به گزارش مجله خبری نگار، ایرنا در گزارشی نوشت: دور هشتم مذاکرات که از دیروز برای مدت سه روز متوقف شد، به موضوع رفع تحریمها، چگونگی اجرای آن و نیز اقدامات هستهای به صورت دو جانبه و چندجانبه اختصاص دارد. در واقع رفع تحریمها مهمترین و چالش برانگیزترین موضوع در گفتگوهای میان ایران و طرفهای غربی است.
دستگاه دیپلماسی با توجه به حساسیت موضوع رفع تحریمها شروطی را برای این امر مهم در نظر گرفته است و مقامات کشورمان از همان ابتدا اعلام کردند که سیاستی واقع گرایانه را در پیش خواهند گرفت. علی باقری کنی، مذاکره کننده ارشد کشورمان در وین در همان روزهای ابتدایی گفتگوها در یادداشتی در روزنامه فایننشال تایمز، نوشته بود که در انتخابات ریاست جمهوری اخیر ایران، رایدهندگان تصمیم گرفتند تا اعتماد خود را بر روی الگویی سرمایهگذاری کنند که از تعامل واقعگرایانهتر با غرب حمایت کند.
دولت سیزدهم با اتکا به سیاستهای واقع گرایانه و ارزیابی طرف مقابل، دو موضوع تضمین توافق و راستی آزمایی رفع تحریمها را در اولویتهای مذاکره کننده گان کشورمان قرار داد.
درخواست ایران برای ارائه تضمینی که مانع تکرار گذشته شود، ریشه در تجربه سالهای گذشته ایران دارد. ایران از همان ابتدا که مذاکرات هستهای به توافق موقت ژنو رسید، با بدعهدی و نقض توافق از سوی طرف امریکایی و اروپایی مواجه شد. در توافق ژنو یکی از تعهدات طرف غربی آزادسازی ماهانه ۷۰۰ میلیون دلار از داراییهای ایران در خارج از کشور بود که این امر با بهانههای مختلف به سختی امکانپذیر شد. تا مدتهای زیادی منابع آزاد شده در حسابهای ایران در کشورهای خاصی بلوکه باقی مانده بود با این بهانه که امریکا مجوز خدمات لازم برای جابهجایی و استفاده آنها را صادر نمیکرد. حتی در زمانی که ایران و روسیه به توافقی برای صادرات ۵۰۰ هزار بشکه نفت در روز نزدیک میشدند، امریکاییهای اعلام کردند که این کار خلاف توافق ژنو است که سقف مشخصی برای فروش نفت ایران در نظر گرفته است. نمونههای بسیاری از چنین بد عهدیهایی حتی در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما وجود دارد.
اما با به قدرت رسیدن دونالد ترامپ در آمریکا ماهیت ناپایدار آمریکا در عرصه سیاست خارجی آشکارتر شد، خروج امریکا از برجام ضربهای اساسی به توافق هستهای بود که در ادامه ضربات قبلی وارد شد. این اتفاق اندک اعتبار باقیمانده آمریکا را از بین برد.
ترامپ با خروج یکجانبه از توافقنامه برجام نشان داد که آمریکا حاکمیتی دوگانه دارد که در آن دولت (state) جدای از حکومت (Government) بنا شده است، بر این اساس تنها به تعهدات حکومتی این کشور میتوان اعتماد کرد. در ساختار سیاسی آمریکا روسای جمهور و دولتها اختیارات زیادی دارند، اما تا زمانی که حکومت تصمیمات آنها را تصویب نکند امکان لغو آن توسط دولت بعدی وجود دارد، به همین دلیل با وجود اینکه اوباما توافق برجام را با ایران امضا کرد، اما به دلیل اینکه این توافق به تصویب کنگره که بخشی از حکومت است نرسید، ترامپ توانست به سادگی از این توافق خارج شود که نشان میدهد در ساختار سیاسی آمریکا بدعهدی نهادینه شده است.
در این میان کشورهای غربی به ویژه اروپایی امتحان خود را بارها پس داده اند و تجربه برجام نشان داد و ثابت کرد که قابل اعتماد نیستند، اگرچه پیش از این نیز ثابت شده بود، اما یکبار دیگر آزموده شد چراکه کشورهای اروپایی در واکنش به خروج آمریکا از برجام تنها به صدور بیانیه و سخنان بی اساس بسنده کرده و هیچ اقدام عملی در این زمینه انجام ندادند.
حتی در میانه مذاکرات وین نیز اروپاییها به بدعهدی خود ادامه دادند و دیوان دادگستری اروپا هفته پیش با صدور حکمی اعلام کرد که لغو قراردادهای تجاری بعلت تحریمهای آمریکا ناقض قوانین اتحادیه اروپا نیست. دادگاه از مقررات موسوم به «قانون مسدودکننده اتحادیه اروپا» حمایت کرد که بر اساس آن، اعمال تحریمهای فراسرزمینی در قلمرو اتحادیه اروپا ممنوع است مگر این که کمیسیون اروپا این تحریمها را تایید کند. اما در حکم دادگاه آمده است که این قانون نمیتواند آزادی انجام یک تجارت را نقض کند و منجر به زیان اقتصادی نامتناسب شود.
به همین دلایل در دور تازه گفتگوها قرار است که علاوه بر بررسی محتوایی و جزیی دو موضوع چگونگی رفع تحریمها از سوی آمریکا و سه کشور اروپایی و اقدامات هستهای ایران، پیاده سازی و طراحی ساز و کار اجرای دو موضوع تضمین دوباره خارج نشدن آمریکا از برجام و راستی آزمایی از رفع تحریمها که به شکلی مبنایی مورد پذیرش همه طرفها، به ویژه آمریکا قرار گرفته است، بررسی شود.
علی باقری، مذاکرهکننده ارشد کشورمان نیز با اشاره به پیشرفتهای صورتگرفته در دور پیشین، بر لزوم رفع تحریمها و ارائه تضمینهای عینی و کافی از سوی طرف مقابل و راستیآزمایی این اقدامات تأکید و تصریح نمود که هیئت ایرانی مانند دور قبل برای تعامل جدی و پیشبرد گفتگوها آمادگی کامل دارد.
اهمیت تضمین عدم بازگشت و راستی آزمایی رفع تحریمها از آن جهت است که در غیاب چنین تضمینهایی شرکتهای بینالمللی حاضر به پذیرفتن ریسک نیستند و از بیم خروج مجدد دولت بعدی آمریکا از برجام منابع اقتصادی و شرکتهای تجاری خود را به ایران وارد نمیکنند و عملا رفع تحریمها در عمل انتفاع اقتصادی برای ایران نخواهد داشت.