به گزارش مجله خبری نگار/روزنامه قدس،منظور خبرنگاری که دیروز، پای پلکان هواپیما «ترامپ» را گیر انداخت و پرسید: «آیا شما مثل برخی کارشناسان نگران حباب هوش مصنوعی نیستید؟» این بود که شدت و حجم سرمایهگذاریهای افسارگسیخته در زمینه هوش مصنوعی بسیار بالا رفته و به نظر میرسد این حباب بهزودی بترکد و سرمایهگذاران و عاشقان هوش مصنوعی و بعد هم آینده این فناوری را دچار مشکل کند. رئیسجمهور آمریکا اگرچه کارشناس و متخصص هوش مصنوعی نیست، اما با توجه به سوابق بنگاهداری و اقتصادیاش احتمالاً میتواند تشخیص دهد که پیامدهای مثبت یا منفی سرمایهگذاری بالا در این زمینه، چه میتواند باشد.
اینترنت جدید
ترامپ این را هم به خبرنگار گفته بود که: «همه خواهان هوش مصنوعی هستند؛ این فناوری، اینترنت جدید است… هوش مصنوعی، یکی از بزرگترین چیزهایی است که هرکسی تا به حال دیده است…». این صحبتهای کوتاه دو واقعیت را همراه خودش دارد؛ اول اینکه هوش مصنوعی دارد جایگزین اینترنت میشود.
هرچند رئیس جمهور آمریکا میگوید نگران چیزی نیست، اما این تغییر و جابهجایی و پیامدهایش را اصلاً نمیشود کماهمیت به حساب آورد. نکته دومی که میشود از حرفهای ترامپ برداشت کرد این است که همین حالا «اقتصاد بازدید محور» که بهشدت وابسته به تعداد کلیک و بازدید در اینترنت است باید فکری به حال خودش بکند. مدت زیادی نیست که کارشناسان دارند درباره «اقتصاد پسا-کلیک» و جستوجوی بدون کلیک (Zero-Click Search) حرف میزنند. سادهاش اینکه پیدا شدن سروکله مرورگرها و موتورهای جستوجوی مجهز به هوش مصنوعی که پاسخ را مستقیم در صفحه نتایج تولید میکنند، در عمل الگوی سنتی هدایت کاربر از «جستوجو» به «کلیک» و سپس «مرور وبسایتها» را مختل کرده است.
نتیجه هم این میشود که موقعیت اقتصادی و ترافیکی وبسایتهای مرجع، رسانهها، ناشران دیجیتال و حتی پلتفرمهایی مانند ویکیپدیا و ناشران سنتی اخبار به خطر میافتد و چه بسا بهزودی شاهد باشیم که خیلی از این وبسایتها و… دست و پایشان را جمع کرده و به فکر کاسبی جدید با کمک هوش مصنوعی میافتند. «مهر» روز گذشته در این باره نوشت: «دادههای مستند از گزارشهای مرکز تحقیقات پیو، «GrowthSRC Media» و «Similarweb» نشان میدهد رتبه اول جستوجوی گوگل که در گذشته به طور متوسط نزدیک به ۲۸ درصد از کلیکهای کاربران را جذب میکرد، اکنون تنها حدود ۱۹ درصد از این حجم را به خود اختصاص میدهد؛ این موضوع به معنای افت ۳۲ درصدی نرخ کلیک برای جایگاهی است که به صورت سنتی مهمترین و قابل اعتمادترین نقطه در صفحه نتایج بهشمار میرفته است. این روند در رتبه دوم حتی شدیدتر بوده است؛ جایی که نرخ کلیک از حدود ۸/۲۰ درصد به ۶/۱۲ درصد کاهش یافته که عملاً کاهش ۳۹ درصدی را نشان میدهد».
میتواند یا نمیتواند؟
اغلب کارشناسان معتقدند این اتفاق را نمیشود پدیدهای موقت و یک نوسان مقطعی در آمار و ارقام بازدیدها به حساب آورد؛ چون مستقیماً به گسترش قابلیت تازه «AI Overviews» در گوگل ربط پیدا میکند. بدون شک خود شما به عنوان کاربر، در جستوجوهای اخیرتان این امکان گوگل را دیدهاید که هوش مصنوعیاش، همان اول کار، اطلاعات مورد نیازتان یا پاسخ سؤالتان و بعد از آن لینک سایتهای مختلف را نمایش میدهد. بدیهی است خیلی از کاربران در مواجهه با چنین وضعی، چون در سریعترین زمان ممکن به پاسخ مورد نیازشان دست پیدا کردهاند، قید کلیک کردن روی لینکها و آدرسی بعدی که مربوط به شرکتهای مختلف است را میزنند.
