهای انتخاباتی جهان خارج نیست که شامل نظام اکثریتی و نظام تناسبی میشود.
نظریان گفت: این شیوهها به دلیل سادگی و بحثهایی همچون مشروعیت سیاسی و مردم سالاری و اینکه انتقال قدرت از طریق اراده مردم باشد دارای مقبولیت بوده وبه لحاظ تاریخی در کشورهای دموکرات از این روش برای اولینبار در انتخابات استفاده شده و تا الان نیز ادامه دارد.
وی ادامه داد: علاوه بر فرمول، در نظام انتخاباتی بحث حوزهبندی نیز مطرح میشود. حوزهبندی در جایی مثل ریاست جمهوری چندان مورد بحث قرار نمیگیرد، چراکه در نهایت یک فرد انتخاب میشود و کل کشور به منزله یک حوزه انتخاباتی مطرح میشود، اما در جایی مثل مجلس که ۲۹۰ نفر وارد آن میشوند، و هر کدام نمایندهای از حوزه انتخابیه خود هستند، بحث حوزه انتخاباتی مطرح میشود.
نظریان ادامه داد: همچنین نوع سومی از نظام انتخاباتی نیز وجود دارد که به آن، نظامِ انتخاباتیِ مختلط گفته میشود که ترکیبی از دو نظام قبلی است. برای آنکه متوجه بشویم چه نظام انتخاباتی برای ما مطلوبیت دارد، باید معیارها و شاخصها و خط کشهایی داشته باشیم تا متناسب با آن معیارها، نظامهای انتخاباتی را بسنجیم تا به نظام انتخاباتی مطلوب خود برسیم.
وی گفت: البته در اینجا چند تا ملاحظه وجود دارد؛ اول اینکه در کشور ما، اسناد بالادستی وجود دارد که میبایست هنجارها و بایدهای فضای سیاسی کشور را از آنها پیدا کنیم و فارغ از آنها، نمیتوانیم طرح بنویسیم. وقتی اسناد بالادستی وجود دارد، باید طبق آنها عمل کرد. همچنین قانون اساسی و سیاستهای کلی انتخابات داریم که لازم الرعایه است.
نظریان ادامه داد: در وهله سوم اینکه بعضی از هنجارها و معیارهایی که در کشور ما وجود دارد، متناسب با فضا کشورهای غربی تنظیم شده است. مثلا در غرب، بحث اقلیتهای نژادی مثل رنگ، نژاد و.. خیلی مطرح است و در انتخابات هم به آنها توجه میشود. در کشور ما هم بحث اقلیت وجود دارد، ولی جنس آن، فرق میکند.
وی ادامه داد: در مرحله بعد وقتی میخواهیم نظام انتخاباتی را ارزیابی کنیم، باید مقتضیات کشور را از نظر فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، مذهبی، تاریخی و.. بسنجیم و بعد سنجیدن این شاخص ها، از معیارهای تئوریک استفاده کنیم. همچنین باید واقعیتهای کشور را در نظر بگیریم. مثلا وقتی میخواهیم از کارآمدی مجلس صحبت کنیم، ممکن است بگوییم اگر حداقل مدرک نمایندگان، فوق لیسانس باشد، متخصص هستند و میتوانند کارآمدتر باشند.
نظریان گفت: معیار بعدی که به نظر مهم است که باید به آن توجه شود، این است که نظام انتخاباتی زمینه غرض ورزی و دستکاری در انتخابات را فراهم نکند. زمینه را به وجود نیاورد چرا که همیشه اینگونه مسائل بوده است. بلکه باید تقلب را سخت کرد. در قانون مجازات برای آن مشخص شده است.
