کد مطلب: ۸۶۵۸۹۷
|
|
۲۸ تير ۱۴۰۴ - ۰۶:۲۹

پیگیری یک توهم!

پیگیری یک توهم!
تحرکات اشغالگرانه برای تحقق طرح استعماری «نیل تا فرات» دولت‌های حامی جولانی را هم وادار به واکنش کرد

به گزارش مجله خبری نگار-فرهیختگان: شیوخ عرب‌نشین منطقه و ترکیه متحد جولانی توقع داشتند بعد از اخراج بشار اسد از سوریه، آمریکا مجوز رفع تحریم‌ها و آبادی سوریه را صادر کند و آنها بتوانند جریان تبلیغاتی به راه بیندازند که دلیل تحمیل تحریم و جنگ گسترده به ایران صرفاً رویکرد‌های ضداسرائیلی و ضدآمریکایی تهران بوده و توسعه‌طلبی‌های طرف غربی و عبری به بهانه قرائت‌های ایدئولوژیک از احیای سرزمین موهوم ادعایی اسرائیلی «نیل تا فرات» غیرواقعی است. آنها این انگاره غلط را نیز مدنظر داشتند که اگر چنین قرائتی وجود داشته باشد در مرحله نخست آمریکا، رژیم‌صهیونیستی را مهار می‌کند و در ادامه ترکیه و شیخ‌نشین‌های عرب از جمله قطر می‌توانند با حمایت از جولانی مانع از توسعه‌طلبی‌های جغرافیایی اسرائیل شوند. اما اقدامات اخیر اسرائیل در تداوم اشغال گسترده‌تر سوریه که بدون مخالفت و حتی با هماهنگی آمریکا صورت‌گرفته دولت‌های منطقه‌ای حامی فروپاشی دولت بشار اسد را در شوک فروبرده و توانمندی آنها در جلوگیری از توسعه‌طلبی جغرافیایی اسرائیل را زیرسؤال برده است.

آنها اکنون بهت‌زده و چه‌بسا وحشت‌زده از طرح اسرائیل برای توسعه‌طلبی بیشتر که ذیل عنوان موهوم «احیای سرزمین موعود» اشغال بخش‌های زیادی از سرزمین‌های آنها را هدف قرار داده ناچار به واکنش و تشریح هرچه بیشتر ایده استعماری اسرائیل شده‌اند. پس از آنکه ترکیه به این توسعه‌طلبی واکنش نشان داد، شبکه الجزیره قطر نیز در گزارشی به تشریح نقش کریدور داوود در تحقق رؤیای سرزمین ادعایی «نیل تا فرات» اسرائیل پرداخت.

این رؤیای ایدئولوژیک که شاخه پروتستان‌های انجیلی مسیحیت به آن اعتقاد دارد اکنون بیش از هر زمانی نمایان شده و نتانیاهو در توهم به‌دست‌آمدن فرصتی برای تحقق آن لشکرکشی گسترده به منطقه را آغاز کرده است. شبکه ۱۲ اسرائیل نقشه نیل تا فرات اسرائیل را منتشر کرده و مدعی شده این نقشه اسرائیل طی ۱۰ سال آینده تحقق پیدا خواهد کرد. کشور‌های منطقه که تاکنون چشمشان را روی توسعه‌طلبی اسرائیل و کشتار‌های گسترده در لبنان و فلسطین بسته بودند با مورد تهاجم قرار گرفتن سوریه تحت حکومت جولانی متوجه شده‌اند که هم‌راستایی آنها با اسرائیل برای‌شان مصونیت ایجاد نمی‌کند و آنها اکنون وادار به تشریح گسترده این طرح استعماری شده‌اند که در صورت پیش‌روی اسرائیل سرزمینشان در ذیل آن آماج اشغال قرار می‌گیرد.

پیشبرد علنی و توأم با انکار زبانی ایدۀ «اسرائیل بزرگ»

برخی صهیونیست‌ها آیاتی از تورات را به‌عنوان مبنای ادعای ارضی برای تشکیل «اسرائیل بزرگ» تفسیر می‌کنند، درحالی‌که این وعده به همه فرزندان ابراهیم (از جمله اسماعیل و نسل‌های دیگر) اشاره دارد، نه صرفاً یهودیان، بنابراین چنین دستاویزی بهانه‌جویی ایدئولوژیک برای استعمار سرزمین‌های غرب آسیاست که البته این امر مشروعیتی برای دولت‌های غربی ایجاد نمی‌کند، اما آنها به‌هرحال این ایده را برای تشکیل یک سرزمین بزرگ جلو می‌برند، هرچند از اعتراف به آن طفره بروند. این سرزمین شامل کشور‌های امروزی مانند فلسطین، لبنان، اردن، بخش‌هایی از سوریه، عراق، مصر و حتی بخش‌هایی از ترکیه و عربستان سعودی است.

