به گزارش مجله خبری نگار/ایران: جمعه سیاه زاهدان در هشتم مهرماه گذشته، برنامه جدیدی از نقشه دشمن در جریان آشوبهای اخیر را نمایان کرد. فاز تروریستی آشوبها ابتدا با حمله مسلحانه افراد ناشناس به کلانتری ۱۶ زاهدان و ترور هدفمند معاون اطلاعات سپاه سیستانوبلوچستان به وسیله تیر تکتیرانداز آغاز شد و پس از آن بود که حادثه شاهچراغ نیز به وقوع پیوست. استمرار این اتفاقات در شهرستان خاش و حمله مسلحانه به یک کلانتری حاکی از آن بود که طراحان آشوبها پس از ناکامی در همراه ساختن بدنه اجتماعی که تحت شدیدترین عملیات روانی قرار گرفته بودند، لاجرم به منظور ادامه نقشه خود در ضربه به جمهوری اسلامی ایران، از یکسو نیازمند تکیه به اقدامات تروریستی به منظور بالا بردن آمار کشتهشدگان بودند و از سوی دیگر بر ادامه روند تأثیر بر افکارعمومی در فاز جدید تأکید داشتند. بر همین مبنا بود که رسانههای معاند و خبرنگاران وابسته به آنها ضمن سعی بر تطهیر داعش در عملیات شاهچراغ، مدتها به دنبال شبههافکنی درباره ابعاد این حادثه بودند.
ارائه تصویر غیرواقعی از آنچه در وقایع اخیر زاهدان و خاش اتفاق افتاد ابتدا از سوی رسانههای ضدانقلاب دنبال شد، پس از آن خطیب مسجد مکی در خطبههای نمازجمعه زاهدان با اظهارات متناقضی واکنشها را برانگیخت. در آخرین اظهارات، مولوی عبدالحمید مدعی شد نیروهای انتظامی حق استفاده از سلاح جنگی در برابر «معترضان» را ندارند؛ چراکه این «معترضان» تنها یا شعار میدادند یا حداکثر سنگپراکنی میکردند. سعیدی، نماینده مردم چابهار در مجلس شورای اسلامی نیز مواضعی شبیه مولوی عبدالحمید اتخاذ کرد.
بر همین مبنا بود که رسانههای سعودی نظیر العربیه و ایراناینترنشنال به پوشش حداکثری این مواضع پرداختند و جمهوری اسلامی را به کشتار کودکان و بیگناهان متهم کردند، اما با انتشار ویدیوهای جدیدی از حوادث خاش، روایت آنچه در اتفاقات این شهر رقم خورد، اظهرمنالشمس است. در ویدیوهای منتشر شده، در میان عدهای که با تحریک افرادی همچون مولوی عبدالحمید اسماعیلزهی به عنوان عالم دینی به سمت فرمانداری خاش حمله کردند، تروریستهای مسلحی حضور دارند که با سودجویی از تجمع، دقیقاً در ورودی در فرمانداری اقدام به تیراندازی به سمت نیروهای انتظامی مستقر در این مکان دولتی میکنند. نیروهای انتظامی نیز ابتدا با تیرهوایی و هشدار به این افراد و سپس پس از عدم امتناع تجمعکنندگان و استمرار حمله مسلحانه برای تصرف فرمانداری، براساس پروتکلهای قانونی و سراسری اقدام به آتش متقابل میکنند.
در ویدیوی دیگری که از حوادث خاش منتشر شد، افراد حمله کننده به شعبه بانک تجارت با شعار «زندهباد ریگی» اقدام به تخریب و آتش زدن بانک میکنند. در یک ویدیوی دیگر، عدهای شبانه به مقابل کلانتری رفته و نیروهای انتظامی را تهدید به «حمله خمپاره ای» میکنند و ...؛ بنابراین مرزبندی با جریاناتی که برای جنایتکار و تروریست بدنام تکفیری معدوم، شعار «زندهباد» میفرستند، به اولین نفری که واجب است، شخص خطیب مسجد مکی است.
به واسطه درگیری مسلحانه، عدهای از افراد کشته میشوند. پرواضح است که مسئولیت این حوادث بویژه درخصوص افراد غیرمسلحی که در میان کشتهشدگان این حادثه حضور داشته و به دلیل همراهی با تروریستهای مسلح و آتش زدن فرمانداری، به دنبال تصرف اماکن دولتی بودند، با افرادی است که ضمن تحریک عموم مردم منطقه، به ارائه روایتهای مخدوش، غیرواقعی و همسو با نقشه ضدانقلاب برای بالا بردن سطح خشونت و کشتار مردم میپردازند؛ مسألهای که البته از دید بسیاری از علمای اهل سنت نیز پنهان نماند و به همین خاطر اظهارات مولوی عبدالحمید را محکوم کردند.
با همه این شواهد، سطح دیگری از اظهارات اخیر مولوی عبدالحمید که جنبه سیاسی داشتند، نظیر آنچه درباره تبعیض علیه زنان و رفراندوم ادعا شد نیز گواه دیگری بر ضرورت توجه به ابعاد حوادث زاهدان و خاش دارد.
قوه عاقلهای که این عالم اهل سنت را به این نتیجه میرساند که هم به تبرئه تروریسم بدون محکوم کردن حمله به اماکن نظامی و دولتی بپردازد و هم مواضعی با آنچه خود به آن عامل نیست، اتخاذ کند که در واقع هدفی جز برهم زدن امنیت منطقه مرزی کشور ندارد و به همین دلیل است که بر چنین دستاویزی تأکید میکند.
فهم شرایط کشور با حجم سنگین آتش عملیات روانی علیه یکپارچگی، امنیت و وحدت ملی ایرانیان به هیچ عنوان سخت نیست، بویژه در استان سربلندی همچون سیستانوبلوچستان که دائماً مورد طمع جریان تکفیری و تروریست قرار میگیرد. اتخاذ مواضعی که امنیت و وحدت مسلمانان را خدشهدار کند، قطعاً باطل و خلاف سیره نبوی است. نباید فراموش کرد که مسیر دادخواهی در رسیدگی به ظلمهای احتمالی، هیچگاه از تریبون صدای امریکا، بیبیسی انگلیس یا العربیه سعودی نمیگذرد و این تدبیر و عمل به موازین اسلامی است که مورد انتظار جامعه مسلمان از علمای خود بوده و خواهد بود.