کارشناس حقوقی پژوهشکده شورای نگهبان گفت: یک بحث مهم دیگری که مطرح میشود بحث ثبات و کارآمدی است. میگویند که نظام انتخاباتی تناسبی، چون این کیک قدرت را تکه تکه میکند و به هرکسی به اندازه سهم خودش میدهد آن مجلس و پارلمان هم که ناشی از این نظام انتخاباتی تناسبی است یک مجلس هزار تکه است، مثلا دو نماینده از اقلیتهای مذهبی، دو نماینده از اقلیتهای قومیتی، چهار تا نماینده از پایتخت، دو نماینده از جنوب کشور، دو نماینده از شمال کشور، خب این مجلس یک ترکیب منسجم و حرف واحدی ندارد، هرکس حرف خودش را میزند و این میشود عدم ثبات. اگر قانونی هم بخواهد در این مجلس تصویب بشود، هرکس میکشد سمت خودش، کسی که اقلیت مذهبی است میکشد سمت خودش، منافع و مصلحتهای کشور، فدای مصلحتها و منافع گروهی و جزئی و فردی میشود.
وی ادامه داد: در مقابل اگر مجلس ما، مجلسی باشد که یک گروه مشخصی و با شعارهای مشخص و برنامه سیاسی مشخص از مردم رای بگیرند و وارد مجلس بشود و مثلا اصلاح طلب است و یا اصول گرا است خب دیگر تکلیف مجلس ما و ایدهها و برنامهاش مشخص است و چهار سال کشور را میخواهد با همین ایدهها و برنامهها اداره کند. نظام انتخاباتی باید برود به این سمت که ثبات را تنظیم کند.
نظریان گفت:یک معیار دیگر این است که رأی بی اثر را حذف کنیم، رای بی اثر یعنی چی؟ فرض کنید در همین انتخابات که عرض کردم آن ۳۰درصدی که به الف رای دادند رایشان رای موثری بوده، رای دادند و یک آقایی یا یک خانمی شده است نماینده و نتیجهاش را هم دارند میبینند، حال خوب یا بد، اما بقیه افراد نتیجه رایشان را نمیبینند و رایشان رای بیاثری شده است. نتیجه ضمنی این اتفاق این است که در ذهنشان شکل میگیرد که ما در انتخابات شرکت کردیم، اما نتیجهای نداشت و در دورههای بعد هم رای بدهد، اما رای او بیاثر شود و کمکم دیگر در انتخابات شرکت نکند. نظام انتخاباتی ما نباید برود به این سمت که افرادی رای تاکتیکی بدهند هرچند سخت است، اما باید تمام تلاشمان را بکنیم که رای همه افراد صادقانه باشد.
وی افزود: یک معیار دیگر که در طراحی نظام انتخاباتی بسیار مهم است، بحث کیفیت رقابتهای انتخاباتی هست، بدین معنا که ما وقتی خودمان نگاه میکنیم زمان انتخابات نامزدهای محترم چگونه باهم رقابت میکنند سعی میکنند در چه موضوعاتی رقابت بکنند. ما باید به این سمت برویم که فضای رقابت انتخاباتی عقلانی بکنیم یک بخشی از طریق نظام انتخاباتی هست؛ تبلیغات انتخاباتی و ضوابط حاکم بر تبلیغات را اگر بتونیم خوب طراحی کنیم، به این فضا کمک میکند.
نظریان گفت: مسئله بعدی اینکه آیا ما نظام حزبی میخواهیم یا نمیخواهیم؟ فضای سیاسی ما به احزاب نیاز دارد یا خیر؟ وجود احزاب در فضای سیاسی مفید هست یا خیر؟ اگر پاسخمان مثبت باشد، یعنی ما حزب میخواستیم، باید به سمتی برویم که نظام انتخاباتی ما نظام حزبیمان را تقویت کند. اگر پاسخ ما منفی هست و میگوییم که حزب فقط دنبال سیاسی کاری و زدوبند هست و ما در کشور انقلاب کردیم که حکومت دست مردم باشد و نه دست احزاب و.... پس حزب برای ما یک چیز مطلوبی نیست و تا جایی که میتوانیم نظام انتخاباتی را باید طوری طراحی کنیم که از نظام حزبی دور باشد.