طرح نیل تا فرات از زمان تأسیس اسرائیل در ۱۹۴۸ توسط برخی رهبران صهیونیست، مانند موشه دایان و مناخیم بگین، به‌عنوان هدفی آرمانی مطرح شده است. در دهه ۱۹۸۰، مقاله‌ای از اودد یینون (Oded Yinon) با عنوان «استراتژی اسرائیل برای دهه ۱۹۸۰» منتشر شد که پیشنهاد می‌داد برای تضمین برتری منطقه‌ای اسرائیل، کشور‌های عربی همسایه باید تجزیه و به واحد‌های کوچک‌تر قومی تقسیم شوند. اسرائیل از گروه‌های تروریستی مانند داعش برای بی‌ثبات کردن منطقه و پیشبرد این طرح حمایت کرد. در حال حاضر مقامات اسرائیلی از بیان علنی آن اجتناب می‌کنند، بااین‌حال اقدامات اسرائیل مانند شهرک‌سازی در کرانه باختری، اشغال بلندی‌های جولان و عملیات نظامی در لبنان و سوریه به‌عنوان گام‌هایی در جهت تحقق این طرح تفسیر می‌شود.

پای مسیحیت چرا به این اشغال بزرگ باز شده است؟

صهیونیست‌های مسیحی به آیاتی از عهد عتیق استناد می‌کنند که وعده سرزمین از نیل تا فرات را به نسل ابراهیم می‌دهد. آنها معتقدند این وعده به‌طور خاص به قوم یهود تعلق دارد و بازسازی اسرائیل گامی در جهت تحقق پیشگویی‌های آخرالزمانی است. بسیاری از صهیونیست‌های مسیحی معتقدند بازگشت عیسی مسیح به تحقق شرایط خاصی شامل بازگشت یهودیان به سرزمین موعود (فلسطین)، تأسیس دولت یهودی اسرائیل، بازسازی معبد حزقیال سومین معبد مقدس یهودیان در قدس اشغالی (اورشلیم) و گسترش قلمرو اسرائیل به‌عنوان پیش‌نیاز نبرد آخرالزمانی آرماگدون وابسته است.

در این دیدگاه، ایده نیل تا فرات به‌عنوان تحقق کامل سرزمین موعود، بخشی از این پیشگویی‌ها تلقی می‌شود. صهیونیست‌های مسیحی، به‌ویژه در ایالات متحده، از طریق لابی‌های قدرتمند از سیاست‌های توسعه‌طلبانه اسرائیل حمایت می‌کنند. آنها اشغال سرزمین‌هایی مانند کرانه باختری و بلندی‌های جولان را گامی به‌سوی تحقق سرزمین موعود، شامل ایده نیل تا فرات می‌دانند. صهیونیسم مسیحی تأثیر زیادی بر سیاست‌های آمریکا در خاورمیانه داشته، به‌ویژه در دولت‌هایی مانند جورج بوش و دونالد ترامپ. تصمیماتی مانند انتقال سفارت آمریکا به اورشلیم و به‌رسمیت‌شناختن بلندی‌های جولان به‌عنوان بخشی از اسرائیل، با حمایت صهیونیست‌های مسیحی انجام شد که با ایده گسترش قلمرو اسرائیل هم‌راستاست. برخی یهودیان- به‌ویژه یهودیان ارتدوکس غیرصهیونیست- با صهیونیسم مسیحی و ایده نیل تا فرات مخالفند، زیرا معتقدند بازسازی سرزمین موعود باید توسط ماشیح (مسیحای یهودی) و نه از طریق اقدامات سیاسی یا نظامی انجام شود.

مقدمه‌چینی برای نبرد آرماگدون

نبرد آرماگدون (Armageddon) مفهومی آخرالزمانی در مسیحیت است که به یک جنگ عظیم و نهایی میان نیرو‌های خیر و شر در آخرالزمان اشاره دارد. صهیونیست‌های مسیحی، به‌ویژه انجیلی‌های آمریکایی، آرماگدون را به‌عنوان بخشی از پیش‌نیاز‌های بازگشت عیسی مسیح می‌بینند. آنها معتقدند تشکیل «اسرائیل بزرگ» و تسلط بر سرزمین‌های وعده‌داده‌شده (از نیل تا فرات) زمینه‌ساز درگیری عظیم آرماگدون است که در آن نیرو‌های متحد علیه اسرائیل (کشور‌های اسلامی) قدرت‌های شر تفسیر و ادعا می‌شوند و شکست خواهند خورد! صهیونیست‌های مسیحی معتقدند در این مرحله، یهودیان یا به مسیحیت می‌گروند یا در نبرد نابود می‌شوند. صهیونیست‌های مسیحی از طریق کمک‌های مالی و لابی‌گری به تقویت نظامی و اقتصادی اسرائیل کمک می‌کنند که به‌طور غیرمستقیم به گسترش نفوذ اسرائیل در منطقه مطابق با ایده نیل تا فرات یاری می‌رساند.

گذرگاه داوود پلی برای تحقق «نیل تا فرات»

پس از آغاز نبرد گسترده علیه جولانی رسانه قطری الجزیره اکنون با زبان صریح‌تری نسبت به رویکرد اشغالگرانه اسرائیل اظهارنظر کرده و در مستند کوتاهی با عنوان «درباره گذرگاه داوود چه می‌دانیم؟» این مسیر را آغاز چیزی معرفی می‌کند که به پروژه اسرائیل بزرگ معروف است. این شبکه قطری در این باره تشریح می‌کند: «این گذرگاه از جنوب غربی‌ترین نقطه سوریه تا شمال عراق امتداد دارد. اسرائیل بادقت منطقه را زیر نظر دارد و درحالی‌که ادعا می‌کند هدف از فعالیت‌های نظامی فزاینده‌اش تقویت امنیت ملی خود پس از سقوط رژیم اسد در سوریه است پروژه «گذرگاه داود» را جلو می‌برد.

این پروژه یک نوار جغرافیایی باریک است که از بلندی‌های جولان اشغالی در جنوب غربی سوریه آغاز می‌شود و از استان‌های جنوبی سوریه که با اسرائیل و اردن هم‌مرزند، یعنی قنیطره و درعا می‌گذرد. سپس به سمت شرق گسترش می‌یابد و از طریق سویداء وارد بیابان شام می‌شود و به سمت گذرگاه استراتژیک التنف در مرز سوریه، عراق و اردن ادامه می‌یابد. منطقه التنف نقطه اتکای مهمی است که یک پایگاه نظامی آمریکایی در آن مستقر است و مسیر‌های ارتباطی بین سوریه و عراق را کنترل می‌کند. پس از التنف، این گذرگاه به سمت شمال شرقی، از طریق استان دیرالزور تا رودخانه فرات امتداد می‌یابد، جایی که مناطق تحت کنترل نیرو‌های موسوم به «نیرو‌های دموکراتیک قسد» در شرق رودخانه قرار دارند. در این شرایط، این طرح به دنبال اتصال این شریان به اقلیم کردستان عراق از طریق مرز‌های سوریه و عراق است.»

ایده موجودیت سیاسی حائل در مناطق دروزی جدید نیست

الجزیره در ادامه مستندش توضیح می‌دهد که «ایده این پروژه جدید نیست، اما تحولات اخیر در منطقه بار دیگر بحث درباره آن را باقدرت مطرح کرده است. ریشه‌های این پروژه به بلندپروازی‌های صهیونیستی قدیمی برای گسترش نفوذ منطقه‌ای بازمی‌گردد. از زمان تأسیس جنبش صهیونیستی، برخی رهبران آن رؤیای مرز‌های توراتی را در سر داشتند که از رود نیل تا رود فرات امتداد داشته باشد. در طول قرن گذشته طرح‌هایی برای تجزیه کشور‌های همسایه به منظور تحقق این دیدگاه مطرح شد، ازجمله این طرح‌ها، برنامه‌ای محرمانه در سال ۱۹۷۰ بود که به دنبال ایجاد یک موجودیت سیاسی در مناطق دروزی جنوب سوریه بود تا به عنوان حائلی بین اسرائیل و جهان عرب عمل کند. این طرح با همکاری رهبران دروزی و عربی آن زمان پس از افشا شدن خنثی شد.

اسرائیل وجود انگیزه‌های دینی یا توسعه‌طلبانه را انکار می‌کند و بحث رسانه‌ای درباره گذرگاه داوود را بزرگ‌نمایی توصیف می‌کند. مقامات اسرائیلی استدلال می‌کنند تحرکات آنها در سوریه صرفاً اهداف امنیتی دارد، مانند جلوگیری از حضور نیرو‌های متخاصم در مرز‌های شمالی‌اش. بااین‌حال واقعیت ژئوپلیتیکی پیچیده‌تر است. پروژه گذرگاه داوود مجموعه‌ای از اهداف استراتژیک را دنبال می‌کند که اسرائیل با حمایت آمریکا به دنبال تحقق آنهاست. مهم‌ترین این اهداف، بازسازی ساختار سوریه به گونه‌ای است که منافع آنها را از طریق تجزیه این کشور و تضعیف قدرت مرکزی در دمشق تأمین کند. گذرگاه داوود، سوریه را به دو بخش تقسیم می‌کند و مناطق تحت کنترل دولت جدید در غرب و شمال را از مناطق شرق و جنوب که سرشار از نفت و منابع طبیعی هستند، جدا می‌سازد.»

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر