به گزارش مجله خبری نگار/ایران ورزشی: دو دستگی عیان در تیم ملی... بحرانی که از یک کاه شروع شد و به کوه رسید. شایعه بازگشت کیروش ناگهان آتش زیر خاکستر را شعلهور کرد تا آنچه را که پیش از این در خفا بود ناگهان با شعلههای آتش پیش چشم همه بیاورد.
تیم ملی حالا رسماً دو دسته شده و عدهای طرفدار اسکوچیچ هستند و از سرمربی تیم ملی حمایت میکنند که سردمدار آنها سردار آزمون و بیرانوند هستند. دسته دیگر موافق تغییرات در تیم ملی و برکناری اسکوچیچ هستند که بازیکنان قدیمی تیم ملی از جمله طارمی و جهانبخش سردمدار این دسته محسوب میشوند. تیم ملی علناً دو دسته شده و بازیکنان روبهروی هم قرار گرفتهاند. اتفاقی که بیتردید دود آن به چشم تیم ملی میرود. اتمسفر وهمآلود تیم ملی البته اتفاقی نیست که بتوان آن را با ادعاهای مضحک اصولی که آن را عادی میداند و بیانیه فرمالیته میرشاد آن را ماستمالی کرد و نادیده گرفت.
متولیان بیکفایت امروز فدراسیون فوتبال اگرچه مثل کبک میخواهند سر خود را در برف فرو کنند و این انشقاق را نبینند، اما این ندیدن غیرممکن است، چون اساساً برفی وجود ندارد که امثال اصولی و ماجدی بخواهند سر در آن فرو کنند! هرم آتش این انشقاق در تیم ملی به اندازهای زیاد است که همه برفها را آب کرده و حالا با دو چشم نابینا هم همه چیز عیان است. اتفاقی که در پس پرده همیشه وجود داشته و چند دستگی و باندبازی در تیم ملی مثنوی هفتاد من است، اما این بار مثنوی از روی کاغذ و حرفهای درگوشی به روی پرده آمده. بهانه، اما یک داستان بنیادین است.
نیمکت لرزان تیم ملی با درگان اسکوچیچ و عدم مقبولیت او در میان افکار عمومی. در قبال این هجمه اسم کارلوس کیروش از یک نهاد بالاتر از فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش به میان آمده و در این ملغمه به پا شده تنها واکنش فدراسیون فعلی مصاحبههای تکراری و کلیشهای احسان اصولی است که حتی خودش هم آن صحبتها را نمیتواند قبول کند! این ملغمه در حالی که هنوز هیچ اتفاقی رخ نداده، نخستین پیامد خود را عیان کرده؛ دو دستگی در تیم ملی. آنچه محصول بیتدبیری فدراسیون و البته سبقه کیروش است. این آتش به این سادگی خاموش نمیشود.