به گزارش مجله خبری نگار،تقریبا همه ما احساس اضطراب را تجربه کردهایم. اما همین احساس اضطراب که همه ما هرازگاهی آن را تجربه میکنیم، برای برخی به یک مشکل واقعی و مزمن تبدیل میشود.
برخی درمانگران معتقدند اضطراب یک احساس عادی مثل غم، شادی، ترس یا نگرانی است که در طول زندگی تجربه میکنیم. اضطراب نرمال به ما کمک میکند تا با احساس عدم اطمینان کنار بیاییم و زمانی که آن لحظه نامطمئن به پایان برسد اضطراب نیز از بین میرود.
اما برای برخی افراد موضوع به این سادگی نیست و اضطراب میتواند ماندگار شود؛ بنابراین چگونه میتوان فهمید که این موضوع تبدیل به یک مشکل شده و چگونه میتوان با آن مقابله کرد؟
بدن ما از اضطراب برای واکنش به استرس استفاده میکند و به ما اطلاع میدهد که خطر بالقوهای در اطرافمان و یا در پیش رو وجود دارد. به عنوان مثال در مواجهه با رویدادهای خاصی نظیر شروع یک کار جدید، ازدواج و یا نقل مکان به خانه یا کشوری جدید طبیعی است که احساس اضطراب کنیم.
مشکل از جایی شروع میشود که در زندگی روزمره بهطور منظم احساس اضطراب کنیم که در این حالت عمدتا نگرانیهای ما با موقعیتی که در آن قرار داریم متناسب نیست. این موضوع میتواند منجر به احساسات طاقت فرسا و شدید برای یک دوره زمانی طولانی شده و بر زندگی روزمره و روابط ما اثر منفی بگذارد.
بزرگترین تفاوت بین اضطراب و نگرانی این است که نگرانی یک احساس موقتی است. ما نگران موقعیتهای نگران کننده میشویم و از مهارتهای حل مساله خود برای رسیدگی به این موضوع استفاده میکنیم. به عنوان مثال ممکن است نگران یکی از افراد مهم زندگیمان شویم که دوران سختی را پشت سر میگذارد و درنتیجه برای رفع مشکل با او صحبت کرده و از او حمایت کنیم.
در مقابل، اضطراب پایدار است و حتی زمانی که نگرانیهایمان غیرواقعی است توانایی کاستن از آن را نداریم. اضطراب همچنین بهطور کلی منجر به کاهش توانایی ما برای عملکردهای زندگی روزمره میشود.
اضطراب میتواند در دورههای زمانی مختلف، از چند دقیقه تا چند روز ادامه پیدا کند. برای کسی که با اضطراب دست و پنجه نرم میکند این احساسات ممکن است تا هفته ها، ماهها و حتی سالها از بین نرود.
علایم اضطراب را میتوان در چهار بخش طبقه بندی کرد که هر فرد بسته به نوع یا علت اضطراب میتواند مجموعهای از علایم را داشته باشد.
اولین مولفه عاطفی (احساس) است که شامل احساس ترس یا خطر قریب الوقوع، تمرکز پایین، احساس قضاوت شدن، احساس سرعت گرفتن یا کند شدن دنیا، احساس عدم توانایی در متوقف کردن نگرانی و یا اینکه اگر دست از نگرانی بردارید اتفاق بدی میافتد، بهراحتی آزرده خاطر شدن و حساسیت به سر و صدا است.
مولفه دوم مولفه شناختی (اندیشه) است که میتواند شامل نگرانی در مورد یک چیز نامشخص، پیش انگاری آغشته به ترس یا ترس از وقوع بدترینها، نگرانی در مورد از دست دادن کنترل و نگرانی از خجالت زده شدن باشد.
مولفه سوم شامل علایم فیزیکی است. عواملی نظیر: خشکی دهان، مشکل در بلع، احساس خفگی، فشردگی قفسه سینه، تپش قلب، دفع مکرر ادرار یا مدفوع و یا نفخ، لرزش دست یا کل بدن، سردرد و درد عضلانی.
مولفه رفتاری میتواند شامل تنگی نفس، احساس سرگیجه، گزگز در انگشتان دست، پا یا لبها و همچنین خواب بی کیفیت و کابوس دیدن باشد.
اگر احساس میکنید اضطراب برایتان به یک مساله تبدیل شده کارهایی وجود دارد که میتوانید برای کمک به خودتان انجام دهید.
درمانهای گفتاری که به آن خدمات روان درمانی گفته میشود میتواند در این زمینه بسیار موثر باشد. گاهی نیز پزشک برای سرکوب احساس اضطراب دارو تجویز میکند.
پیگیری زمانهایی که احساس میکنید تحت تاثیر امواج اضطراب هستید ایده خوبی است. یادداشت برداری روزانه از کارهایی که انجام میدهید و احساسی که در زمانهای مختلف دارید نیز میتواند به شما کمک کند که پی ببرید چه چیز باعث اضطرابتان میشود و سپس برای مقابله با آن اقدام کنید. با اجتناب از موقعیتهای دشوار، میتوانید مدت زمان طولانی تری خود را از شر اضطراب حفظ کنید.
همچنین میتوانید اضطراب خود را از یک دیدگاه دیگر بررسی کنید. مثلا به خود بگویید اگر بهترین دوستتان با این مشکل مواجه بود چه توصیهای به او میکردید.
تمرینات ذهن آگاهی یا تنفس نیز میتوانند بر کاهش تنش و تمرکز ما بر لحظه حال مفید باشند.
آخرین، اما نه کم اهمیت ترین، به اشتراک گذاشتن نگرانیها با اعضای خانواده یا دوستان است.
منبع:روزیاتو