اما بیایید ببینیم آیا طرف دیگر ماجرا یعنی بنیانگذاران و مالکان هوش مصنوعی هم مثل کارشناسان و صاحبان وبسایتها و کسبوکارهای اینترنتی نگران وضعیت موجود هستند؟ «یورونیوز» روز گذشته گزارشی از نشست سه مدیرارشد شرکتهای «مایکروسافت»، «کارفور» و «ایبردرولا» در مادرید را منتشر کرد. موضوع این جلسه و محتویاتش نشان میدهد دغدغه شرکتها درباره هوش مصنوعی چیز دیگری است. درواقع این سه مدیر تلاش میکردند به این پرسشها پاسخ دهند که هوش مصنوعی با همه سروصداهایی که دربارهاش راه انداختهاند درنهایت چه کارهایی را میتواند بکند و چه کارهایی را هرگز نمیتواند انجام دهد؟ دراین جلسه به خیلی از نگرانیها درباره بلاهایی که ممکن است هوش مصنوعی سر اقتصاد و فرهنگ بیاورد پرداخته شد و هر سه مدیر معتقد بودند برخی کارشناسان درباره چشمانداز و آینده هوش مصنوعی سیاهنمایی کرده و با غلو مردم را از اینکه روزی این فناوری حاکمیت و اداره جهان را در دست بگیرد، میترسانند.
آنها تأیید کردند البته نگرانیهایی در خصوص استفاده غلط و یا سوءاستفاده از هوش مصنوعی در همه زمینهها وجود دارد، اما در فهرست نگرانیهایی که به آنها اشاره کردند، چیزی درباره از میدان به در کردن اینترنت توسط هوش مصنوعی و تبعاتش دیده نمیشود. دیده نمیشود که هیچ بلکه آنها این مقوله را روندی طبیعی تلقی میکنند که باید طی شود.
شرط و راز بقا
معلوم است که مایکروسافت و خیلی از سرمایهگذاران در زمینه هوش مصنوعی نباید نگران وضعیت موجود باشند. آنچه دارد اتفاق میافتد فقط تغییر یک ابزار یا بهروزرسانی الگوریتمی نیست؛ بلکه مدل اقتصاد متکی بر اینترنت، دارد از پایه و اساس تغییر میکند؛ بنابراین فقط فعالان خرد و کلان در عرصه اقتصاد وب باید نگران باشند و خودشان را با مقتضیات دوران پسا-کلیک تطبیق دهند. دورانی که در آن شیوه تولید و توزیع محتوا تغییر کرده و بر مبنای میزان دیدهشدن در پاسخهایی که هوش مصنوعی تولید میکند شکل میگیرد. شما اگر تولیدکننده محتوا هستید باید جوری آن را تدوین کنید که برای ابزارهای مولد قابل استخراج و ارجاعپذیر باشد. «مهر» در این باره مینویسد: «علاوه بر شیوه تولید محتوا، مدلهای درآمدی هم از تکیه بر تبلیغات مبتنی بر بازدید به سمت اشتراک، همکاریهای محتوایی و اتکا بر اعتبار تخصصی حرکت میکنند؛ زیرا ارزش اقتصادی نه در تعداد کلیک؛ بلکه در میزان اعتماد به منبع و حضور در مسیر پاسخدهی هوش مصنوعی تعریف میشود. درنهایت میتوان نتیجه گرفت در چنین چشماندازی، استراتژیهای سنتی و کلیکمحور جای خود را به استراتژی حضور در مدلهای زبانی میدهند و تأثیرگذاری و دیدهشدن در لحظه پاسخدهی مدلها مهمتر از جایگاه ظاهری در صفحه نتایج جستوجو خواهد بود». این یعنی اینترنت همچنان زنده میماند، اما هیچوقت به شکل و منطق قبلی خود بازنخواهد گشت و بازیگران این عرصه، برای بقا باید خودشان را با واقعیتهای عصر پساکلیک سازگار کنند.