کد مطلب: ۳۴۳۸۸۱
۰۴ مهر ۱۴۰۱ - ۰۸:۱۱

بعثی‌ها و مسافرهای فرانسوی در خرمشهر!

وقتی از راننده تاکسی می‌پرسند که تو اینجا چه می‌خواهی؟ می‌گوید: من راننده تاکسی هستم. این مسافر‌ها (خبرنگاران فرانسوی) گفتند: ما را ببر خرمشهر. من هم به خیال اینکه اینجا فتح شده، این‌ها را آوردم.

به گزارش مجله خبری نگار، در پنجمین روز از تهاجم سراسری عراق به ایران، چهارم مهر ماه سال ۱۳۵۹ و در جبهه میانی، جاده دهلران از ۲ طرف توسط دشمن قطع شده و شهر در محاصره قرار گرفته است. پاسگاه عین خوش که در تصرف دشمن بود، بعد از ۱۳ ساعت درگیری، پس گرفته شد و طی این نبرد، چهار تانک دشمن به غنیمت درآمد و نفراتش دستگیر شدند.

اداره مرکزی اطلاعات سپاه طی گزارشی اعلام کرد: نیرو‌های عراقی از قصر شیرین به طرف گیلان غرب پیشروی کرده تا ساعت ۱۶ امروز به ۲۰ کیلومتری شهر رسیده‌اند و به دنبال آن ارتش به‌طرف اسلام‌آباد، پاسگاه قلاجه، عقب‌نشینی کرده است.

بعثی‌ها و مسافرهای فرانسوی در خرمشهر!

جبهه جنوبی

در ساعت ۲:۴۴ بامداد، اداره مرکزی اطلاعات سپاه اعلام کرد: ۲۰۰ تانک عراقی در مرز خرمشهر، آماده ورود به شهر و اشغال آن هستند.۷ تانک از مرز خرمشهر وارد ایران شده است. توان خودی در مقابل دشمن، فقط حدود ۲۰۰ نفر مسلح به ژ-۳ است.

برادران سپاه به منظور ایجاد تأخیر در ورود نیرو‌های دشمن، پل خرمشهر (پل نو) را منهدم کرده‌اند. وضعیت خودی در محور خرمشهر به قدری نامناسب است که در ساعت ۰۰:۵۰ بامداد، شهربانی به نقل از مرکز فرماندهی ستاد مشترک اعلام کرد: طبق اعلام موثق، خرمشهر سقوط کرده و تلاش نیرو‌های خودی، برای جلوگیری از نفوذ عوامل دشمن به داخل آبادان و اهواز است.

بعثی‌ها و مسافرهای فرانسوی در خرمشهر!

تصور اشتباه درباره تصرف خرمشهر

با سقوط پاسگاه‌های مرزی خرمشهر و سرازیر شدن نیرو‌های دشمن و نزدیکی آن‌ها به دروازه‌های شهر و اجرای آتش سنگین و انبوه روی شهر طی چهار روز، دشمن خرمشهر را ساقط شده تلقی می‌کند و آن را در چنگ خود می‌پندارد و بر این باور است که یکی از فرماندهان ارتش عراق طی تلگرامی به صدام اعلام می‌کند: دستورتان اجرا شد. وارد محمره (خرمشهر) شدیم.

سخنگوی حکومت عراق در مقر سازمان ملل در ژنو نیز خبر می‌دهد که نیرو‌های عراق خرمشهر را تصرف کرده‌اند. در پی این القائات، سه خبرنگار فرانسوی با یک تاکسی عراقی، از جاده شلمچه به سوی خرمشهر می‌آیند و در پل نو دستگیر می‌شوند. وقتی از راننده تاکسی می‌پرسند که تو اینجا چه می‌خواهی؟ می‌گوید: من راننده تاکسی هستم. این مسافر‌ها گفتند، مارا ببر خرمشهر. من هم به خیال اینکه اینجا فتح‌شده، این‌ها را آوردم.

نیرو‌های دشمن با چنین پنداری است که روز چهارم مهرماه سال ۱۳۵۹ از ۲ محور شمالی و غربی، سراسیمه به سوی خرمشهر می‌تازند، ولی با دفاع سخت رزمندگان مواجه می‌شوند و شکست‌خورده، به عقب می‌گریزند.

فشار فرماندهی دشمن و وارد کردن نیرو‌های تازه‌نفس نیز کاری از پیش نمی‌برد. فرماندهی ارتش عراق با اطلاعات دریافتی و شناسایی‌هایی که از قبل از هجوم انجام داده بود و با ارزیابی در ۲ هفته آخر شهریور طی عملیات محدود خود، به این نتیجه رسیده است که با مشکلی مواجه نخواهد شد و هرگز پیش‌بینی این‌گونه مقابله را نمی‌کرده است.

دشمن در پنجمین روز با سدی از رزمندگان مردمی مواجه شده که شکستن آن، تاوان سنگینی دارد، اما ژرفای این استقامت را هنوز درک نکرده است و دیوانه‌وار از عصر روز چهارم مهرماه بر شدت آتش خود می‌افزاید و بی‌وقفه شهر خرمشهر را گلوله‌باران می‌کند.

منابع
مهدی انصاری، حسین یکتا، هجوم سراسری: روزشمار جنگ ایران و عراق، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس.
خرمشهر در نبرد طولانی، جمعی از نویسندگان، تهران، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر