مجله خبری-سبک زندگی نگار: دهها خوبی دارد؛ قبول! کسی منکر خوبیها و فوایدش نیست.
اما آیا از بدیهایش خبر دارید؟
شبکههای اجتماعی را میگوییم. امروز یکی از مضرات شبکههای اجتماعی و راه مقابله با آن را به شما آموزش میدهیم.
اول به سراغ نتایج تحقیقات یک موسسه پژوهشی به نام ICRSA میرویم. نتایج تحقیقات این موسسه «نشان میدهد شبکههای اجتماعی، اعتماد به نفس ما را کم میکنند!».
اما چطور؟
مجلات عامه پسند مد و همچنین تلویزیونهای ماهوارهای که تکلیفشان مشخص است! اگر نگاهی به آنها بیندازید، میبینید که به خاطر عرضه و تبلیغ اندامهای ایده آل و به اصطلاح «بی عیب و نقص» و تاثیر منفی آن بر اعتماد به نفس مردم و به خصوص جوانان مورد انتقاد قرار گرفته اند.
اما کمتر کسی به «تاثیر شبکههای اجتماعی بر اعتماد به نفس ما» پرداخته است.
متاسفانه در یک دیدگاه کلی به نظر میرسد شبکههای اجتماعی نقش مهمی در کاهش میزان اعتماد به نفس افراد دارد.
نتایج تحقیقات نشان میدهد «هر چه افراد زمان بیشتری را در شبکههای اجتماعی صرف کنند، بیشتر در باره خود و ظاهرشان وسواس و حساسیت نشان میدهند!»
روزانه، میلیونها تصویر روی شبکههای اجتماعی منتشر شده و بین دوستان به اشتراک گذاشته میشود که بیشتر آنها خود واقعی فرد نیست و فقط بخش زیبای زندگی آنهاست! تازه آن هم تصاویر دستکاری شده با امکانات گوناگون!
به بیان دیگر، فرد تلاش میکند «آنچه که نیست» را به نمایش بگذارد تا آنچه در واقعیت هست. این یعنی نارضایتی و عدم اعتماد به نفس از واقعیت موجود و تلاش برای بودن بر اساس نظرات، خواستهها، باورها و خوشایند دیگران!
آمارهای یک تحقیق نشان میدهد ۶۴ درصد از کاربران شبکههای اجتماعی (به ویژه اینستاگرام و به خصوص زنان) با دیدن عکسها و تصاویر دستکاری شده از خود و ظاهرشان احساس بدی پیدا کرده، ناامید و افسرده شدهاند.
بررسی موارد بیشتر…
بررسی مواردی درباره تاثیر شبکههای اجتماعی بر میزان اعتماد به نفس، شما را به دیدگاه واضحتری میرساند.
کلیسی هیبرد یک دانشجوی اهل انگلیس، نمونهای از این مسئله بود. او در دوران کودکی قد بلند و چاق بود. در دوران ابتدایی مشکلی با این ظاهر نداشت. چرا که کسی بهاین موارد توجه نمیکرد. اما بوقتی به دبیرستان رفت، ظاهرش برای او دردسرساز و دستمایه تمسخر شد! چرا که با دیدن او اکثر هم کلاسیها و شاگردان مدرسه شروع به حرف زدن و تمسخر کردند. این امر باعث شد که به مرور زمان او فکر کند واقعا زشت است و هیچ چیز خوب و زیبایی در وجودش نیست! کلیسی، سالهای اول دبیرستان همیشه احساس بدبختی میکرد و در فیسبوک دوستان خیلی کمی داشت که در مورد آنها تقریبا مطمئن بود که سر به سر او نخواهند گذاشت.
روزگار برای کلیسی سخت بود! او در مورد تمام جزییات ظاهریاش حتی شکل ابروها و یا اندازه پیشانی خود وسواس پیدا کرده بود.
خود کلیسی در این باره میگوید: «اگر من روی شبکههای اجتماعی دوست و یا آشنای بیشتری داشتم حتماً بیشتر مورد آزار قرار میگرفتم. آزار و رفتار زورگویانه و ناراحت کننده دیگران در سنین یازده تا شانزده سالگی واقعا وحشتناک بود و دلیلاین آزارها هیکل و ظاهر من بود.»
کلیسی تلاش کرد آنچه مورد آزار است را تغییر دهد. مثلاً چندبار رنگ موهایش را عوض کرد، رژیمهای سنگین گرفت تا بلکه همرنگ جماعت شود، اما نشد… بالاخره متوجه شد که مشکل، رفتار غلط دیگران است و نه اندام و ظاهر او؟!
کلیسی بعد از آگاهی از این قضیه خود را باور کرد و یک برنامه آموزشی آگاهی بخشی به نام «آموزش با صدای بلند» راه انداخت.
دراین دورهها که در مدارس برگزار میشود به معلمان آموزش داده میشود که چطور مشکل عدم اعتماد به نفس نوجوانان و عدم رضایت آنها از ظاهرشان را تشخیص داده و با آن برخورد کنند.
به خاطر همین تجربههای شخصی و حرفهای، کلیسی هیبرد به خوبی از تاثیرات شبکههای اجتماعی براین موضوع اطلاع دارد و میگوید: نوجوانان روی شبکههای اجتماعی ممکن است صدها و هزاران “دوست و آشنا” داشته باشند واین همه ارتباط آنها را آسیبپذیر میکند.
این قشر کاربر سعی میکنند بهترین تصویر ممکن را از خود برروی شبکههای ارائه دهند و همواره در حال مقایسه خود با دیگران هستند.
برای بسیاری از نوجوانان و جوانان امروزی شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام و توییتر و ابزارهای ارسال پیامک مثل واتساپ راه اصلی برقراری ارتباط با دوستان، آشنایان، خانواده و سراسر دنیا است.
آمارها نشان میدهند در همین ایران خودمان بیش از ۶۰ درصد جوانان از شبکه اجتماعی اینستاگرام استفاده میکنند. سبک زندگی سلبریتیها و اینفلوئنسرهای اینستاگرام، تاثیر بزرگی بر میزان اعتماد به نفس جوانان دارد.
اینفلوئنسرها معمولاً بخشهای بد زندگیشان را در اینستاگرام عرضه نمیکنند و فقط آن بخش از زندگی را در اینستاگرام به نمایش میگذارند که یا به شدت خوب است یا یک نمایش تو خالی از سبک زندگی به اصطلاح لاکچری و مخصوص آدمهای ثروتمند و پولدار! در حالی که همه اینها ممکن است سرابی بیش نباشد…
شاید تاکنون هیچوقت نوجوانان تا این اندازه در مورد زندگی دوستان خود اطلاع نداشتند و تااین حد در مورد ظاهر خود حساس نبودند! آنان این اطلاعات، حساسیت و کاهش اعتماد به نفس را در شبکههای اجتماعی کسب میکنند!
آمارهای موجود حاکی از آن است که حدود ۶۰ درصد از افراد بالغ حاضر در شبکههای اجتماعی مثل فیس بوک و اینستاگرام، از ظاهر خود خجالت میکشند و به همین دلیل یعنی تحت تاثیراین وضعیت میزان جراحیهای پلاستیک و زیبایی از سال ۲۰۰۸ به این طرف (زمان ظهور پرتعداد شبکههای اجتماعی) حدود ۲۰ درصد افزایش یافته است.
شگفتانگیزتر اینکه نتایج بررسیهای همان موسسه نشان داده است نه تنها نوجوانان، بلکه کودکان هم با توجه به میزان دسترسیشان به شبکههای اجتماعی، دچار مشکلاتی مثل کمبود اعتماد به نفس و نگرانی از ظاهر خود شدهاند؟!
به نظر میرسد راهکار نه فقط در درون خانوادهها بلکه باید در سطحی کلانتر و بزرگتر، اتخاذ شود.
وظیفه مسئولین طراحی دورههای آموزشی برای درک بهتر جوانان و کودکان از میزان اعتماد به نفس خود و راهکارهای آن است.
همچنین دولتها باید از روشهای قهری مثل فیلتر کردن و مسدود کردن شبکهها اجتناب کنند و در عوض با تولید محتوای ارزشمند، جذاب و مناسب، تلاش کنند تا این محتواهای زرد را کمرنگ و کمرنگتر کنند.
از طرفی تولید کنندگان و فروشندگان کالاهای مصرفی به خصوص تولید کنندگان لباس و وسایل آرایشی باید قانع شوند که در تبلیغات خود، مسئولانهتر عمل کنند و چنین موضوعاتی را مدنظر قرار دهند.
وظیفه خانوادهها هم میتواند این باشد که تلاش کنند با روشهای درست و ارزشمند، اعتماد به نفس کودکان و نوجوانانشان را بهبود ببخشند. البته اگر خود در دام شبکههای اجتماعی اسیر نشوند…
آنها باید تلاش کنند به فرزندان یاد بدهند به تصاویری که در اطراف آنها چه در دنیای مجازی و چه واقعی منتشر میشود با هوشیاری و انتقادی نگاه کنند.
همه ما بهتر است با نگاهی واقعیتپذیر به مسائل اطراف خود، به رسانهها و به شبکههای اجتماعی نگاه کنیم. خودمان باشید و در این راه هرگز از خود ضعف نشان ندهیم. ضعف آدمی برابر با بردگی و اسارت او است….