وی افزود: بین نظام حزبی و انتخاباتی یک رابطه متقابلی است. مثلا وقتی میگوییم نظام ما تناسبی هست و در نظام تناسبی احزاب فهرستها رو تعیین میکنند و احزاب هستن که واسطه بین مردم و نمایندهها میشن به صورت ناخداگاه با اینا بها داده میشه و در هر انتخاباتی جایگاه احزاب تثبیت میشود.
نظریان گفت: بحث بعدی این است که نظام انتخاباتی را باید جوری اصلاح کرد که در درک، فهم و عرضه به مردم پیچیدگی نداشته باشد، چون اگر پیچیدگی داشته باشه تبعات مختلفی دارد، هم ممکن است تقلب صورت بگیرد و هم مشارکت پایین بیاید و هزینه بالابرود. برای مثال در یک نظام انتخاباتی اکثریتی چند مرحله ای، افراد باهم رقابت میکنند. در مرحله اول اگر کسی بیشتر از ۵۰ درصد آرا را آورد، نماینده است و اگر نیاورد به دور دوم میرود. در دور دوم باهم رقابت کنند اگر کسی ۵۰ درصد آرا را آورد نماینده میشود و الا میرود دور سوم و آنقدر انتخابات تمدید میشود که یک کسی بالاخره برنده بشود و به مجلس برود.
وی ادامه داد: این پافشاری منجر به این میشود که انتخابات ۳ یا ۴ مرحله در کشور اجرا شود. حالا فرض بفرمایید که اگری انتخابات شورای شهر باشد خب میگوییم پرهزینه نیست، در نتیجه در یک شهرستان کوچک ۳ هفته انتخابات اجرا بشود اشکالی ندارد، ولی تصور کنید انتخاب نماینده مجلس در کل کشور که قرار هست ۳ هفته متوالی انتخابات داشته باشیم، فضای سیاسی در ایام انتخابات با سایر ایام متفاوت هست. اگر این فضا برای یک مدتی بخواهد در کشور استمرار داشته باشد، هزینههای زیادی را متحمل کشور میکند. پس باید به سمتی حرکت کرد تا این هزینهها تا حد ممکن کاهش یابد.
نظریان ادامه داد: درمورد انتخابات الکترونیکی هم باید گفت فضای کشور ما به گونهای است که همه افراد به خصوص افراد با سن بالاتر دسترسی و مهارت لازم را در زمینه این شیوه انتخابات ندارند، درواقع نظام انتخاباتی باید ساده وهمه فهم باشد و باید باتوجه به واقعیت جامعه، قانون اساسی وسایر اسناد، خواستههای خودرا اولویت بندی گردانیم. حوزه بندی انتخاباتی وتقسیم عادلانه کرسیهای انتخاباتی باید نسبت به جمعیت عادلانه باشد.
وی اظهار کرد: معیار جمعیت اگرچه معیار خوبیست، ولی معیارهای دیگر همچون معیارهای امنیتی، قومی، جغرافیایی هم موثر هستند ومرزهای حوزه انتخاباتی راتغییر میدهند. مسئله دیگر در طرح استانی شدن دادن دوحق رای به شخص یک حق رای شهرستانی ودیگری حق رای استانی است این موضوع پیچیدگی بیشتری به نظام انتخاباتی اضافه کرده است باید پیگیر مسائل انتخاباتی شهرستان واستان باشیم واین موضوع شناخت راسختتر مینماید.
نظریان در پایان گفت: استانی شدن انتخابات درمورد بعضی از نقاط ممکن است به محدود شدن هرنماینده به حوزه خود گردد و از ملی بودن انها به دلیل مسائل قومی و مشکلات منطقهای بکاهد. در اکثریتی تک کرسی میکنیم و رقابتها شخصی و فردی میشود.